ادب و اخلاق با الله تعالی و رسول الله ص
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ١﴾[الحجرات: ۱].
«ای مؤمنان! (هیچگاه) در برابر الله و پیامبرش پیشدستی نکنید؛ و تقوای الله پیشه سازید. به یقین الله، شنوای داناست».
اولین و اساسیترین اقتضای ایمان این است كه هر کس الله أرا پروردگار و آفریدگار خود و رسول اللهصرا هادی و رهبر خود میداند و در ایمان و عقیده خود صادق است هیچگاه نمیتواند فكر و نظر خود را بر حكم الله و رسول الله مقدم بدارد، و یا در مسائل سرسری و بدون مراجعه پروردگار و پیک او اتخاذ رأی نماید، و این نكته را باید مد نظر داشت كه فرمان برداری و اطاعت از الله متعال و پیامبر صوقتی حاصل میشود كه خوف و هراس الله تبارک و تعالی در دل باشد درین صورت انسان به دستورات الله و پیامبر گرامی صعمل میكند و اگر این خوف وجود نداشته باشد انسان تابع خواهشات نفسانی خود میشود و ظاهراً با كلماتی چند خود را در صف مؤمنین میشمارد اما به دلیل اینکه ایمان به قلب وی راه نیافته است محروم از سعادت دارین میگردد.
میتوانیم این آیه مبارک را اساس و بنیاد قانون اسلام قرار دهیم. زیرا هیچ انسانی حق ندارد در جائیكه از جانب الله قادر وتوانا و رسول محبوبش صحكمی آمده باشد قانونی وضع نماید. در حدیث شریف آمده که:
«أن رَسُولَ اللَّهِ ج لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَبْعَثَ مُعَاذًا إِلَى الْيَمَنِ قَالَ: «كَيْفَ تَقْضِي إِذَا عَرَضَ لَكَ قَضَاءٌ؟»، قَالَ: أَقْضِي بِكِتَابِ اللَّهِ، قَالَ: «فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فِي كِتَابِ اللَّهِ؟» ، قَالَ: فَبِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ج، قَالَ: «فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فِي سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ج، وَلَا فِي كِتَابِ اللَّهِ؟» قَالَ: أَجْتَهِدُ رَأْيِي، وَلَا آلُو. فَضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ ج صَدْرَهُ، وَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَفَّقَ رَسُولَ، رَسُولِ اللَّهِ لِمَا يُرْضِي رَسُولَ اللَّهِ». (سنن أبی داود) «هنگامیكه رسول الله صمعاذ ابن جبل سرا برای قضاوت به یمن فرستادند از او پرسیدند كه با چه چیز درمیان آنها حكم خواهی كرد. عرض كرد: با كتاب الله، فرمودند: اگر درباره چیزی در كتاب الله حكمی نیافتی، عرض كرد: به سنت پیامبر ص. فرمودند: اگر در كتاب الله و سنت رسول الله نیافتی؟ عرض كرد: خودم اجتهاد خواهم نمود و در این امر کوتاهی نخواهم کرد. آنگاه رسول الله صدست مبارک خود را بر سینه او گذاشته فرمودند: سپاس پروردگاری را كه به نماینده پیامبر خود توفیق پیمودن راهی را عطا نموده كه مورد پسند پیامبر اوست».
پس ای مسلمانان باید هیچ حكمی را بر حكم الله تبارک و تعالی و رسول گرامیصمقدم ندارید . پیش از اخذ امر الله و پیامبرش عملی را انجام ندهید. و در جائیكه حكمی و دستوری از طرف الله و پیامبرش وجود دارد شما حكمی و قانونی صادر نكنید. یعنی؛ همیشه گوش بفرمان الله و رسولش باشید. الله متعال میفرماید:
﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[النور: ۶۳].
«پس آنان كه فرمان او (یعنی رسول الله) را مخالفت مىكنند، باید بترسند از اینكه فتنهاى دامنشان را بگیرد، یا عذابى دردناک به آنها برسد».
و از همۀ امامان مذاهب اربعه از جمله امام ابی حنیفه (رحمهم الله) نقل شده كه فرمودهاند: هر گاه سخنی از ما را مخالف با قرآن و حدیث رسول اللهصیافتید قول ما را به دیوار بزنید.
و در مسند امام احمد وترمذی از عدی بن حاتم س روایت است كه رسول الله صآیه: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ﴾[التوبة: ۳۱] «(اهل كتاب) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر الله قرار دادند». را خواندند، عدی سمیفرماید: گفتم یا رسول الله ما آنها را پرستش نمیكردیم. رسول الله صفرمودند: مگر آنها حلالهای الله را حرام، و حرامهای الله را، حلال نمیكردند و شما از آنها میپذیرفتید؟
گفتم: چنین میكردند. فرمودند: همین است پرستش آنان.
مطلب قابل توجه اینست كه متأسفانه امروز، اوضاع به قدری دگرگون شده كه بهترین عمل در نزد توده مردم عبارت است از پرستش پیشوایان دینی با نام، ولایت، و پرستش علما، با نام فقه و دانش. وپرستش دجالان دین فروش با نام، پیر، و نحوه پرستش دیگری با رنگ و بوی سیاسی با نام، رهبر، حتی وضعیت، به جائی رسیده كه بسیاری از جاهلان و انسانهای غیر صالح، مورد پرستش قرار میگیرند!.
الله ﻷمىفرمايد:
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَقَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن يَكۡفُرُواْ بِهِۦۖ وَيُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِيدٗا ٦٠﴾[النساء: ۶۰].
«آیا ندیدى كسانى را كه گمان مىكنند به آنچه (از كتابهاى آسمانى كه) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آوردهاند، ولى مىخواهند براى داورى نزد طاغوت و حكام باطل بروند؟! با اینكه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت كافر شوند. اما شیطان مىخواهد آنان را گمراه كند، و به بیراهههاى دور دستى بیفكند».
اینكه ما ایمان داریم، ربوبیت و الوهیت، مختص ذات الله ﻷمیباشند، مستلزم اینست كه الله ﻷرا در حكم و قانونگذاری نیز یگانه بداینم.
از اینرو توحید و تحقق «لا إله إلا الله» وقتی مصداقیت پیدا میكند كه بندگان، در تحكیم نیز، به آنچه الله ﻷ نازل كرده و رسول اللهصفرمودهاند، روی بیاورند وتسلیم بشوند. زیرا ترک كردن حكم الله ﻷو روی آوردن به قانون بشری، كفر به الله ﻷو معارض با توحید، محسوب میشود. استاد محمد ابراهیم در كتاب «تحكیم القوانین» مینویسد: كفر بزرگ و آشكار، این است كه قانون بشری جای وحی الهی را كه بر قلب سید المرسلین نازل شده تا به عنوان قانون الهی برای بندگان تعیین شود ، بگیرد. و این عمل مقابله با وحی و ضد اسلام است.
الله متعال میفرماید:
﴿أَفَحُكۡمَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ يَبۡغُونَۚ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ٥٠﴾[المائدة: ۵۰].
«آیا آنها حكم جاهلیت را (از تو) مىخواهند؟! و چه كسى بهتر از الله، براى قومى كه اهل یقین هستند، حكم مىكند؟!».
حكم و یا قانون جاهلی، عبارت است از آنچه اهل جاهلیت بر یكدیگر حكم میكردند. قانون جاهلی، ساخته دست بشر و ساختۀ پارلمانها و مجالس به اصطلاح دموکراتیک میباشد. و اجرای آن قوانین به معنای اطاعت از بشر و شرک محسوب میشود. و شركت کنندگان در آن در عبادت اطاعت و حرف شنوی دچار شرک شدهاند.
و امام نووی شاز عبد الله بن عمر شروایت كرده است رسول الله صفرمودند: «هیچ یک از شما، مؤمن نمیشود تا خواستههایش تابع شریعت من نباشد». (یعنی هیچ کس مؤمن شمرده نمیشود مگر اینکه خواستههایش تابع شریعت من باشد).
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٢﴾[الحجرات: ۲].
«ای مؤمنان! صداهایتان را فراتر از صدای پیامبر نبرید و با او آنگونه سخن نگویید که با یکدیگر سخن میگویید تا مبادا بیآنکه دریابید، اعمالتان نابود شود».
یعنی صدای خود را بالاتر از صدای پیامبر صنبرید و مراد سخن گفتن كسانی است كه در خدمت پیامبر صمشرف میشدند، منظور از این دستور این بود كه ای اهل ایمان در گفتگو و ملاقات با پیامبر صحداكثر احترام او را نگه دارید.
صدای كسی از صدای آن حضرت بلندتر نباشد زیرا با یک فرد عادی و همتای خود مخاطب نیستید، بلكه با رسول و پیامبر خدا صمخاطبید، و بر همه مردم لازم است در مواردیكه ذكر آن حضرت در میان باشد و یا حكمی و حدیثی از ایشان نقل شود باید همین طور رفتار نمایند، و همچنان وقتی مسلمانان به زیارت مسجد رسول الله صو قبر مبارک ایشان مشرف میشوند آداب ذكر شده را مراعات نمایند. ابنكثیر/میفرماید: بلندكردن صدا در برابر قبر رسول اكرم صنیز همچون بلند كردن صدا در حیاتشان مكروه است، زیرا آن حضرت صبرای همیشه در زندگی و مرگ محترماند.
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصۡوَٰتَهُمۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱمۡتَحَنَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ لِلتَّقۡوَىٰۚ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٌ عَظِيمٌ ٣﴾[الحجرات: ۳].
«بیگمان آنان که صداهایشان را نزد رسولالله پایین میآورند، همان کسانی هستند که الله، دلهایشان را برای تقوا آزموده و پرورده است. آنان، آمرزش و پاداش بزرگی دارند».
آنانیكه پیامبر صرا آرام و محترمانه مخاطب قرار میدادند و اكنون نیز در برابر حكم الله و رسولش فرمان بردار هستند الله تبارک و تعالی آنها را آزموده و پاكیزه كرده است امتحان الله نسبت به دل بنده آن است كه دلش را نشانه انواع محنتها و تكلیفها گردانیده تا صدق ایمانش به واسطه فرمان برداری و صبر آشكار شود و تقوای آن ظاهر گردد و از آزمایش پاک بیرون آید.
از ابنعباسسروایت شده که فرمود: این آیه درباره ابوبكر صدیقسنازل شد كه بعد از نزول آیه دوم از این سوره، تصمیم گرفت كه دیگر با رسول اكرم صجز به طور بسیار آهسته و پوشیده كه گویی راز میگوید، سخن نگوید.
قاضی ابوبكربنعربی میفرماید: «حرمت رسول الله صدر حال وفات، همچون حرمت ایشان در حال حیات است و سخن منقولشان بعد از وفاتشان در والایی و رفعت و عظمت خود، همچون سخن مسموع از زبانشان در حال حیات ایشان است، پس چون سخن ایشان خوانده میشود بر هر شخص حاضری واجب است صدای خویش را از آن بلندتر نكند و از آن روی نگرداند چنان كه این كار در حیات ایشان واجب بود. البته الله تعالی در آیه: ﴿وَإِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٢٠٤﴾[الأعراف: ۲۰۴]. «و چون قرآن خوانده شود، به آن گوش بسپارید و خاموش مانید تا مشمول رحمت شوید» بر ضرورت دوام و استمرار این احترام در گذر زمانها توجه داده است زیرا سخن رسول وی صنیز از وحی بوده و حرمتی همانند قرآن دارد.
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَآءِ ٱلۡحُجُرَٰتِ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ ٤ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ صَبَرُواْ حَتَّىٰ تَخۡرُجَ إِلَيۡهِمۡ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥﴾[الحجرات: ۴-۵].
«بیشترِ کسانی که تو را از پشت اتاقها صدا میزنند، نمیدانند. و اگر صبر کنند تا به سویشان بیرون بروی، بهطور قطع برایشان بهتر است. و الله، آمرزندهی مهربان میباشد».
آنها نمیدانند تو چه مقام والائی در پیش الله داری، و باید با تو محترمانه رفتار كنند.
مراد از حجرات اطاقهای همسران پاک رسول الله صاست كه در كنار مسجد نبوی تهیه شده بود.
افرادی از دور، پیامبر صرا صدا میزدند كه بیرون بیا.
ازین آیات مباركه معلوم میشود كه در دین اسلام مقام پیامبر صاز چه عظمتی بر خوردار است، كیفر سوء ادب نسبت به پیامبر صدر نزد الله أهمانند كیفر كفر میباشد، كوچكترین بیادبی و بیاحترامی نسبت به مقام پیامبر صگناه بزرگی است كه میتواند همه اعمالی که انسان در طول زندگی خود بدست آورده را باطل سازد، این مطلب به روشنی اثبات میكند دلی كه از احترام پیامبر صتهی باشد از ایمان كامل و تقوی نیز خالی میباشد. در برابر پیامبر صصدا را بلند كردن و نافرمانی آن حضرت صرا نمودن نه تنها سوء ادب است بلكه علامت عدم وجود تقوا در دل نیز میباشد.