بخش دوم: دلایل علمی مبنی بر ابدی نبودن ماده
از جمله مشهورترین آنها عبارتند از:
۱- آنچه در مورد قانون انرژی دینامیکی بیان گردید که در آن آمده بود: موجودات این جهان به تدریج حرارت خویش را از دست میدهد که سرانجام به سویی حرکت میکند که در آن اجسام به پایین ترین حد درجه حرارت، که همان صفر مطلق است خواهند رسید که در آن روز انرژی پایان خواهد یافت و حیات ناممکن و محال میگردد در زمانیکه درجه حرارت اجسام به مرور زمان به صفر مطلق میرسد چارهای جز این حالت ممکن نیست و در نتیجه این دلایل و مقدمات ما را راهنمایی میکند که ماده حتماً نهایتی دارد که بسوی آن حرکت میکند.
۲- کوچک شدن و نابودی ستارگان
ذرات ستارگان هر لحظه به سبب تحولات درونی آنها از آنها جدا میشوند و به سوی حرارت بسیار زیاد که تولید میکند مقداری از آن تبدیل به انرژی میشود، و در گیر و دار این تحولات تبدیل به انرژی هر لحظه مقداری از حجم و بزرگی ستارگان کاسته میشود، و معنی آن این است که سرانجام روزی خواهد رسید که در نتیجه این سیر تحول تبدیل ماده به انرژی از جرم ستارگان چیزی باقی نخواهد ماند.
۳- دانشمند شیمی و ریاضیات چون کلیفلاند کوتران میگوید: علم شیمی ما را راهنماست به اینکه مواد به سمت نابودی و زوال سیر میکنند اما بعضی از آن به سرعت و بعضی دیگر به کندی این مسیر زوال و فنا را میپیمایند. و بر این اساس ماده ابدی و همیشگی نخواهد بود.
این دلایل دلالت میکنند بر اینکه ماده ازلی و ابدی نیست بلکه مخلوقی حادث و ساخته و فناپذیر است و با این حساب ادعای کمونیستها مبنی بر اصالت ماده و مادی بودن حیات منتفی میگردد [۱].
[۱] المرجع: رسالة: الشرك في القديم والحديث، للأستاذ أبوبكر محمد زكريا، )۲/۶٩۲-٧۱۲).