چرا از آنها برائت میجوییم؟
اگر بهای تقریب میان ما و آنها برائتجستن از ابوبکر و عمر و ... باشد، در واقع امام اولشان یعنی علی بن ابی طالبس را در نامگذاری فرزندانش به نامهای ابوبکر، عمر و عثمان تخطئه کردهاند و اشتباه بزرگتر او این بود که دخترش امکلثوم را به عقد عمر بن خطاب درآورد و زمانی که عبدالله بن مطیع مبلغ عبدالله بن زبیر به پیش محمد بن حنفیه یعنی پسر علیسآمد و ادعا کرد یزید شراب مینوشد، نماز نمیخواند و از حکم خداوند سرپیچی میکند، او بر برائت یزید از اعمال فوق شهادت داد!
محمد بن حنفیه یعنی فرزند علی بن ابی طالب خطاب به او [عبدالله بن مطیع] گفت: آنچه را که [دربارهی یزید] میگویید از او ندیدهام من در مجلس او حضور یافتهام و نزد او ماندهام. او را دیدهام که بر نمازخواندن مواظبت میکند وهمواره در راه خیر پیشقدم است و دربارهی امور فقهی سؤال و به سنت عمل میکند ... ابن مطیع به او گفت: او به خاطر ریا و فریبکاری چنین عمل کرده است! محمد بن حنفیه پاسخ داد: او چرا از من میترسد یا به چه چیز من امیدوار است تا نزد من ریا کند؟! آیا دربارهی شرب خمر برایتان سخن بگویم؟ اگر او خودش شرابخوار باشد و به شما در این باره اطلاع داده باشد یا شما شاهد شرابخواری او بوده باشید، در واقع شما در این کار شریک او هستید و اگر شما شاهد شرابخواری او نبودهاید، جایز نیست دربارهی امری که از آن اطلاع ندارید شهادت دهید. ابن مطیع گفت: حتی اگر خودمان شاهد این امر نبوده باشیم باز هم حق با ماست. محمد بن علی بن ابی طالب خطاب به آنان گفت : خداوند این امر را از اهل شهادت و گواهان نمیپذیرد. خداوند میفرماید:
+إِلَّا مَن شَهِدَ بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ﴾[الزخرف: ۸۶].
«فقط کسانی حق شهادتدادن دارند که میدانند».
و شما در این امر حق دخالت ندارید ... .
اگر شهادتدادن پسر علیس دربارهی یزید چنین باشد، این حقیقت با آنچه شیعه امامیه از ما میخواهد که همراه آنان با یزید، معاویه و افراد دیگری که بهترین بندگان خدا بودند، دشمنی کنیم چه تناسبی دارد؟ مقصود من ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر، عمرو بن عاص، ابوعبیده، سعید بن زید، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابیوقاص و دیگر افراد مشهور صحابه است که کتاب خداوند و سنت پیامبر ج را برای ما حفظ کردند و این جهان اسلام را برای ما به وجود آوردند که ما در آن زندگی میکنیم. شیعیان از ما میخواهند برای به دستآوردن تقریب و وحدت با آنها بهای گزافی بپردازیم که با پرداخت آن همه چیز از جمله اعتقاد و اصالت و حتی انسانیت خود را از دست خواهیم داد و در مقابل آن چیزی به دست نخواهیم آورد و کسی که خود میداند در معاملهای پیشاپیش زیان میبیند، اما اقدام به انجام آن کند، بیتردید احمق است.
ولایت و برائتی که دین شیعه بر آن بنا شده است و خواجهنصیر طوسی آن را تأیید و نعمتالله موسوی و خوانساری آن را تحکیم کردهاند مفهومی جز تغییر دین اسلام و دشمنی با کسانی ندارند که اسلام بر روی شانههای آنان برپا شد.
بیتردید در این ادعا که فرقهی آنها در همه احوال با دیگران مخالفت میکند، دروغ میگویند.