ارتباط با اهل علم
شیخ از نزدیک، با اهل علم ارتباط برقرار میکرد، گاه افاده میداد و گاه استفاده میکرد. از جمله شخصیتهای علمی که آنها را ملاقات نمودهاند، شیخ حامد الفقی/مؤسس «جماعة أنصار الـمحمدیة» در مصر، علامه و محقق معروف احمد شاکر که با وی بحثهای علمی و مفیدی نیز داشتهاند. شیخ عبدالرزاق حمزه/نویسندهی معروف و علامهی مجاهد دکتر تقی الدین الهلالی مشهور به ناصرالسنة وقامع البدعة میباشند. در ملاقاتی که شیخ آلبانی با محدث و مورخ مشهور حلب، علامه محمّد راغب الطَّبّاخ داشتند، ایشان از فعالیت شیخ ناصر و دعوتش به کتاب و سنت تقدیر و تحسین به عمل آوردند و با توجه به شناختی که شیخ راغب الطباخ از محمد ناصرالدین آلبانی در زمینهی علوم الحدیث و تفوق ایشان در این رشته داشتند برای بزرگداشت و اعتراف به فضل و بزرگی شیخ ناصر الدین اجازه روایت احادیث و مرویات خویش را به او دادند و کتاب خود «الأنوار الجلیة فی مختصر إثبات الحلبیة» که به اجازه نامههای مشایخش مهر شده بود به شیخ ناصرالدین آلبانی تقدیم کردند [۱۲].
ارتباط شیخ ناصر با علامه عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، «رئیس ادارات البحوث العلمیة والدعوة والافتاء» در عربستان سعودی، ارتباطی بسیار نزدیک و تنگاتنگ بود و نشستهای علمی و مراسلات مفیدی با یکدیگر داشتند. علامه ابن باز در مورد شخصیت علمی و مهارت حدیثی شیخ ناصر اظهار داشتند: «ما رأيت تحت أديم السماء عالـماً بالحديث في العصر الحديث مثل العلامة ناصرالدين الألباني». «در عصر حاضر فردی را داناتر به حدیث رسول الله از شیخ ناصرالدین آلبانی سراغ ندارم».
شیخ آلبانی با نویسندهی ادیب و صاحب قلم بنام و گردانندهی مجلهی «الفتح» و «الحدیقة» و نویسنده در مجلهی «الأزهر» از بدو تأسیس آن و صاحب «الـمکتبة السلفیة» به فسطاط در قاهره، علامه محب الدین الخطیب نیز ملاقات داشتند. محب الدین الخطیب مقدمهای زیبا و بسیار در سطح عالی بر کتاب آداب الزفاف شیخ آلبانی نوشتهاند که به مطالعهاش میارزد. شیخ، با محدث هندی علامه حبیب الرحمن الاعظمی الحنفی نیز ملاقات نمودند و در زیارتی که شیخ حبیب الرحمن در سال ۱۳٩۸ ﻫ. از دمشق داشتند، شیخ ناصر ایشان را به منزل خود دعوت کردند.
شیخ آلبانی دکتر مصطفی الأعظمی صاحب تصنیفات و تحقیقات برجسته علمی و حدیثی را ملاقات نمودند دکتر مصطفی الاعظمی از شیخ ناصر درخواست کردند تا قسمتهایی از کتاب صحیح ابن خزیمه را که تحقیق کردهاند، بازنگری نموده و در صورت نیاز مطالبی به آن اضافه کنند که شیخ ناصر این کار را انجام دادند و دکتر اعظمی در مقدمهی کتاب به این مطالب اشاره نمودهاند و تعلیقات شیخ آلبانی را با «ناصر» یا بارمز «ن» مشخص کردهاند، و این نمایانگر تواضع دکتر اعظمی است که علی رغم اینکه دکتر اعظمی، در بین علما از رفعت شأن و علو و منزلت خاصی برخوردار بودند از افادهی صاحبان علم و استفاده از آنان هیچوقت کوتاهی ننمودند.
همچنین ایشان با شیخ عبدالصمد شرف الدین، نویسنده و محقق معروف از هند، ملاقات داشتند. شیخ آلبانی با افراد زیادی ملاقات داشته و در کنار این ملاقاتها نشستهای علمی برگزار کرده و با هم بحثهای تحقیقی مطرح میکردند، آنچه اینجا ذکر میشود، به عنوان مثال میباشد نه به عنوان حصر.
دکتر صبحی صالح، دکتر ربیع بن هادی، شیخ حماد الانصاری از دانشگاه اسلامی مدینه منوره، دکتر محمد سلیمان الاشقر عضو کمیسیون فتوی در وزارت اوقاف کویت، شیخ عبدالرحمن عبدالخالق و دکتر عمر سلیمان الاشقر استاد دانشکدهی شریعت در دانشگاه کویت که ایشان در مورد شیخ ناصرالدین درکتاب خود «تاریخ الفقه الاسلامی» صفحه ۱۲٧ مینویسد. «بأنّه محدث العصر محمد ناصرالدين الالباني». «همانا محمد ناصر الدین آلبانی محدث عصر حاضر...». شیخ محمد ناصر الدین با فقیه معروف دکتر یوسف قرضاوی نیز ملاقات نموده و نشستهای علمی و مفیدی باوی داشتهاند، ایشان در استفسار از احادیثی که متناولُ الیدْ (دسترس) نبودهاند به شیخ آلبانی مراجعه میکردند. شیخ قرضاوی در یکی از کنفرانسهای اسلامی که در کویت برگزار گردید، چنین گفت: «وقد رجعت في تصحيح هذا الحديث إلى الشيخ ناصرالدين الالباني» [۱۳]. «در مورد تصحیح این حدیث به شیخ ناصرالدین آلبانی مراجعه کردهام». شیخ و دعوتگر مصری امام حسن البنا/برای شیخ آلبانی نامهای فرستادند و ایشان را تشویق و ترغیب به استمرار و ادامهی منهج علمی و سازنده ایشان نمودند، این زمانی بود که شیخ ناصر الدین قسمتی از تعلیقات خود را بر مقالات شیخ سید سابق در فقه السنة در مجلهی «الـمسلمون» انتشار دادند که مقالات شیخ سید سابق هم در مجلهی «الـمسلمون» منتشر میشد که بعد به صورت کتابی به نام «فقه السنة» با مقدمهی حسن البنا منتشر شد. شیخ آلبانی میگفت: متأسفانه نامه شیخ حسن البنا را گم کردم [۱۴].
بسیاری از علما برای شیخ نامه میفرستادند و اظهار محبت و ملاقات مینمودند، بویژه علمای هند و پاکستان، از آن جمله عبید الله الرحمانی، شیخ «الجامعة السلفیة» در بنارس هند، شیخ ناصر برای بسیاری از طلبهی علم که پایان نامههای لیسانس و دکترای خود را مینوشتند حکم مرجع را داشت، با ایشان ملاقات میکردند و در علوم حدیث از وی استفاده میکردند.
دکتر محمد امین مصری/رئیس سابق قسم دراسات عالی رشتهی حدیث در دانشگاه اسلامی مدینهی منوره و پیش از آن استاد رشتهی حدیث در دانشگاه سوریه همواره برای شیخ آلبانی محبت و احترام خاصی قائل بوده و میفرمودند: شیخ آلبانی بمراتب برای تدریس و استادی کرسی حدیث از ایشان سزاوارتر هستند وخود را یکی از شاگردان شیخ آلبانی به حساب میآوردند.
دکتر صبحی صالح/استاد سابق حدیث و علوم عربی در دانشگاه دمشق و پس از آن استاد حدیث در دانشگاه لبنان و همچنین دکتر احمد عسّال رئیس قسم الثقافة والدراسات الاسلامیة در دانشگاه ریاض در مورد شخصیت علمی شیخ آلبانی در اظهارات خود همواره ایشان را برتر از خود میدانستند.
شیخ محمد طیب أوکیج بوسنیایی، استاد تفسیر، حدیث و فقه در دانشکدهی الهیات دانشگاه آنکارا و معهد اسلامی عالی در شهر قونیه، برای شیخ آلبانی نامه میفرستادند و طرح سؤال میکردند. در یکی از نامهها درخواست داشتند تا شیخ آلبانی کلیهی تألیفات خود را برای ایشان ارسال دارند. همچنین دکتر یونس وهبی یاغوز، مدرس فقه دانشکدهی الهیات دانشگاه. دکتر یونس کسی هستند که کتاب «صفة صلاة النبی» -تالیف شیخ آلبانی- را به زبان ترکی ترجمه و در تیراژ بسیار بالایی منتشر کردند [۱۵].
شیخ محمد الغزالی در کتاب خود فقه السیرة چاپ چهارم سال ۱۳۸۴ ﻫ از شیخ آلبانی چنین مینویسد:
«سرني أن تخرج هذه الطبعة الجديدة بعد أن راجعها الاستاذ الـمحدث العلامة الشيخ محمد ناصر الدين الألباني، وقد أثبت فيها كل التعليقات التي أرتاها على ما نقلت في هذه السيرة من آثار نبوية، وأرجو أن أكون معيناً على إبراز الحقيقة العلمية وضبط الوقائع التاريخية بإثبات هذا النقد، وشكره لـمن تطوع به... وللرجل من رسوخ قدمه في السنة ما يعطيه هذا الحق... فإني عظيم الحفاوة بهذا الاستثمار العلمي، وهو يمثل وجهة نظر محترمة في تمحيص القضايا الدينية... وشكر الله له جهده في الـمحافظة على تراث النبوة، وهدانا جميعاً إلى سواء السبيل».
و شیخ غزالی با اشتیاق فراوان تخریج شیخ آلبانی را بر احادیث کتاب فقه السیرة استقبال کردند.
دکتر عبدالکریم زیدان استاد دانشگاه بغداد در کتاب خود «مجموعة بحوث فقهیه» ص ۲٩۱ در گفتاری بر حدیث «اختلاف أمتي رحمة». مینویسد: «وقال محدث العصر الأستاذ محمد ناصر الدين الالباني: لا أصل له». محدث عصر حاضر استاد محمد ناصر الدین آلبانی گفتهاند، حدیث «اختلاف أمتي رحمة» [۱۶]. اصل و ثبوتی ندارد. کثرت تألیفات و اشتهار شخصیت علمی ایشان سبب شد تا به عنوان بزرگترین مرجع در فن حدیث در عصر حاضر مطرح گردند.
دانشمندان، اساتید، طلاب و شخصیتهای برجستهی علمی از گوشه و کنار جهان جهت استفاده به ایشان مراجعه میکردند. محمد بن ابراهیم الشیبانی در کتابی که در مورد بیوگرافی شیخ آلبانی تألیف کردهاند، مینویسد: تابستان سال ۱۳٧٩ ﻫ. که من شیخ آلبانی را زیارت کردم، مشاهده نمودم که چگونه اساتید دانشگاهها در رشتههای مختلف فقه، حدیث و عقاید مسایل پیچیده و غامضی را مطرح میکردند که شیخ آلبانی با تسلط کامل به هر سؤال به صورت علمی و با ذکر مرجع و صفحه پاسخ میدادند و بعضی از اوقات از کتابهایی اسم میبرد که حضار با آن آشنایی نداشتند، زیرا شیخ آلبانی با نسخههای خطی کتابخانه ظاهریه دمشق بالخصوص در رشته حدیث آگاهی، شناخت و اطلاع کامل داشت.
شیخ ناصر تألیفات گسترده و ارزشمندی در رشتههای مختلف نگارش کردند که در ممالک اسلامی به کثرت انتشار یافتند و بسیاری از این کتابها به زبانهای زندهی دنیا ترجمه شدهاند. متولیان بسیاری از دانشگاهها و مراکز علمی از شیخ تقاضا داشتند تا قیمومت و سرپرستی آنها را بعهده گیرد و بر کارهای علمی آنان اشراف داشته باشد. متولیان دانشکدهی شریعت دمشق از شیخ تقاضا داشتند تا احادیث بیوع (معاملات) «موسوعة الفقه الاسلامی» «دانشنامه فقه اسلامی» را که دانشگاه تصمیم داشت آن را انتشار دهد تخریج کند سال (۱٩۵۵). شیخ آلبانی در «لجنة الحدیث» که مصر و سوریه برای اشراف بر نشر و تحقیق کتابهای حدیث تشکیل داده بودند عضویت داشت. فضیله الشیخ علامه محمد بن ابراهیم/مفتی سابق عربستان سعودی از شیخ درخواست کردند تا تدریس و استادی کرسی حدیث در دانشگاه «الجامعة الاسلامیة» مدینه منوره را بعهده گیرند که شیخ مدت سه سال از ۱۳۸۱ ﻫ. تا سال ۱۳۸۳ ﻫ. در این دانشگاه بزرگ اسلامی استاد رشتهی حدیث، علوم الحدیث و فقه الحدیث بودند و از طرف ریاست دانشگاه به عنوان عضو مجلس دانشگاه انتخاب شدند.
جامعة السلفیه در بنارس -هند- از ایشان درخواست کردند تا ریاست اساتید حدیث را به عهده گیرند که شیخ از پذیرفتن آن معذرت خواهی کردند.
وزیر معارف عربستان سعودی شیخ حسن عبدالله آل الشیخ/درسال ۱۳۸۸ ﻫ از شیخ آلبانی درخواست نمودند تا بر بخش دراسات عالی رشتهی حدیث در دانشگاه مکه مکرمه اشراف داشته باشند که امکان عملی آن میسر نشد. سلطان خالد بن عبد العزیز -پادشاه عربستان- از شیخ تقاضا کردند تا عضو مجلس اعلی در امور دانشگاه اسلامی مدینه منوره از سال ۱۳٩۵ تا سال ۱۳٩۸ باشند.
کادر اداری کتابخانهی ظاهریه، در دمشق برای اولین بار در تاریخ خود جهت مطالعه و تحقیق اتاقی را برای شیخ آلبانی اختصاص دادند. از طرف کنفرانسها و سمینارهایی که در کشورهای عربی و غربی برگزار میگردید از ایشان دعوت به عمل میآمد، شیخ ناصر دعوت کنفرانس «الاتحاد العالـمی للطلبة الـمسلمین فی اسبانیة» «اتحادیه جهانی دانشجویان مسلمان در اسپانیا» را پذیرفت و آنجا سخنرانی ایراد کردند که بعد به صورت کتابی تحت عنوان «الحدیث حجة بنفسه فی العقائد والأحکام» چاپ گردید.
از طرف «الإدارة العامة للإفتاء والدعوة والارشاد» در ریاض به عنوان دعوتگر به عقیدهی توحید و منهج اسلامی به کشورهای مصر و مغرب و انگلستان انتخاب شدند.
از قطر دیدار نمودند و با مشایخ و علما و در رأس آنان با شیخ یوسف قرضاوی، شیخ محمد الغزالی، شیخ احمد المحمود و شیخ ابن حجر بن الهامی ملاقات کردند و سخنرانی تحت عنوان «منزلة السنة في الاسلام» «جایگاه سنت در اسلام» ایراد نمودند، که بعداً چاپ گردید.
ایشان به بعضی از کشورهای اروپایی مسافرت نمودند و پناهندگان مسلمان و دانشجویان مسلمان را ملاقات نمودند و سخنرانیهایی در زمینههای مختلف ایراد کردند. در زمستان سال ۱۴۰۲ ﻫ. به کویت مسافرت کردند و سخنرانیهای متعددی در حدود ۳۰ نوار برای جوانان مسلمان در موضوع علم، دعوت و عمل برای رفعت دین اسلام ایراد کردند.
[۱۲] مختصر کتاب الألبانی (جهاده وحیاته العلمیة) وثناء العلماء علیه ص ۱۸. مع شیخنا ناصر السنة والدین محمد ناصر الالبانی ص ۶. [۱۳] مختصر کتاب الالبانی ص ۲۰. [۱۴] مرجع سابق. [۱۵] خوشبختانه کتاب «صفة صلاة النبی» تألیف شیخ آلبانی توسط یکی از دعوتگران به کتاب و سنت به فارسی ترجمه شده که بزودی چاپ خواهد شد. [۱۶] شیخ ناصر الدین الالبانی در کتاب خود «صفة صلاة النبی» صفحه ۳۴ مینویسد: روایت «اختلاف أمتي رحمة»صحیح نیست بلکه از اقوال باطل و بدون اصل است و مینویسد: علامه السبکی گفته من هیچ سندی چه صحیح، چه ضعیف و چه موضوع برای این حدیث نیافتهام. شیخ الالبانی میگوید: این حدیث با الفاظی دیگر نیز روایت شده «...اختلاف أصحابي لكم رحمة» و «أصحابي كالنجوم، فبايهم اقتديتم اهتديهم» و این دو روایت صحیح نیستند. روایت اولی -واهٍ جدّا- و روایت دوم -موضوع- و حواله میدهد به کتاب خودش «سلسلة الأحادیث الضعیفة والـموضوعة» (رقم ۵۸ ، ۵٩ ، ۶۱) وانگهی این حدیث در عین ضعیف بودنش مخالف با قرآن نیز هست، آیات قرآن بر وحدت و اتحاد دلالت دارند: ﴿وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡ﴾[الأنفال: ۴۶]. و آیه دیگر: ﴿مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا﴾[الروم: ۳۲]. و بحوالهی علامه ابن حزم در کتاب «الأحکام فی أصول الأحکام» (۵ /۶۴) نقل میکند بعد از اینکه ابن حزم بیان میکند که این مطلب «اختلاف أمتي رحمة» حدیث پیامبر نیست، «وهذا من أفسد قول يكون، لأنه لو كان الاختلاف رحمة، لكان الاتفاق سخطا، وهذا ما لا يقوله مسلم». «این گفتاری است فاسد، زیرا اگر اختلاف رحمت خدا باشد پس اتفاق غضب خدا است و هیچ مسلمانی چنین نمیگوید ....». شیخ آلبانی بحث مفصلی در سلسلة الضعیفة رقم ۵٧ بر حدیث «اختلاف أمتي رحمة» نموده، فليراجعها من شاء.