تجلی اخلاق اسلامی در سورۀ حجرات

دفتر اول
قرآن کریم اساسنامه اخلاق

دفتر اول
قرآن کریم اساسنامه اخلاق

قرآن کریم تنها برنامه زندگی است که سعادت و خوشبختی را برای هر فرد تضمین می‌کند، در این اساسنامه که از سوی آفریدگار و خالق انسان ترتیب داده شده، ریز و درشت نیازهای او برای رسیدن به کمال سعادت و خوشبختی مطرح شده است.

چه شده است انسان‌ها را که برای درک درست یک اختراع، و شیوه و روش درست اسفتاده از یک کالا فورا به کاتالوگ یا کتاب راهنمایی که کارخانه سازنده همراه کالای مورد نظر گذاشته رجوع کرده با اعتماد کامل تمام آنچه کارخانه توصیه می‌کند را مو به مو اجرا می‌کنند. اما چون سخن از انسان می‌رود؛ چون آدم‌های نابینا در بین تپه‌ها و کوهها دست و پا می‌زنند؟!.

باید بدون کوچک‌ترین شک و تردیدی پذیرفت که قرآن، کاتالوگ یا کتاب راهنمایی که خالق و آفریدگار بشریت همراه با او به زمین فرستاده، و آنچه مهندس و متخصص در شئون این اختراع؛ یعنی فرستاده و پیامبر پروردگار، روشن نموده تنها راه سعادت و رشادت و خوشکامی یک انسان است.

پیامبر اکرم صچون نزد بشریت آمدند دعوت خود را چنین معرفی نمودند: «إنما بعثت لأتمم مکارم الأخلاق» «من تنها از این جهت فرستاده شده‌ام تا ویژگی‌ها و مرام‌های والای اخلاقی را کامل کنم». دلا مكارم اخلاق اگر همى خواهى
دو كار پیشه كن اینست مكارم اخلاق
مشو مخالف امر خـداى عزّوجـلّ
بكوش تا بود اندر میـان خلـق وفـاق
و در مورد دین و مرام و شیوه زندگی خود چنین فرمودند: «لدین الـمعاملة» «دین تنها و تنها نحوه برخورد و رفتار با دیگران است»!.

آری! شیوۀ برخوردت با مردم عنوان و پلاکاردی است که شما را به دیگران معرفی می‌کند. از خدا جوییــــم توفیــق ادب
بی‌ادب محروم گشت از لطف رب
بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکـه آتــش در همــه آفـــاق زد
این شیوه برخورد باید طبق نمونه ارسالی، و قرآن زنده‌ای که با دو پا در میان بشریت گام می‌زد، یعنی، پیک و فرستاده آفریدگار باشد:

﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا ٢١[الأحزاب: ۲۱].

«یقیناً برای شما در [روش و رفتار] رسول الله الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به الله و روز قیامت امید دارد؛ و الله را بسیار یاد می‌کند».

قرآن کریم ضمن معرفی مفاهیم و ارزش‌های عمومی اخلاق در دو مرز نور و ظلمت چون؛ خوبی و بدی، حق و باطل، زشتی و زیبایی، تقوی و پرهیزکاری، زهد و پارسائی، عدل و انصاف، استبداد و ظلم، از ویژگیهای اخلاقی اسلام سخن گفته، فرق آن با دیگر مکتبها را روشن نموده، فهم و درک درست و علم و دانش، کردار نیک و گفتار نیکو، را به عنوان روشهایی که ارزش‌های اخلاقی را در جامعه پیاده می‌کنند معرفی کرده، با شدت با عناصر ویرانگر اخلاقی چون، خواهشات نفسانی، شیطان و اهریمن خرابکار، دنیاپرستی و مادیگری در ستیز است. البته قرآن دنیا را مزرعه آخرت شمرده، عمران و سازندگی آن را از اهداف خلقت انسانی معرفی کرده، تنها از مؤمنان خواسته با آن به عنوان یک وسیله ـ نه هدف ـ برخورد کنند. و مال و دنیا را در دستان باز خود بگذارند و اجازه ندهند دنیا در داخل دلهایشان رسوب کند و یا کفهای دست‌هایشان بسته گردد. مال وسیله‌ای است برای رفع نیازهای خود و رسیدن به دیگران، نه چپاول جامعه برای انباشتن ثروت!. نیم نانی گر خورد مرد خدا
بذل درویشان کند نیم دگر
ملک اقلیمی بگیـرد پادشـاه د
همچنان در بند اقلیمی دگر
این اساسنامه سازنده انسان را با خالق و آفریدگارش آشنا می‌سازد. و این آشنایی را راهی برای وجود یک رابطه صمیمی و دوستی همراه با حمد و سپاس و شکر، و عبادت و پیروی و فرمانبرداری، ترس و امید، تواضع و فروتنی، و خواهش و تمنا قرار می‌دهد.

پس از برقراری این رابطه مستقیم و صمیمی دیگر انسان در این دنیای فانی احساس تنهایی نمی‌کند، او همیشه در پناه خدا، و زیر نظر مستقیم اوست. شرم از او، احساس به هیبت و بزرگی او، انسان را از هر دست درازی و تجاوز به حقوق دیگران بازمی‌دارد. و همواره او را به ادای مسئولیتهایش تشویق می‌کند. انسان برای رسیدن به رضایت و خشنودی پروردگار روز بروز خود را با ارزشهای اخلاقی برتر می‌آراید. مـهـر به خـشنـودی دلهـا گـذار
تـا ز تـو خـشنـود شـود کـردگـار
درد سـتـانی کـن و درمـانـدهی
تـا رســانـدت بـــه فـرمـانـدهی
اسلام در پی پایه‌ریزی جامعه‌ای پارسا و با تقوا است که حرکات و سکنات آن برای رسیدن به اوج ارزشهای اخلاقی و مثالگرایی است. جامعه‌ای که بشریت می‌تواند با دیدن آن پروردگار و خالق خود را بشناسد. جامعه‌ای که با زبان ارزش‌های رفتاری همه را بسوی الله تعالی دعوت می‌کند. گرم شو از مهر و زکین سرد باش
چون مه و خـورشید جوانمرد باش
هـر کـه به نیکی عمل آغـاز کرد
نیــکی او روی بــدو بــاز کــرد
نظری گذرا به فلسفه عبادت در اسلام این حقیقت را روشن‌تر می‌سازد. نماز، روزه، حج، و زکات که اساس و پایه‌های عبادی دین مبین اسلام شناخته می‌شوند، راهکارها و مشق‌های الهی برای رسیدن به تقوا و پرهیزکاری می‌باشند:

قرآن در مورد نماز چنین می‌گوید:

﴿ٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِۗ وَلَذِكۡرُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ ٤٥[العنكبوت: ۴۵].

«آنچه را از این کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهای زشت، و کارهای ناپسند باز می‌دارد؛ و همانا ذکر الله بزرگ‌تر است، و الله آنچه را انجام می‌دهید، می‌داند».

و از پیام آور توحید صآمده که ایشان از پروردگار یکتا روایت می‌کنند، الله أفرموده‌اند: «تنها نماز کسی را می‌پذیرم که با نمازش در مقابل بزرگی و عظمت من فروتنی نماید، و بر بندگانم تکبر نورزد، و شب را با اصرار بر گناه و نافرمانی من به بالین نرود، و تمام روز در یاد من باشد، و بر بینوایان و از راه ماندگان و بیوه زنان شفقت ورزیده، بر مصیبت زدگان رحم نماید».

مکـــــن روی در قبله، بی‌صدق نیت
که رســــوا کنــــد تیر کــج را نشانه
بی حضور قلب «مخلص»، در دعا تأثیر نیست
فتح آن اقلیم، کِیْ با دسـت تنهـــا می‌شــود؟
ج

و زکات شیوه‌ای است برای کاشتن تخم مهر و محبت و برادری و همبستگی افراد جامعه، و پاکی دل و جان از پستیها و حرص و آز و مال پرستی و مادیگری:

﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٞ لَّهُمۡۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ١٠٣[التوبة: ۱۰۳].

«تو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت دار که بدان صدقات نفوس آنها را پاک و پاکیزه می‌سازی و رشد و برکت می‌دهی، و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلّی خاطر آنها شود و الله شنوا و داناست».

و روزه مدرسه‌ای است نمونه برای تربیت نفس بشری، و مهار کردن خواسته‌ها و شهوت‌های نفسانی. از رسول اکرم صآمده: «آن کس که سخن باطل و زورگویی را رها نمی‌کند، الله را هیچ نیازی نیست که او از خوردن و نوشیدن خودش را بازدارد». و همچنین فرموده‌اند:"روزه از خورد و نوش نیست، روزه از بدگویی و بیهودگیهاست، اگر کسی به شما دشنامی داد، یا بدی نمود، بگو: من روزه‌ام".

قرآن کریم میوه این عبادت بزرگ را در تقوا و پرهیزکاری خلاصه می‌کند:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣[البقرة: ۱۸۳].

«ای اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنانکه امم گذشته را فرض شده بود، و این دستور برای آن است که پاک و پرهیزکار شوید».

حج یا کنفرانس سالانه وحدت و هماهنگی و برادری و برابری بشر برای رسیدن به معانی اخلاقی است:

﴿ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُونِ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٧[البقرة: ۱۹۷].

«حجّ (واجب) در ماههایی معیّن است، پس هر که در این ماهها حج می‌گزارد بایست آنچه میان زن و شوهر رواست ترک کند و کار ناروا (مانند دروغ و بدگویی) را ترک کند و مجادله نکند، و شما هر کار نیک کنید الله بر آن آگاه است و توشه (تقوا برای راه آخرت) برگیرید که بهترین توشه این راه تقواست و از من پروا کنید ای صاحبان عقل».
بیـا تا جهان را به بـد نسپـریـم
به کوشش همه دست نیکی بریم
ج نبـاشد همـه نیک و بد پایـدار
همان بـه که نیکی بود یادگـار…
سلوک رفتاری فرد در قرآن کریم از ناحیه؛ دستورات و قوانین سازنده، معرفی منطقه ممنوعه، و منطقه آزاد مورد بحث قرار گرفته است...

در منطقه ممنوعه «تابلوی ایست» جلوی هر صفت رفتاری ویرانگر و اخلاق زشت قرار می‌گیرد! قرآن از پیروان خود می‌خواهد صفات زیر را بکلی از شخصیت خود پاک کنند:

[خودکشی (البقرة/۱۹۵) ، دروغگوئی: (الحج / ۳۰ ، النحل / ۱۰۵) ، دوروئی: (البقرة / ۲۰۴ ـ ۲۰۶)، بخیلی: (الحشر / ۹. البقرة / ۲۶۸. النساء / ۳۷) ، اسراف و زیاده روی: (الإسراء / ۲۶ ـ ۲۷) ، ریاء: (النساء / ۳۸. الماعون / ۴ -۷) ، خودنمائی: (لقمان / ۱۸. الإسراء / ۳۷.)، تکبر و غرور: (النحل / ۲۳. النساء / ۴۹. سورة النجم / ۳۲.)، پز دادن به توان و دانش: (سورة الكهف / ۳۲ـ ۴۲. القصص / ۷۸.غافر / ۸۳.) ، دنیاپرستی: (الكهف / ۲۸. طـه / ۱۳۱.)، آز و طمع و حسادت: (النساء / ۵۴. النساء / ۳۲.)، ناامیدی، و غرور: (آل عمران / ۱۵۳. الحدید/ ۲۳.)، زنا و فحشا: (الإسراء / ۳۲. النور / ۲.)، شرابخوری: (المائدة / ۹۰ ـ ۹۱. الأعراف / ۱۵۷. البقرة / ۱۷۳.)، همه فسادهای اخلاقی و مادی: (التوبة / ۱۰۸. المدَّثر / ۴ ـ ۵.)، حرامخوری: (النساء / ۲۹. البقرة / ۱۸۸. البقرة / ۲۷۵ ـ ۲۷۶. النساء / ۶. النساء /۱۰. البقرة / ۱۷۴. النور / ۳۳. النساء / ۵).

در سلوک فردی منطقه‌ای نیز به عنوان منطقه آزاد یا دایره جواز مطرح شده که عبارت است از: استفاده و لذت بردن از تمامی طیبات و چیزهای پاک و پسندیده (سورة المائدة/۸۷. سورة البقرة / ۱۷۲. الأعراف / ۲۶. سورة الأعراف / ۳۱).

کتاب راهنمایی که از سوی الله أبرای بشریت فرستاده شده، دستورات و قوانین زیر را بر هر فرد واجب الاجراء قرار داده است:

پویایی و آموزش: (النحل / ۴۳، الأنبیاء/۷)، تعلیم و تعلم: (التوبة / ۱۲۲)، پاکی و طهارت نفس: (الشمس / ۷ـ ۱۰. الشعراء / ۶۹ـ ۸۹. ق / ۳۱ ـ ۳۳)، استقامت و پایداری: (فصلت / ۶. هود / ۱۱۲.)، عفت و پاکدامنی: (النور / ۳۰ ـ ۳۱. النور / ۳۳. النور / ۶۰. المؤمنون / ۱ـ۷. الأحزاب / ۳۲ ـ ۳۳.)، عدم پیروی از هوی و هوس: (النازعات / ۴۰ ـ ۴۱. ص / ۲۶. النساء / ۱۳۵.)، کنترل شهوت شکم و شرمگاه: (البقرة / ۱۸۳ ـ ۱۸۵. البقرة / ۱۸۷. البقرة / ۲۲۲.)، کنترل خشم و غضب: (آل عمران / ۱۳۴.)، راستگویی: (التوبة / ۱۱۹. الأحزاب / ۷۰. الزمر / ۳۳.)، تواضع و نرم‌خوئی: (لقمان / ۱۹. الفرقان / ۶۳.)، دوری از بدگمانی: (الحجرات / ۱۲. الحجرات / ۶. النساء / ۹۴.)، شایعه‌پراکنی: (الإسراء / ۳۶.)، صبر و شکیبائی: (المدثر / ۷. النحل / ۱۲۷. آل عمران /۲۰۰. البقرة / ۲۱۴. العنكبوت / ۱ ـ ۳. العنكبوت / ۱۰. آل عمران / ۱۸۶. سورة البقرة / ۱۵۵.)، الگو گیری از پیامبران: (الأحقاف / ۳۵. الأحزاب / ۲۱. الصف / ۱۴.)، میانه روی: (الإسراء / ۱۱۰. الفرقان / ۶۷. الإسراء / ۲۹. الرحمن / ۷ ـ ۹.)، کردار نیکو: (هود / ۷. الكهف / ۷. سورة الملک /۲)، رقابت در خیر: (البقرة / ۱۴۸. المائدة / ۴۸.)، پیروی از خیر و نیکی (الزمر / ۱۷ ـ ۱۸)، اخلاص: (البقرة / ۲۷۲. النساء / ۱۱۴).

در رابطه با سلوک اجتماعی نیز قرآن "تابلوی ایست" خود را جلوی مجموعه‌ای از اخلاقیات زشت و ویرانگر قرار داده، تا نشاید فرد آن محدوده را تجاوز کرده، باعث اخلال در روند ساختار سلیم جامعه گشته، امنیت و آرامش مردم بهم خورد. در اینجا به برخی از این اخلاقیات ناپسندی که به دستور قرآن هر فرد مسلمان باید از آنها بشدت دوری جوید اشاره می‌کنیم:

خیانت در امانت: (الأنفال / ۲۷)، آدم آزاری: (الأحزاب / ۵۸)، استبداد و ستم: (طه / ۱۱۱. الشورى / ۴۰. الفرقان / ۱۹.)، همکاری با متجاوزان: (المائدة / ۲.)، دفاع از خائنان: (النساء / ۱۰۵. النساء / ۱۰۷)، بی‌وفائی به عهد و پیمان: (النحل / ۹۱. آل عمران / ۷۵ ـ ۷۷.)، خیانت و مکر و حیله: (النساء / ۱۰۷ ـ ۱۰۸.)، گواهی دروغ: (الحج / ۳۰)، کتمان حق: (البقرة / ۲۸۳. البقرة / ۱۵۹)، دشنام و ناسزاگویی: (النساء / ۱۴۸ ـ ۱۴۹)، بدرفتاری با یتیمان و بینوایان: (الضحى / ۹ ـ ۱۰)، مسخره کردن: (الحجرات / ۱۱)، حقارت مردم: (لقمان / ۱۸)، جاسوسی: (الحجرات / ۱۲.)، تهمت زدن و غیبت کردن: (الهمزة / ۱. الحجرات / ۱۲. المجادلة /۹)، گوش دادن به شایعات: (الحجرات / ۶)، تهمت زدن به زنان پاکدامن: (النور / ۴ ـ ۵. النور / ۱۵ ـ ۱۸. النور / ۱۹. النور / ۲۴ ـ ۲۵)، شفاعت و وساطت در شر: (النساء / ۸۵).

هر جامعه‌ای برای برقراری استقرار و ثبات نیاز به برخی ضوابط و قوانین اخلاقی دارد که ضایع شدن آنها باعث پاره شدن نخی می‌گردد که افراد جامعه را بهم پیوسته، قرآن مجموعه‌ای از قواعد و اصول اخلاقی را در این زمینه وضع کرده که هر فطرت و سرشت پاکی در مقابل آنها به پاس احترام خواهد ایستاد. از آن جمله است:

امانتداری: (النساء / ۵۸. البقرة / ۲۸۳)، وفاء به عهد و پیمان: (المائدة / ۱. الإسراء / ۳۴. البقرة / ۱۷۷. الرعد / ۱۹ ـ ۲۰)، گواهی راستین: (الأنعام / ۱۵۲. النساء / ۱۳۵)، پیوند آشتی بین افراد درگیر: (الحجرات / ۱۰. الأنفال / ۱. النساء ۱۱۴)، شفاعت نیکو: (النساء / ۸۵)، رحم و شفقت بهمدیگر: (الفتح / ۲۹. المائدة / ۵۴. البلد / ۱۷ ـ ۱۸)، نیکی و احسان بخصوص به بینوایان: (البقرة / ۲۱۵. النساء / ۳۶)، گذشت: (الشورى / ۳۷)، خوبی در جواب زشتی: (الرعد / ۲۲. فصلت / ۳۴)، دعوت به نیکی و بازداشتن از بدی: (المائدة / ۲. آل عمران / ۱۰۴. سوره العصر. آل عمران / ۱۸۷. البقرة ۱۵۹)، برادری و سخاوت: (الحشر / ۹)، عدالت و شفقت و احسان: (النحل / ۹۰)، گذشت و انفاق در راه خدا: (البقرة / ۲۱۹. الطلاق / ۷).

در کنار ضوابط و قوانین اخلاقی بالا، قرآن کریم اساسنامه‌ اخلاقی برای هر شخص مقرر می‌کند تا در تمامی مراحل زندگی شخصی مورد اجرا قرار گیرد. اینگونه مسائل که در ظاهر بسیار شخصی و خاص فرد است در ساختار سلوکی او بسیار مؤثر و بیانگر شخصیت او می‌باشند، از آن جمله است:

اجازه گرفتن قبل از دخول بر حوزه دیگران: (النور / ۲۷ ـ ۲۹. النور / ۵۸ ـ ۵۹.)، آرام سخن گفتن: (الحجرات / ۲ ـ ۴)، سلام قبل از داخل شدن: (النور / ۶۱)، جواب سلام با عباراتی بهتر از سلام: (النساء / ۸۶.)، احترام مجلس: (المجادلة / ۱۱)، سخن شیرین و مؤدبانه: (الإسراء / ۵۳)، اجازه گرفتن قبل از انصراف: (النور : ۶۲).

همانطور که قرآن برای فرد و جامعه اصول و قواعد اخلاقی وضع کرده، چهار دیواری خانواده که مهمترین کیان جامعه می‌باشد را از هر طرف با برنامه‌های اخلاقی زینت داده است. جای دارد در اینجا به نمونه‌هایی از آن اشاره کنیم: