زیارت مسنون

از ساختن مسجد و درست کردن بنا، بر قبرها نهی و منع شده است

از ساختن مسجد و درست کردن بنا، بر قبرها نهی و منع شده است

به مقتضای احادیث صحیح و صریح بنای مساجد بر گورها و روشن کردن شمع و چراغ بر آن‌ها حرام می‌باشد.

رسول اکرمص(درودخدا و فرشته گان براوباد) به حضرت علی کرم الله وجهه دستور فرمودند: و ایشان نیز به ابوهیاج اسدی گفتند:

«ألَا أبْعَثُكَ عَلَى ما بَعَثَنِي عَلَيه رَسُولُ اللهِ جاَنْ لَا تَدَعَ تِمثَالاً إلَّا طَمَستَهُ وَلَا قَبْراً مُشْرِفاً إلَّا سَوَّيَتُه» [۲۱].

«آیاتو را برآنچه پیامبرصمرا برآن فرستاده، بفرستم و آن این که هر مجسمه‌ای را دیدی آن را از بین ببر، و هر قبر بلند شده‌ای دیدی باخاک یکسان کن [۲۲]». و رسول خداصاز اینکه قبر گچکاری بشود، یا بنایی روی آن ساخته بشود، یا کسی روی آن بنشیند نهی فرمود:

«لا تُصلّوا إلى القُبُورِ ولَا تَجِلسْوا عليها» [۲۳] یعنی: «به سوی قبرها نماز نخوانید و روی آن‌ها ننشینید». و در روایتی دیگر «لَا تَجْلِسُوا على القبور ولا تُصلوا إليها» [۲۴].

زیرا این وسیله‌ای است که مردم قبرها را معبود قرار می‌دهند، و در به جای آوردن تعظیم آن‌ها بیجا افراط می‌کنند، پس بدین شکل در دین خود تحریف به وجود خواهند آورد، همچنانکه اهل کتاب چنین کردند، که آن حضرتصنسبت به آن‌ها فرمود: «لَعَنَ اللهُ اليهود والنّصارى اِتَخَذُوا قُبُور أَنبيائِهِمْ مَساجِدَ» [۲۵].

یعنی: «خداوند نفرین و لعنت کند یهود و نصاری را که قبور انبیاء خود را به صورت مسجد (پرستشگاه) در آوردند و آن را عبادتگاه ساختند» [۲۶].

باز رسول الله فرمودند: «قاتَل اللهُ اليهودَ اتَّخَذُوا قبورَ أَنبيائِهِم مَساجِدَ» [۲٧].

یعنی: «مرگ بر یهود و از (رحمت خدا) بدور باشند که قبور پیامبران خود را عبادتگاه و مسجد ساختند».

امام بخاری و مسلم از حضرت عایشهلروایت کرده‌اند که، ام‌حبیبه و ام‌سلمه بر پیامبرصاز کلیسایی سخن گفتند که آن را در حبشه دیده و در آن تصاویری زده شده بود. پیامبرصگفت: «إِنَّ أُولَئِكَ إِذَا كَانَ فِيهِمُ الرَّجُلُ الصَّالِحُ فَمَاتَ بَنَوْا عَلَى قَبْرِهِ مَسْجِدًا، وَصَوَّرُوا فِيهِ تِلْكَ الصُّوَرَ، فَأُولَئِكَ شِرَارُ الْخَلْقِ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» [۲۸].

یعنی: «بی‌گمان آنان هرگاه مرد صالحی در میانشان می‌مرد بر قبر او مسجد و عبادتگاهی می‌ساختند و اینگونه تصاویر را در آنجا می‌کشیدند، اینان روز قیامت نزد خداوند بدترین مردم هستند». صاحب کتاب المغنی گفته است: جایز نیست که قبور را به صورت عبادتگاه و مسجد درآورد، زیرا پیامبرصگفته است: «لَعَنَ اللهُ زَوَّاراتِ القبور [۲٩]والمُتَّخِذاتِ عَلَيْهنِّ المساجد والسُّرجُ» [۳۰]. یعنی: «خداوند لعنت کند زنانی را که به زیارت قبور می‌روند و آنجا را عبادتگاه ساخته و شمع و چراغ روشن می‌کنند».

امام نسائی در متن سنن نسائی به جای «لَعَنَ اللهُ»«لَعَن رَسُولُ اللهِ»آورده است، اگر اینکار مباح می‌بود پیامبر آنگونه اشخاص را لعن و نفرین نمی‌کرد. بعلاوه در این کار اضاعه مال بدون فایده می‌باشد.

و در تعظیم و بزرگداشت قبور افراط و زیاده روی خواهد شد و شبیه به بت پرستی است و ساختن مساجد در قبور هم بنا به همین روایت جایز نیست. و پیامبرصگفته است: «لَعَنَ اللهُ اليهود اتَّخذوا قبور أَنبيائِهِم مَساجِدَ»که ما را بر حذر می‌دارد از اینکه بمانند آنان رفتار کنیم. این حدیث بین محدثین متفق علیه است [۳۱]، البته زنان نباید رفت و آمد زیادی به قبرستان داشته باشند، زیرا تردد و رفت و آمد زنان به قبرستان، موجبات خلاف شریعت، مانند: نوحه، اظهار زینت و آرایش و تفریحگاه قراردادن قبرستان و تضییع وقت را فراهم می‌سازد. همانطور که این کارهای خلاف شرع در بسیاری از کشورهای اسلامی مشاهده می‌شود. و ان‌شاء الله منظور این حدیث مشهور:

«لَعَن رسول اللهص(في لفظ لَعَن الله) زَوّارات القبور».

«رسول اللهص(و خداوند) زنانی را که بکثرت به زیارت قبور می‌روند، لعنت کرده است».

همین است چنانکه صیغه مبالغه «زوارات»، بدان اشاره دارد [۳۲].

[۲۱] مسلم ۲۱۳۲، ترمذی ۱۰۵۰، ابی داوود ۳۲۱۸، نسائی ۲۰۳۳، حاکم ۱/۳۶٩، امام احمد ٧۴۱و۱۰٧۴، وسائل الشیعة: ۲/۸۶٩ و ۳/۶۲ حدیث حضرت علی حدیث حَسَنْ است. [۲۲] سنت این است که قبور به اندازۀ یک وجب از سطح زمین مرتفع و برجسته باشد ر.ک به احکام جنایز، ص ۱۵٧. [۲۳] مسلم ۲۱۴۰، نسائی ٧۶۲. [۲۴] مسلم ۲۱۳٩، ابی داود ۳۲۲٩، ترمذی ۱۰۵۲. [۲۵] بخاری ۱۳٩۰، مسلم ۱۰٧۱ و ۱۰٧۳، مسند احمد ۸٧٩۶. [۲۶] حجة الله البالغة، ج ۲ ، ص ٩۱ . [۲٧] بخاری ۴۳٧، مسلم ۱۰٧۲، ابی داود ۳۲۲٧، مسند احمد ٧۸۳۱ و ٧۸۳۶ و ٩۸۵٧ و ٩۱۵۵ و ۱۰٧۲۰. [۲۸] بخاری ۴۲٧ و ۴۳۴ و ۱۳۴۱ و ۳۸٧۸، مسلم ۱۰۶۸، نسائی ٧۰۰، مسند احمد ۲۴۳۰۶. [۲٩] لفظ این حدیث در بین محدثین متفق است. ابی داود ۳۲۳۶، ترمذی ۳۲۰ و ۱۰۵۸، نسائی ۲۰۴۲، ابن ماجه ۱۵٧۴ و ۱۵٧۵، مسند احمد ۱۵۶۵٧ و ۲۰۳۰. [۳۰] ابوداود ۳۲۳۶. [۳۱] فقه السنة، ج ۲، ص ۱۰۶٧. [۳۲] احکام جنایز، ص ۱۴۴.