ج: تلاوت قرآن را به بچه تعلیم دادن
قرآن تنها برنامۀ پا برجا و محکمی است که هیچگونه باطلی از هیچ جهتی متوجه آن نمیگردد: یعنی هیچگونه تناقض و یا کم و زیادی در آن نیست و خداوند از هر جهت او را حفظ کرده و میکند و تمام خیر و برکت در این است که بچه به قرائت قرآن به صورت صحیح و درست عادت کند و آن را یاد بگیرد و تمام جهد و کوشش خود را در حفظ کردن آن به کار گیرد و یا مقدار زیادی از آن را حفظ کند. والدین باید کوشش کند که فرزند خود را ـ پسر باشد یا دختر ـ به یکی از مدرسههای حفظ قرآن بفرستند. اگر برایشان ممکن نبود ایشان را به یکی از حلقههای حفظ قرآن بفرستند. (یعنی دورههایی که چند ماهه صورت میگیرد) که الحمدلله چنین حلقهها و دورهها بسیار زیاد میباشند.
ابوداود از معاذبن انس روایت میکند که پیامبر جدر این باره فرمودند: (کسیکه قرآن بخواند و بدان عمل کند خداوند در روز قیامت تاج نورانی را بر والدین او میپوشاند که روشناییش از روشنایی آفتاب در خانههای دنیا نیکوتر و خوبتر و روشنتر است. پس شما چه گمانی میبرید به کسیکه به این عمل کند) [۲۷].
سلف صالح ما بر تعلیم دادن قرآن و حفظ آن به فرزندانشان بسیار کوشا و علاقمند بودهاند. یکی از آن بزرگواران شیخ یاسین بن یوسف مراکشی است که دربارۀ امام نووی میفرماید: او را در نوی دیدیم در حالی که ۱۰ سال داشت بچهها از او انتقاد میکردند که با ایشان بازی نمیکند و از آنها فرار میکند و گریه میکند؛ زیرا بچهها او را مجبور میکردند که با آنها بازی کند در چنین حالتی فرار میکرد و قرآن میخواند، میفرماید: محبت ایشان در دلم جای گرفت در حالیکه پدرش ایشان را بر سر یک مغازۀ نشانده بود که خرید و فروش کند اما این کارا او را از قرآن خواندن باز نمیداشت، ایشان را نزد معلمش بردم و به او سفارش کردم و گفتم: امید است که داناترین و زاهدترین اهل عصر و زمانش باشد و مردم از او استفاده کنند. معلمش به من گفت: مگر شما مُنجم هستید؟ گفتم نه ولکن خداوند به من چنین الهامی کرده و مرا به چنین کلامی واداشته است و آن را برای پدر امام نووی بازگو کرد، پدرش او را تشویق کرد تا قرآن را ختم کرد در حالیکه نزدیک سن بلوغ رسیده بود [۲۸].
[۲۷] محمدبن شحاده الغول، بغیة عباد الرحمن. [۲۸] منهج التربیة النبویة للطفل، محمد نوربن عبدالحفیظ سوید.