دنیای جن و سحر به استناد قرآن و احادیث نبوی

آسیب‌‌ها و حالاتی که در اثنای تعویذ در بیمار ظهور می‌‌یابد

آسیب‌‌ها و حالاتی که در اثنای تعویذ در بیمار ظهور می‌‌یابد

حالات و آسیب‌هایی که در اثنای خواندن تعویذ توسط راقی در بیمار ظهور می‌‌یابد، عبارتند از:

۱- سردرد و تشنج.

۲- سینه‌‌تنگی (و افسردگی).

۳- تحرک و تکان خوردن بیش از اندازه‌‌ی مژه‌‌ها.

۴- بلند فریاد زدن

۵- احساس درد در ناحیه‌‌ی شکم و نفخ شکم و همچنین ایجاد صداهای ناهنجار در ناحیه روده‌ها و شکم بیمار.

۶- تغییر کردن صدای بیمار و ایجاد صداهای عجیب و غریب توسط او.

۷- ورم کردن یکی از شاهرگ‌های گردن مریض [۳۳].

۸- غالب شدن خواب یا چرت بر مریض.

۹- خندیدن یا گریه کردن بی‌‌موقع.

۱۰- سرگیجه، حالت تهوع و استفراغ چیزهای غیرطبیعی در اشکال و رنگ‌های مختلف.

۱۱- سردرد شدید.

۱۲- احساس سنگینی از اطراف خویش و (در نهایت) بیهوشی و هم‌چنین تب بسیار یا سرد شدن بیش از حد بدن.

۱۳- احساس این‌که انگار چیزی به سرعت از کنار او می‌گذرد.

۱۴- احساس انواع درد در قسمت‌های مختلف بدن به نحوی که انگار درد در بدن او جا به جا می‌شود.

۱۵- تکان خوردن برخی از اعضای او (بدون اراده).

۱۶- زیاده گشتن بلغم (در دهان و گلو).

۱۷- انحراف ظاهری در چشم (و کم شدن بینایی).

۱۸- بیهوده سخن گفتن (و گفتن چیزهایی که از ذهن فعال و دانا سرچشمه نگرفته است).

۱۹- عرق کردن زیاد به خصوص در ناحیه پشت.

۲۰- خون ریزی ناگهانی بینی که عواملی چون سرماخوردگی و غیره عامل آن نباشد.

۲۱- خمیازه‌های مداوم یا آه سرد کشیدن.

۲۲- خارش یا سرخ شدن پوشت و یا ظاهر شدن دانه‌هایی روی پوست.

۲۳- احساس ناراحتی شدید و بی‌طاقتی در اثنای تعویذ و رغبت نداشتن به تکمیل شدن تعویذ.

۲۴- لرزش شدید در سایر قسمت‌های بدن.

۲۵- تنگی نفس (به نحوی که نفس کشیدن به سختی و با صدایی بلند انجام گیرد) و از هوش رفتن.

۲۶- سیاه شدن چهره و شاداب شدن و سفیدی آن پس از این‌که مریض استفراغ کرد.

۲۷- تراوش بویی بسیار بد و ناخوشایند از معده و دهان.

۲۸- طپش شدید دل و زیاد شدن آن در اثنای تعویذ.

۲۹- خیره شدن یا بسته شدن چشم‌های بیمار.

۳۰- احساس تلخی در دهان به هنگام نوشیدن آبی که بر آن آیاتی از قرآن خوانده شده است [۳۴].

[۳۳] منظور رگی است که حیات انسان به آن بستگی دارد و هنگام خشم و غضب این رگ‌ها در زیر گردن قابل مشاهده می‌‌باشد. در زبان عربی این رگ‌‌ها را ودج (ودجان) گویند. [۳۴] پایان کتاب خودتان، خودتان را مداوا کنید.