۹- رئیس دولت اسلامی با افسران خود سخن میگوید:
رئیس جمهوری اسلامی حضرت امیرالمؤمنین عمر بن خطاب سدر برابر رؤساء سمیناری ترتیب میدهند. در این سمینار فرمانداران و فرماندهان سپاه اسلام حضور بهم میرسانند... در این سمینار حضرت رئیس جمهور و خلیفهی بر حق رسول خدا خطابی ایراد فرمودند. که در آن آمده است: «ألا وإني لم أبعثکم اُمراء ولا جبارین، ولکن بعثتکم أئمة الهدی، یعتدي بکم، فأدروا علی المسلمین حقوقهم، ولا تضربوهم فتدلوهم، ولا تحمدوهم فتفتنوهم، ولا تغلقوا الأبواب دونهم، فیأکل قویهم ضعیفهم».
«بدانید که من شما را دستور دهنده و ستمگر و مجبور کننده بر مردم نفرستادم، و لیکن من شما را به عنوان پیشوایان هدایت دهنده فرستادم، تا مردم در کارهایشان به شما اقتدا کنند، پس حقوق مسلمانان را بپردازید، و آنها را نزنید که دلشکسته و ذلیل خواهند شد، و زیاد آنها را مدح نکنید که به فتنه خواهند افتاد، و درها را بر روی آنها نبندید که در آن صورت قلدران ضعیفان را از بین خواهند برد».
پس از آن همه ملت را مورد خطاب قرار داده فرمود:
«أیها الناس، إني أشهدکم علی أمراء الأمصار، إني لم أبعثهم إلا لیفقهوا الناس دینهم، ویقسموا علیهم فیئهم، ویحکموا بینهم، فإن أشکل علیهم شيء رفعوه إليَّ».
«ای مردم! من شما را بر امیران خود در همه جا گواه میگیرم، من آنها را نفرستادم مگر به این خاطر که مردم را در دین خود آگاه سازند و اموال را میانشان تقسیم کنند و میان آنها به عدالت داوری کنند سپس اگر در مسائلی مشکلی پیش آمد مرا با خبر کنند.
این قسمتی از سخنرانی آن بزرگ مرد در میان نمایندگانش میباشد که باز هم قسمتی از آن را که در پیش گذشت از نظر میگذرانیم: «ولا تغلقوا الأبواب دونهم، فیأکل قویهم ضعیفهم...»«دروازههای خود را بر روی مردم نبندید که در آن صورت اقویا ضعیفان را پایمال خواهند کرد.
اکنون ما به این قسمت از سخنرانی حضرتش محتاجتر از سابق هستیم که در اجتماع خود جهانخوارانی را میبینیم که خون مستضعفین را میمکند. و مستضعفین را میبینیم که در زیر چکمههای مستکبرین له شده و فریاد رسی ندارند... و نمیدانند که به کجا پناهنده شوند... ضعیفان غارت شدهاند... و آنان مستضعفینی هستند که به دست فراموشی سپرده شدهاند... چطور زندگی میکنند و چگونه میخوابند و فرزندان خود را چگونه تربیت میکنند؟».
ارتجاع مستبد و ظالم میان آنها و اجتماع سدهایی گذاشته، که ناله آنها به حاکم و یا به فریاد رس دیگر نرسد. در اجتماع ما افراد زیر سلطه هستندکه حقشان ضایع شده و زمینخواران و ستمگران حق آنان را ضایع کردهاند و فئودالیزم سیاه، رقت و آثار شوم و سیاه خود را بر جای گذارده است. پس وقت آن رسیده که اصلاح به این افراد برگردانیده شود.
آنجا تغییرات و خدماتی است که دولت باید برای برقراری عدالت اسلامی به نفع افراد مستضعف انجام دهد. و لیکن مصیبت آنها عمیقتر از آن است که با خدمتی اندک جبران شود. آنها احتیاج به خدمت زیادتری دارند... بسیار زیاد.
آنها نیاز به کسی دارند که پرده را از میان آنها و حکومت بردارد و به آنها آزادی بیان بدهد تا بتوانند مستقیماً دعواهای خود را عنوان بنمایند. چون قدرتمندان از زمانی بسیار دور آنها را خوردهاند!!