۶- من همانند سرپرست یتیم هستم!
سپس در همان خطبه ادامه میدهد:
«ألا وإنما أنا في مالکم هذا کوالي الیتیم، إن استغنیت استعففت، و إن افتقرت أکلت بالمعروف».
«بدانید که مثال من در نگهداری اموال شما در بیت المال همانند سرپرست یتیم است، اگر بینیاز شدم آن را ترک کرده و از آن نمیگیرم، و اگر نیازمند شدم به اندازهی حاجت از آن میخورم».
و همینطور حضرت عمر سوظیفه هر حاکم را در مورد اموال عمومی مشخص و آشکار میگرداند.
«إنما أنا في مالکم هذا کوالی الیتیم»«بدانید که من در این اموالتان همچون سرپرست یتیم هستم...» حاکم حق ندارد در مقابل کار خود حقوق بگیرد، مگر موقعی که نیازمند باشد، و گرنه باید رایگان کار کند و خدمت نماید!
«إن استغنیت استعففت، وإن افتقرت أکلت بالمعروف»«اگر بینیاز شدم از آن دست میکشم، و اگر نیازمند گردیدم به اندازهی نیاز از آن استفاده میکنم».
عمر س خود را علنی و در برابر همه محاسبه میکند... من حق ندارم که از اموال عمومی استفاده کنم مگر به اندازهی نیازم و اگر از اموال شخصی بینیاز شدم حق ندارم در بیت المال دست دراز کنم.
ما از این سخنان که در برابر همه اعلام فرمود چه نتیجه ای میگیریم؟
چنین نتیجه میگیریم که کارمند دولت از رئیس دولت تا پائین فقط به اندازه نیازشان به آنها داده شود و معنی «بالمعروف»یعنی آن اندازه که برای مصرف مناسب باشد و اگر کارمندی از اموال شخصی درآمد داشته باشد نباید از دولت چیزی بگیرد.
شاید کسی سؤال کند مگر میشود و کسی یافت میشود که بدون حقوق و تنخواه کار کند؟
و جواب این است که اگر بینیاز باشد و خواسته باشد کار کند باید مجانی کار کند و گر نه با این شرایط کار را به کسانی دیگر واگذارد. و در اینجاست که درِ بزرگی از قانون استخدام در دولت برای ما باز میشود. دری که بوسیلهی آن برای بیکاران کار پیدا میکند... هرگاه دولت چنین کند و به افرادی که از راههای دیگر در آمد دارند حقوق ندهد، معنایش این است که یا باید کارمندان ثروتمند مجانی برای دولت کار کنند و یا اینکه کار را ترک کرده، تا اینکه دولت افراد اخراجی و بیکار را سرکار آورد.
اگر دول اسلامی این قانون را که از سیاست استخدام عمر سسرچشمه گرفته بپذیرند و به آن عمل کنند، سختی استخدام دولتی را از بین میبرد و عدالت اجتماعی را به مرحلهی عمل میآورد و همه به کار مشغول میشوند.
عادلانه نیست که فردی مالک ادارات و شرکتهای متفاوت باشد و سالیانه میلیونها از آنها در آمد داشته باشد، سپس بیاید کارمند شده و مزاحم افرادی شود که چیزی ندارند که زندگی خویش را بچرخانند.