پدر گرامی
نام پدر مبارک ایشان عبدالله است. به او ذبیح نیز میگویند. داستان از این قرار است که روزی عبدالمطلب نذر کرد اگر خداوند ۱۰ پسر به او داد یکی را به خاطر خدا کنار کعبه ذبح کند. بین پسران قرعه انداخت. قرعه به عبدالله افتاد. قوم قریش پیشنهاد داد تا به جای ذبح عبدالله ۱۰ شتر قربانی شود پس عبدالمطلب چند بار قرعه انداخت هر بار قرعه به نام عبدالله میافتاد، در نتیجه با کمک قوم خویش ۱۰۰ شتر به جای عبدالله در راه خدا قربانی کرد.