مشرکین صدر اسلام از مشرکین امروزه با ایمانتر بودند
اما دلیل اینکه توحید مشرکین صدر اسلام و ایمانشان به الله تعالى راسختر از توحید قبرپرستان امروزی و ایمانشان به حق تعالی بوده نیز از قرآن کریم میتوان دریافت. گنجینهای که نه به زوال میرود و نه نورش خاموش میشود، آنگاه که الله سبحانه و تعالی در مورد مشرکین صدر اسلام میفرمایند: ﴿فَإِذَا رَكِبُواْ فِي ٱلۡفُلۡكِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ إِذَا هُمۡ يُشۡرِكُونَ ٦٥﴾[العنکبوت: ۶۵]
یعنی: «هنگامی که (مشرکان) سوار کشتی میشوند ( و ترس و نگرانی بدیشان دست میدهد) خالصانه و صادقانه الله را به فریاد میخوانند (و غیر او را فراموش میکنند). سپس هنگامی که خالق هستی آنان را نجات داد و سالم به خشکی رساند، باز ایشان شرک میورزند (و به شریکانی برای الله معتقد میشوند)».
﴿وَإِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ فِي ٱلۡبَحۡرِ ضَلَّ مَن تَدۡعُونَ إِلَّآ إِيَّاهُۖ فَلَمَّا نَجَّىٰكُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ أَعۡرَضۡتُمۡۚ وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ كَفُورًا ٦٧﴾[الإسراء: ۶۷]
یعنی: «هنگامی که ناراحتیها و دریاها به شما میرسد (و گرفتار طوفانها و امواج سهمگین میشوید و کشتی خویش را همچون پر کاهی در پهنه آبها میبینید، وحشت میکنید و) جز الله همه کسانی از نظرتان ناپدید میگردند که ایشان را به فریاد میخوانید. اما زمانی که الله سبحانه و تعالی شما را از غرق شدن نجات داد و به خشکی رسانید، از (یکتاپرستی) روی میگردانید (و انسانهای ناتوان و بتان بیجان را شریک خالق هستی میرسازید)، و اصولاً انسان بسیار ناسپاس است».
﴿قُلۡ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ٦٣ قُلِ ٱللَّهُ يُنَجِّيكُم مِّنۡهَا وَمِن كُلِّ كَرۡبٖ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِكُونَ ٦٤﴾[الأنعام: ۶۳، ۶۴]
یعنی: «بگو چه کسی شما را از این احوال و شداید خشکی و دریا رهایی میبخشد، در آن حال که (دشواریها و گرفتاریهای بزرگ به شما رو میکند و) او را فروتنانه علی و نهایی به فریاد میخوانید و (میگویید)، اگر الله ما را از این احوال برهاند، سوگند میخوریم که از سپاسگزاران (نعمت و فضیلت او) باشیم؟ بگو: الله شما را از آن (احوال و شداید) و از هر غم و اندوهی میرهاند. سپس (با این وجود) برای او شریک میسازید، (شریکانی که میدانید کاری از دست آنها ساخته نیست)».
این آیات ثابت میکنند که مشرکین صدر اسلام زمانی که سوار کشتی میشدند و در معرض خطر قرار میگرفتند و مصیبت را انتظار میکشیدند، و بتها و اولیایشان را فراموش میکردند و آنها را منکر میشدند و دست به دعا شده و تنها به الله سبحانه و تعالی پناه میبردند و از او طلب کمک میکردند. زیرا خوب میدانستند که بتها و اولیایشان حقیرتر و ضعیفتر از آن هستند که در این شرایط بحرانی بخواهند کمکی به ایشان برسانند. بلکه تفکیرشان از این هم فراتر میرفت و دقیقاً درک میکردند که بتها و اولیاء حتی صدایشان را هم نمیشنوند چه رسد به اینکه بخواهند جوابگوی دعایشان باشند. و بنابراین رشته تمام اوهامات و اشتباهاتشان در یک لحظه سرنوشت ساز جلو چشمان پاره پاره شده و حقیقت برایشان واضح و آشکار میگشت. یعنی اینکه نمیتواند به هیچ کس به جز الله سبحانه و تعالی در حالت ترس و اضطراب پناه برد.