تجلی اخلاق اسلامی در سورۀ حجرات

خودخواهی و نژادپرستی

خودخواهی و نژادپرستی

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ ١٣[الحجرات: ۱۳].

«ای مردم! ما، شما را از مرد و زنی آفریده‌ایم و شما را تیره‌ها و قبیله‌هایی قرار داده‌ایم تا یکدیگر را بشناسید. بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد الله باتقواترین شماست. همانا الله، دانا و آگاه است».

درین آیه كریمه الله قادر و توانا میفرمایند؛ ای انسانها بدانید نژاد و قوم و زبان مدار اعتبار و مایه افتخار نیست. بلكه برای آن است كه هر انسانی با تفاوت و ویژیگی‌های خاص درونی و بیرونی از دیگری مشخص شود و در پیكره جامعه انسانی نقش جداگانه داشته باشد همه انسانها اولاد یک مرد و زن یعنی آدم ÷و حوا (عليها السلام) می‌باشند و تمام بشر چه عرب یا عجم، تاجیک یا پشتون، ازبک یا ترک، هزاره، بلوچ یا اروپایی و آمریکایی و یا از هر كشورو قومی كه باشند نسب همه آنها به آدم و حوا إبر می‌گردد پس برتری به قوم نژاد و زبان و قبیله نیست.

در دین مقدس اسلام اینگونه مسائل اهمیتی ندارد بلكه آنچه در نزد الله متعال دارای اهمیت می‌باشد تقوی و پرهیزگاری است و رنگ و زبان و قوم فقط برای شناخت و تعارف بین انسانها است و بس.

در این آیه الله متعال برای همه انسانها سه اصل بسیار مهم را بیان فرموده است.

اول اینكه؛ اصل همه شما یكی و از یک پدر و مادر است.

دوم اینكه؛ با وجودیكه اصل شما یكی است حكمت الله این بوده كه شما را به نژاد‌ها و قبیله‌های مختلف تقسیم نماید. چون همه انسان‌های روی زمین نمی‌توانستند یک خانواده و قبیله تشكیل بدهند. استمرار نسل بشر و به وجود آمدن خانواده‌های فراوان تقاضا می‌نمود كه از آن قبیله‌ها و اقوام به وجود آید وتفاوت رنگ و قیافه و فرهنگ‌های مختلف را نیز الله أاز نشانه‌های قدرت خودش قرار داده‌است.

﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفُ أَلۡسِنَتِكُمۡ وَأَلۡوَٰنِكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡعَٰلِمِينَ ٢٢[الروم: ۲۲].

«و از نشانه‌های او، آفرینش آسمان‌ها و زمین و تفاوت زبان‌ها و رنگ‌ها (و نژادهای) شماست. همانا در این امر نشانه‌هایی برای افراد آگاه و دانا وجود دارد».

سوم اینكه؛ اگر اساسی برای برتری انسانی بر انسان دیگر وجود داشته باشد، و آنچه واقعاً كسی را بر دیگران فضیلت میدهد، این است كه آن انسان بیش از دیگران به اللهأنزدیک باشد؛ از بدی‌ها اجتناب نماید و راه پاكی و نیكی را در پیش گیرد، اینچنین انسانی اگر از هر نژاد و قوم و كشوری باشد به خاطر این فضائل در نزد الله متعال ارجمند و گرامی است.

پیامبر صدر وقت فتح مكه پس از طواف كعبه فرمودند:

«يَاأَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الجَاهِلِيَّةِ وَتَعَاظُمَهَا بِآبَائِهَا، فَالنَّاسُ رَجُلَانِ: بَرٌّ تَقِيٌّ كَرِيمٌ عَلَى اللَّهِ، وَفَاجِرٌ شَقِيٌّ هَيِّنٌ عَلَى اللَّهِ، وَالنَّاسُ بَنُو آدَمَ، وَخَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ تُرَابٍ» (ترمذی) «ای انسانها الله متعال عیب تكبر و جاهلیت و نازیدن به پدرانتان را از شما دور كرد. آگاه باشید! همه انسانها دو دسته‌اند؛ دسته صالح و پرهیزگار كه در پیش الله آبرومند است، و دیگری فاجر و شقی كه در نظر نزد الله خوار و ذلیل و پست است، همه انسانها فرزند آدم‌اند و الله آدم را از خاک آفریده است».

و پیامبر صدر حجة الوداع در ایام تشریق در خطبه خود فرمودند:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ، وَإِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ، أَلَا لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ، وَلَا لِعَجَمِيٍّ عَلَى عَرَبِيٍّ، وَلَا لِأَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ، وَلَا أَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ، إِلَّا بِالتَّقْوَى، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» (مسند امام أحمد و شعب الايمان) «ای مردم آگاه باشید كه؛ پروردگار شما یكی است، هیچ عربی بر عجمی، و هیچ عجمی بر عربی، و هیچ سفیدی بر سیاهی، و هیچ سیاهی بر سفیدی، برتری ندارد مگر با تقوی، گرامی‌ترین شما نزد الله پرهیزگارترین شماست».

و درجای دیگری فرموده‌اند: الله متعال در روز قیامت درباره حسب و نسب شما نخواهد پرسید گرامی‌ترین شما نزد الله كسی است كه پرهیزگارترین شما باشد.

و در حدیث دیگر رسول اللهصفرموده‌اند:

«إِنَّ اللهَ لَا يَنْظُرُ إِلَى أَجْسَادِكُمْ، وَلَا إِلَى صُوَرِكُمْ، وَلَكِنْ يَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ» (صحيح مسلم) «الله به شکل و قیافه شما نمی‌نگرد بلكه به دل‌ها و اعمالتان می‌نگرد».

اسلام تنها دینی است كه اینچنین قانون برادری و مساوات را در بین انسانها وضع نموده و عملاً تطبیق كرده است. در جامعه اسلامی جایی برای تبعیض بر اساس رنگ و نژاد و زبان و وطن و قومیت وجود ندارد، جامعه ای كه در آن هیچ بالا و پائین و تفرقه و تعصبی قابل تصور نیست، جامعه ای كه در آن همه حقوق مساوی دارند و صرف نظر از اختلافات در نژاد و قوم و رنگ، همه میتوانند به عضویت آن درآیند. حتی دشمنان اسلام اعتراف كرده‌اند كه اصل وحدت و برادری و مساواتی كه در جامعه اسلامی وجود دارد در هیچ دین و نظامی در جهان یافت نمی‌شود، اسلام امتی از نژادهای مختلف تشكیل داد كه در آن ملاک برتری و فضیلت فقط در ایمان به الله و تقوی و پرهیز گاری است.

باید بدانیم كه سرچشمه تعصب بیجا و اعمال ناشایسته دیگر كه ذكر گردید و الله تبارک و تعالی در این آیات مباركه آنرا منع فرمود تكبر و خود خواهی می‌باشد و همین تكبر و خود خواهی است كه سبب می‌شود انسان دیگران را پست و حقیر بشمارد. تكبر در مقابل الله و پیامبرش كفر است و انسان را از رحمت باری تعالی و نعمت‌های آخرت محروم می‌نماید. الله متعال می‌فرمایند:

﴿تِلۡكَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٨٣[القصص: ۸۳].

«این، سرای آخرت است که آن را برای کسانی قرار می‌دهیم که خواهان فساد و برتری در زمین نیستند. و فرجام نیک از آنِ پرهیزکاران است».

آری! عاقبت از آن پرهیزگارانی است كه دلهایشان از آلودگی‌های مقام طلبی و شهرت طلبی و بزرگ بینی و تبهكاری پاک است.

از حضرت عبدالله بن مسعود سروایت شده، رسول اكرم صفرموده‌اند:

«لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرٍ» (صحيح مسلم) «آنكه در دلش ذره ای از كبر باشد به بهشت داخل نمی‌شود».

همچنین یک مسلمان حق ندارد فردی غیر مسلمان را به خاطر شخصیت یا جنس و قومیتش تحقیر و توهین نماید، بلکه او اعتقاد باطل و باورهای پست او (کفر و شرک و قبر و بت‌پرستی) را می‌تواند تحقیر ‌کند، و همین فرد کافر یا مشرک چنانچه مشرف به دین اسلام گردید بلا فاصله برادر مسلمان محسوب می‌گردد.

مسلمانان ملزم هستند تا با مردمان جنایت کار، گنهگار، منحرف، ظالم، وخاین قطع رابطه نمایند هرچند برادر یا از قوم و خویش یا از فرزندان شان هم باشند، و هرگاه از چنین اعمالی دست کشیده توبه نمودند از محبوب‌ترین مردمان در نزد شان می‌گردند.

برادران و خواهران مسلمان!

اسلام به مساوات و برابری تاکید می‌نماید و در جامعه مسلمانان چیزی به نام نظام طبقاتی وجود ندارد. در حقوق و واجبات همه با هم برابرند، و هیچ کسی بر دیگری برتری و فضیلتی ندارد. تنها مدار فضل و پیشیگری نزد خداوند است و آن هم با تقوی و پرهیزگاری! هر شخصی که الله متعال را بیشتر از دیگران عبادت نمود و با جهاد در راه او از جان و مال خویش گذشت، همان شخص در نزد الله متعال گرامی و بزرگوار می‌باشد، و اگر کسی به این اعمال خوب و شایسته عمل نماید در جامعه بشری هیچ برتری بر دیگران ندارد، و نباید انتظار داشته باشد مردم برای او احترام و تقدس و جایگاه خاصی در نظر بگیرند، و یا با چشمی دیگر به او بنگرند، زیرا وی این اعمال را به خاطر کسب رضامندی الله متعال انجام داده است نه اینکه خود را بالاتر از دیگران بشمارد.

اگر به تاریخ درخشان اسلام نظری اندازیم می‌بینیم که اسلام عزیز در اولین روزگارش؛ صهیب رومی، بلال حبشی، سلمان فارسی وابوبکر عربی قریشی (رضی الله عنهم اجمعین) را زیر یک پرچم (لا اله الا الله محمد رسول الله) در آغوش کشید، تبعیض و تعصب قوم، نژاد، رنگ، وطن، قبیله و ..... را پایان بخشید، و آفتاب اسلام در هر روستا، شهر، قبیله و خانه درخشید، پیامبر بزرگ اسلام فرمودند:

«مَنْ قَاتَلَ تَحْتَ رَايَةٍ عِمِّيَّةٍ، يَدْعُو إِلَى عَصَبِيَّةٍ، أَوْ يَغْضَبُ لِعَصَبِيَّةٍ، فَقِتْلَتُهُ جَاهِلِيَّةٌ» (سنن ابن ماجه) «هر کسی زیر پرچمی با هویتی خاکستری و غیر روشن؛ که به تعصب و قومگرائی دعوت می‌کند، یا برای قوم و قبیله‌ای خشم می‌گیرد، بجنگد، جنگش بر پایه مفاهیمی جاهلانه است» و هیچ ارزشی ندارد، و اگر در این راه جانش را از دست دهد، در پیشگاه الله فاقد هرگونه ارزشی است!

به عبارت دیگر؛ هر کس برای تعصبات قومی و زبانی بجنگد و یا بسوی این تبعیض نژادیها دعوت نماید و در آن حالت بمیرد از امت محمد صنیست.

اینگونه بود که تصور نژاد پرستی و قومگرائی و زبان پرستی با تمام اقسام و انواعش سرنگون شده برای همیشه در جامعه اسلامی فرو ریخته، از هم پاشید، و از همان زمان وطن مسلمان تنها سرزمینی که او در آن زندگی می‌کند نبوده بلکه در هر سر زمینی که می‌تواند احکام دین خود را عملی نماید و در هر جایی که باشد خواه در شرق یا در غرب جهان همانجا وطن و سرزمین اوست. هر ملک ملک ماست که ملک خدای ماست!. اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
آبادی بتخانه ز ویرانی ماسـت
جمعیـت کفر از پریشــانی مـــاست