سحر چیست؟
سحر در لغت عبارت است از آنچه که مخفی شده و سبب آن نامعلوم باشد. و در اصطلاح عبارت است از: افسونها، رقیه و گرههایی که در قلبها و جسمها تأثیر میگذارد. پس موجب مریضی و مرگ میشود؛ رابطهی زن و مرد را خراب میکند و موجب از هم پاشیدن زندگیشان میشود که تمام اینها به اذن و ارادهی خداوند صورت میگیرد و آن کفر است و شخص ساحر به خداوند عظیم کافر است و برای او در آخرت نصیب و بهرهای نیست. الله تعالی میفرماید: ﴿وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ١٠٢﴾[البقرة: ۱۰۲] «و آنچه را که شیاطین در سلطنت سلیمان خوانده بودند، پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شیاطین که کافر شدند به مردم سحر آموختند. و نیز از آنچه بر آن دو ملک، هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود با اینکه آن دو هیچکس را تعلیم نمیکردند مگر آنکه میگفتند: ما آزمایشی هستیم پس زنهار کافر نشوی. آنها از آن دو چیزهایی میآموختند که به وسیلهی آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکند. هرچند بدون فرمان خداوند نمیتوانستند به وسیلهی آن به احدی زیان برسانند. و چیزی میآموختند که برایشان زیان داشت و سودی بدیشان نمیرسانید. و قطعاً دریافته بودند که هرکس خریدار این باشد در آخرت بهرهای ندارد. چه بد بود آنچه به جان خریدند اگر میدانستند».
و از موارد سحر، دمیدن همراه با تف در گره است. الله تعالی میفرماید: ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ١ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ٢ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ٣ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ٤ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ٥﴾[الفلق: ۱-۵] «بگو پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم، از شر آنچه خلق نموده و از شر تاریکی چون فراگیر شود و از شر دمندگان افسون در گرهها و از شر حسود آنگاه که حسد ورزد» [۱۹].
سؤال: راه درمان سحر چیست؟
جواب: الحمد لله
کسی که دچار سحر شده است، راه علاج آن، سحر نیست؛ زیرا شر و بدی را با بدی از بین نمیبرند و کفر را با کفر نابود نمیکنند بلکه شر و بدی تنها با نیکی از بین میرود بدین خاطر هنگامی که از پیامبر جدربارهی النشرة سؤال شد فرمود: «آن از عمل شیطان است» والنشرة ذکر شده در حدیث به معنی از بین بردن سحر از شخص سحر زده شده با سحر است. اما اگر با قرآن کریم و دواهای مباح و رقیهی شرعی باشد، اشکالی ندارد ولی اگر با سحر باشد همانگونه که بیان شد جایز نیست؛ زیرا سحر عبادت کردن شیاطین است. ساحر تنها بعد از عبادت کردن شیاطین و خدمت کردن و تقرب جستن به آنها میتواند سحر کند و سحرش آشکار میشود. لکن الحمد لله مانعی برای علاج شخص سحر زده با قرآن و ادعیهی شرعیه و داروهای مباح وجود ندارد همانگونه که انواع بیماریها به وسیلهی پزشکان معالجه میشود. اما اینطور نیست که بیمار به طور حتمی شفا یابد؛ زیرا هر بیماری شفا نمییابد، چنان که عمرش کفاف کند شفا مییابد در غیر این صورت با این بیماری میمیرد اگر چه بهترین و داناترین پزشکان نیز بر او حاضر شوند هنگامی که وقت مردن برسد دوا و معالجه سودی ندارد؛ زیرا خداوندﻷمیفرماید: ﴿وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا﴾[المنافقون: ۱۱] «و هرکس اجلش فرا رسد هرگز خداوند آن را به تأخیر نمیاندازد».درمان و دوا تنها زمانی که اجل فرا نرسیده باشد و خداوند برای بنده شفا را مقدر کرده باشد، سودمند است. مانند اینکه کسی به سحر دچار شده و خداوند برای او شفا را مقدر کرده و کسی دیگر نیز به سحر مبتلا شده اما خداوند به منظور آزمایش و امتحان یا اسباب دیگری که فقط خود از آن باخبر است، شفا را برای او مقدر نکرده است. چنانکه خداوند کسی را که هیچ دوایی برای دردش نبوده معالجه کرده است. از پیامبر جروایت است که فرمود: «لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ فَإِذَا أُصِيبَ دَوَاءُ الدَّاءِ بَرَأَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»:«برای هر دردی دوایی است آنگاه که به بیمار دوا میرسد او به اذن خداوند از آن خلاص میشود». و میفرماید: «مَا أَنْزَلَ اللَّهُ دَاءً إِلَّا قَدْ أَنْزَلَ لَهُ شِفَاءً عَلِمَهُ مَنْ عَلِمَهُ وَجَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ»:«خداوند هیچ دردی را نازل نکرده مگر اینکه شفای آن را نیز فرستاده است کسی که آن را دریافت کند، میداند و کسی که به آن جاهل باشد، نمیداند».
از جمله درمانهای شرعی، معالجهی سحر با قرآن است. بر شخص سحر زده بزرگترین سورهی قرآن، سورهی فاتحه را میخواند و آن را بر او تکرار میکند. اگر قرائت کنندهای نیکوکار و مؤمن که میداند هر چیز به قضا و قدر خداوند است و تصرف امور در دست الله تعالی است و اوست که اگر به چیزی بگوید باش، میشود، بخواند و قرائتش از ایمان، تقوا و اخلاصش باشد و آن را تکرار کند، سحر از بین میرود و صاحبش به اذن خداوند شفا مییابد. تعدادی از اصحاب رسول الله جبر صحرانشینانی عبور کردند که رئیسشان را مار نیش زده بود و هرکاری کرده بودند، خوب نشده بود به تعدادی از اصحاب گفتند: آیا شما درمانی سراغ دارید؟ گفتند: بله. یکی از آنها سورهی فاتحه را بر او خواند. پس او بلند شد مثل اینکه بلافاصله از بند آزاد شده باشد خداوند او را از شر نیش مار عافیت داد. و پیامبر جمیفرماید: «لَا بَأْسَ بِالرُّقَى مَا لَمْ تَكُنْ شِرْكًا»:«رقیه مادامی که شرک نباشد اشکالی ندارد».پیامبر جرقیه کرده و برایش رقیه شده است. در رقیه خیر و نفع بسیار است. هنگامی که بر سحر زده شده، فاتحه، آیة الکرسی، سورهی اخلاص، معوذتین یا آیات دیگر خوانده شود، همراه با دعاهای وارده در احادیث از پیامبر جمانند این دعا که به منظور رقیه برای بعضی از بیماریها سه بار یا بیشتر تکرار میکرد: «اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبْ الْبَاسَ اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِي لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُكَ شِفَاءً لَا يُغَادِرُ سَقَمًا»:«ای پروردگار انسانها! بیماریاش را برطرف ساز و چنان شفایی عنایت کن که هیچگونه بیماریای باقی نماند؛ چرا که تو شفا دهنده هستی و هیچ شفایی، بجز شفای تو وجود ندارد».و مانند آنچه که جبریل÷بر پیامبر جبا تکرار سه بار این دعا رقی نمود: «بِاسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يُؤْذِيكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَيْنِ حَاسِدٍ اللَّهُ يَشْفِيكَ بِاسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ»:«به نام خداوند تو را از هر چیزی که باعث آزار توست و از شر هر نفس و چشم حسود رقیه میکنم؛ خداوند شفایت میدهد و به وسیلهی نام الله تو را محفوظ میدارم».که این رقیهای بزرگ و ثابت از پیامبر جاست که به وسیلهی آن، مار گزیدگی، سحر زده شده و مریض، شفا مییابد و این که رقیهی مریض، سحر زده شده و مار گزیده با دعاهای پاک باشد اشکالی ندارد اگر چه از پیامبر جروایت نشده باشد مادامی که در آن اشکال شرعی نباشد به دلیل این که پیامبر میفرماید: «لَا بَأْسَ بِالرُّقَى مَا لَمْ تَكُنْ شِرْكًا»:«رقی مادامی که در آن شرک نباشد اشکالی ندارد».و الله تعالی مریض، سحر شده و چیزهای دیگر را بدون رقی و بدون اسباب از جانب انسان شفا میدهد؛ زیرا خداوند بر هر چیزی تواناست و حکمت او بر هر چیزی احاطه دارد. خداوند پاک و منزه در کتاب کریمش میفرماید: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ٨٢﴾[يس: ۸۲] «هنگامی که خداوند ارادهی چیزی را میکند همین که میگوید باش، میشود».حمد و سپاس برای خداوند سبحان به خاطر آنچه که اقتضا و مقدر میکند و حکمت فراوان او همه چیز را در برگرفته است.
اگر زمان مرگ مریض فرا رسیده و مقدر شده باشد که با این بیماری بمیرد، مریض شفا نمییابد.
از جمله آنچه که در درمان به کار میرود، آیات سحر است که در آب خوانده میشود: از جمله: آیات سحر در سورهی اعراف: ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ١١٧ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ١١٨ فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ١١٩﴾[الأعراف: ۱۱۷-۱۱۹] «و به موسی وحی کردیم که عصایت را بینداز پس (انداخت و اژدها شد) و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید. پس حقیقت آشکار گردید و کارهایی که میکردند باطل شد. و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند».
سورهی یونس: ﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ٧٩ فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ٨٠ فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ٨١ وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ٨٢﴾[يونس: ۷۹-۸۲] «و فرعون گفت: هر جادوگر دانایی را پیش من آورید(۷۹) و چون جادوگران آمدند موسی به آنان گفت: آنچه را میاندازید بیندازید(۸۰) پس چون افکندند موسی گفت: آنچه را شما به میان آوردید سحر است به زودی خدا آن را باطل خواهد کرد آری خدا کار مفسدان را تأیید نمیکند(۸۱) و خدا با کلمات خود حق را ثابت میگرداند هر چند بزهکاران را خوش نیاید».
سورهی طه: ﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى٦٥ قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى٦٦ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَى٦٧ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى٦٨ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى٦٩﴾[طه: ۶۵-۶۹] «(ساحران) گفتند: ای موسی یا تو میافکنی یا (ما) نخستین کس باشیم که میاندازیم(۶۵) گفت: (نه) بلکه شما بیندازید پس ناگهان ریسمانها و چوبدستیهایشان بر اثر سحرشان در خیال او (چنین) مینمود که آنها به شتاب میخزند(۶۶) و موسی در خود بیمی احساس کرد(۶۷) گفتیم مترس که تو خود برتری(۶۸) و آنچه در دست راست داری بینداز تا هر چه را ساختهاند ببلعد در حقیقت آنچه سرهمبندی کردهاند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمیشود».
این آیات از جمله آیاتی هستند که خداوند به وسیلهی آنها در درمان سحر سود میرساند و اگر قاری این آیات را بر آب بخواند و همراه با آنها سورهی فاتحه، آیة الکرسی، اخلاص و معوذتین را نیز بر آب بخواند سپس آن را روی کسی که گمان میرود دچار سحر شده است بریزد یا نمیتواند پیش همسرش برود، به اذن و خواست خداوند شفا مییابد. و اگر هفت برگ از درخت سدر سبز را بعد از اینکه به طور کامل کوبید در آب قرار دهد همانگونه که شیخ عبدالرحمن بن حسن: در فتح المجید از تعدادی از اهل علم در باب (ما جاء فی النشرة) ذکر کرده است و مستحب است که این سه سوره را سه بار تکرار کند (اخلاص، فلق و ناس).
منظور این است که این دواها و آنچه مانند این است از جمله چیزهایی است که برای این ناراحتی به کار میرود که شامل سحر و ناتوانی از همبستر شدن با همسر میشود. بسیاری این را به کار بردهاند و خداوند به وسیلهی آن به آنها نفع رسانده است. کسانی بودهاند که تنها با خواندن سورهی فاتحه شفا یافتهاند و یا تنها سورهی اخلاص و معوذتین را خوانده و شفا یافتهاند. نکتهی مهم این است که معالجه کننده و معالجه شونده باید هردو دارای ایمانی صادق باشند و نسبت به خداوند اطمینان داشته باشند و بدانند که همهی کارها در دست خداوند است و او هر چه بخواهد میشود و اگر چیزی را نخواهد روی نمیدهد پس کارها به دست خداوندﻷاست آنچه خداوند بخواهد میشود و آنچه او نخواهد نمیشود پس با ایمان و راستی با خداوند از جانب خواننده و خوانده شده بر او، مرض و بیماری به اذن و خواست خداوند به زودی از بین میرود و دواهای جسمی و روحی نیز مفید واقع میشوند.
از خداوند میخواهیم که همگی را بر آنچه به آن راضی است موفق بدارد که او شنوایی نزدیک است [۲۰].
[۱۹] برگرفته از کتاب اصول ایمان در پرتو قرآن و سنت تألیف: «دکتر صالح بن سعد سحیمی، دکتر عبدالرزاق بن عبدالمحسن عباد و دکتر إبراهیم بن عامر رحیلی». [۲۰] کتاب مجموع فتاوى ومقالات متنوعة لسماحة الشیخ العلامة عبد العزیز بن عبد الله بن باز/. ص / ۷۰.