ام ایمن بانویی از عصر پیامبر صلی الله علیه و سلم

پیشگفتار نویسنده

پیشگفتار نویسنده

زمانی‌که سیرت پیامبر اکرمصو زندگینامۀ صحابه را می‌خواندم احساس کردم در آنها گنج‌هایی نهفته است که نیاز مبرم به استخراج و شناخت مجدد دارند؛ زیرا سیرت پیامبرصو زندگینامه صحابهش، قصه‌ها و حکایات معمولی نیستند بلکه صورت تطبیقی و واقعی هستند که در سایۀ عقیده، انسان را از پایین‌ترین درجات سوی بالاترین مدارج معنوی صعود می‌دهند.

اسلام امت واحد و تمدن کامل را برای جامعۀ بشری طرح ریزی کرد. این روش و تمدن نیاز داشت تا بین فرد و خانواده و کل اجتماع هماهنگی و تطابق وجود داشته باشد. بنابر این با تطبیق عملی، آن را به مرحلۀ اجرا در آورد.

مسلماً بازنگری سیرت پیامبر اکرمصو زندگی‌نامه صحابه ما را به حیاتی مهم و اساسی و روشی واقعی می‌رساند و انسان را در سایۀ عقیده به حرکت در می‌آورد. هنگام مطالعۀ کتاب‌های سیرت و زندگی‌نامه باید دقت نظر زیادی داشته باشیم، تا فاصلۀ سال‌ها و قرن‌ها را طی کنیم و خود را در آن سال‌ها احساس کنیم و صورت انسانی را ببینیم که تمام قلب و اندیشه و اعضا و جوارحش را تسلیم خداوند کرده است و به رنگ اسلام در آورده است، تا سرانجام به مدد آن خود را از واقعیت آمیخته با ضعف، شکست، دوری از خداوند، مسئولیت گریزی و تمایل به نعمت‌های زایل شوندۀ دنیا و تعلق به مــــادۀ فانی، به حیاتی آمیخته با انسانیت و بزرگواری منتقل کنیم؛ همان حیاتی‌که خداوند متعال برای انسان بر روی زمین خواسته است. وضعیتی‌که این امت شکست خورده، در آن به سر می‌برد؛ ما را به گریستن و اندوهناکی فرا می‌خواند و فتنه‌ها و آشوب‌هایی که ما را در حصار خود در آورده، سرشار از تند بادها، رسوایی‌ها و فریب‌هاست. به همین سبب ما نیاز به بیداری واقعی داریم؛ بیداریی که این وضعیت را از بین ببرد و ما را برای به دست آوردن آن عزت واقعی‌که خداوند بدان بسیار تأکید کرده آماده کند:

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِين[المنافقون: ۸].

«عزت (و قدرت ) از آن خدا و فرستادۀ او و مؤمنان است».

﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِيعًا[فاطر: ۱۰].

«هر کسی عزت (و قدرت) می‌خواهد (باید بداند که) هر چه عزت و قدرت است از آن خداست».

آری، راه عزت این است که به سوی پروردگار باز گردیم؛ درست به سان بازگشت مؤمن باورمند یقین و بازگشت فرد مطمئن به وعده پروردگار، بازگشت انسان مقتدر و درست‌کار که همچون پیامبرصو اصحاب بر می‌خیزد تا رسالت را به دوش گیرد. احساس می‌کردم که بازنگری و مطالعۀ صورت واقعی صحابه، فرد مسلمان را به سوی یقین می‌کشاند؛ زیرا زندگی واقعی نیاکان ما را می‌بیند که چگونه با اسلام از حیات زبونی و خواری به حیات عزت و پیروزی منتقل شدند.

اما زن امروز، مثل دیروز دارای اهمیت است؛ زیرا اساس و پایه صلاح یا فساد اجتماع، زن است. در طی سده‌های متمادی مسئولیت سنگین پرورش نسل‌ها و رشد جامعه برعهده زن بوده و بدین سبب مورد توجه همگان بوده است. زمانی‌که ما این موضوع را فراموش کردیم، دشمنان به زنان روی آوردند و اندیشه و روش زندگی و سلیقه‌های آنان را متفاوت با روش فطرت پاک، شکل دادند و زندگی فریبنده و فتنه انگیزی را برای آنان فراهم ساختند و بت‌ها و تندیس‌ها و راه‌هایی برایشان گذاشتند تا آنانرا از اطاعت خدا باز دارند و در درون آنان وسوسه‌های شیطانی و شک و تردید و اوامر باطل را دمیدند؛ تا سرانجام زنان تبدیل به راه ورود دشمنان به جوامع اسلامی و بستر فاسد سازی آنها شدند.

بنابر این، لازم است که ما به تک تک زنان و فرهنگ و تربیت آنان توجه کنیم و راه درستی را برای آنان فراهم کنیم و آنان را سرفراز و روش به سامانی بگذاریم تا برای پذیرش مسئولیت آماده شوند و مسئولیت رسالت را باری دیگر بر عهده بگیرند و راه بازگشت به سوی شریعت خداوند را آغاز کنند. مادام که خانه‌ها وخانواده‌ها مستحکم نشوند و در جامعه، این اماکن ایمن و خانه‌های مؤمن پانگیرند، بازگشت جامعه به زندگی اسلامی و اطمینان آن به شریعت خداوند امکان‌پذیر نخواهد بود.

این نوشتار و جز آن که در مورد زن نوشته شده است، کوششی است برای نهادن چند خشت در ساختمان کاخی باشکوه و دادن صورتی‌که زن می‌تواند در آن الگو خود را بیابد. از خداوند امید آن دارم که این اثر را از من بپذیرد و در درگاه خویش قبول فرماید.

والحمدلله رب العالـمین