فصل چهارم: همسران پیامبر صو دلیل تعدّد زوجات ایشان
پیامبر صبعد از وفات اولیه همسرش خدیجهلبا یازده زن ازدواج کرد که جز عایشهلکه دوشیزه بود، بقیه همگی بیوه زنانی سالخورده بودند. ۶ تن از همسرانش از قبیله قریش، ۵ تن از سایر قبایل عرب و یکی از آنها قبطی بود که مادر ابراهیم÷بود، پیامبر صمیفرماید: «إذا ملكتم القبط فأحسنوا إليهم فإنَّ لهم ذمة ورحماً»: «هر گاه [غلام یا کنیزی] قبطی داشتید به آنها نیکی کنید. زیرا آنان دارای پیمان و رحم هستند» [۹۳].
ازدواج ایشان با این زنان دلایل متعددی داشت از جمله:
۱. دلیل دینی و تشریعی، مانند ازدواج ایشان با زینب دختر جحشل، اعراب در دوره جاهلی ازدواج فرد با همسر پسر خواندهشان را حرام میدانستند. زیرا معتقد بودند که همسر پسر خوانده همانند همسر پسر آن فرد است. پیامبر صبا هدف باطل ساختن این اعتقاد با زینب ازدواج کرد. خداوند میفرماید: ﴿وَإِذۡ تَقُولُ لِلَّذِيٓ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَأَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِ أَمۡسِكۡ عَلَيۡكَ زَوۡجَكَ وَٱتَّقِ ٱللَّهَ وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ وَتَخۡشَى ٱلنَّاسَ وَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَىٰهُۖ فَلَمَّا قَضَىٰ زَيۡدٞ مِّنۡهَا وَطَرٗا زَوَّجۡنَٰكَهَا لِكَيۡ لَا يَكُونَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ حَرَجٞ فِيٓ أَزۡوَٰجِ أَدۡعِيَآئِهِمۡ إِذَا قَضَوۡاْ مِنۡهُنَّ وَطَرٗاۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولٗا ٣٧﴾[الأحزاب: ۳۷].
«هنگامى که زید نیازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآوردیم تا مشکلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خواندههایشان -هنگامى که طلاق گیرند- نباشد; و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود)».
۲. دلیل سیاسی برای مصالح دعوت و نزدیکی میان دلها و جذب عاطفه و علاقه قبایل: پیامبر صبا بزرگترین قبایل قریش و قویترین اقوام عرب پیوند خویشاوندی برقرار کرد. این روشی است که یارانش را نیز بدان دستور میداد. پیامبر صهنگامی که عبدالرحمن بن عوف سرا به دومه الجندل فرستاد به او فرمود: «إن أطاعوك فتزوج ابنة ملكهم»: «اگر از تو اطاعت کردند، پس با دختر حاکمشان ازدواج کن» [۹۴].
(Cl. Cahan) [۹۵]میگوید: ممکن است به علت شیوه تفکر امروزی ما بعضی از جنبههای زندگی او باعث تزلزل و اشتباه ما شود. اتهامات و افتراها به شهوت دنیایی پیامبر صاشاره دارد و اینکه پیامبر پس از وفات خدیجه با (۹) زن ازدواج کرد. اما حقیقت این است که بیشتر این پیوندهای خویشاوندی و ازدواجها دارای جنبه سیاسی بود و با هدف دست یافتن به دوستی و حمایت بعضی از اشراف، بزرگان و افراد قدرتمند قبایل انجام میشد. علاوه بر این هر گاه انسان از طبیعت خود آنگونه که خداوند او را آفریده است استفاده کند، اندیشه عرب آن را به رسمیت میشناسد و به آن احترام میگذارد [۹۶].
۳. انگیزههای اجتماعی: مانند ازدواج ایشان با همسر بعضی از یارانش که در راه انتشار دین خداوند از دنیا رفتهاند علیرغم اینکه این زنان مسن بودهاند اما پیامبر صبه علت رحم و شفقت نسبت به آنها و بزرگداشت آنها و همسرانشان با آنان ازدواج میکرد.
خانم (L. Veccia Vaglieri) نویسنده ایتالیایی در کتابی که در دفاع از اسلام نوشته است مینویسد: پیامبر صدر دوران جوانی که غریزه جنسی در شدیدترین و قویترین حالت ممکن قرار دارد و علیرغم اینکه زندگی در جامعه اعراب که طلاق در آن بسیار ساده صورت میگرفت، فقط با یک زن ازدواج کرد که آن هم خدیجهلبود که چندین سال از او مسنتر بود. و او مدت ۲۵ سال همسر و دوستدار راستین آن زن بود و تنها پس از وفات خدیجه و زمانی که سن ایشان به بیش از ۵۰ سالگی رسیده بود دوباره و با بیش از یک زن ازدواج کرد. در حقیقت هر کدام از این ازدواجهای پیامبر دارای انگیزه سیاسی یا اجتماعی بود. از جمله این دلایل و انگیزهها میتوان به بزرگداشت و تکریم زنان پرهیزگار و برقراری پیوند خویشاوندی با بعضی از عشایر و قبایل با هدف ایجاد راههای جدید برای انتشار اسلام اشاره کرد. پیامبر صبا زنانی ازدواج کرد که به جز عایشهلهیچ کدام از آنها دوشیزه، جوان و یا زیبا نبودند. پس آیا پیامبر صمردی شهوتران بود؟ او یک انسان بود نه خدا. ممکن است علاقه و میل به فرزنددار شدن موجب ازدواج مجدد او شده باشد. او بدون آنکه درآمد فراوانی داشته باشد بار زندگی یک خانواده بزرگ را بر دوش میکشید. اما او با آنان همواره روش مساوات و برابری کامل را در پیش میگرفت و هرگز میان هیچ کدام از آنان با دیگران تفاوتی نمیگذاشت. او با پیروی از روش پیامبران پیشین مانند حضرت موسی و ... ÷که گمان نمیرود هیچ کس بر ازدواجهای متعدد آنها خرده گرفته باشد، عمل مینمود. آیا علت این امر این است که ما جزئیات زندگی روزمره آنها را نمیدانیم اما تقریباً از همه جزئیات زندگی خانوادگی پیامبر اسلام صاطلاع داریم؟ [۹۷].
توماس کارلیل (Th. Carlyle ) نویسندۀ مشهور انگلیسی در کتاب «قهرمانان» مینویسد: برخلاف آنچه از روی ظلم و دشمنی [حضرت] محمد صبدان متهم میشود، او فرد شهوتپرستی نبود. بزرگترین ظلم و اشتباه آن است که او را شهوتپرست بدانیم و معتقد باشیم که او جز برآورده کردن نیازها و لذتهای خود هدف دیگری نداشت. هرگز! به راستی او چقدر از لذتها ـ هر چه باشند ـ دور بود! [۹۸].
[۹۳] مصنف عبدالرزاق، ۱۰/۳۶۲ حدیث ۱۹۳۷۵. [۹۴] تاریخ الطبری، ۳/۸۳. [۹۵] در سال ۱۹۰۹ م به دنیا آمد. از دانشگاه سوربن فارغ التحصیل شد و به عنوان استاد در مدرسه زبانهای شرقی در پاریس تعیین گردید. سپس در سال ۱۹۴۵ به عنوان استاد در دانشکده ادبیات دانشگاه استراسبورگ مشغول به کار شد. [۹۶] قالوا عن الاسلام، دکتر عماد الدین خلیل ص ۱۲۶. [۹۷] منبع سابق. [۹۸] منبع سابق.