محمد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم

سفر تکوين فصل ۲۱ جمله ۲۱

سفر تکوين فصل ۲۱ جمله ۲۱

«مادرش از سرزمین مصر برای او همسری برگزید سپس اولین فرزند او قیدار (عدنان) به دنیا آمد و از او نسل عرب‌هایی که از آن زمان در بیابان‌های قفار ساکن شدند، به وجود آمد و آن سرزمین را موطن خود قرار دادند» پس این همان پیامبران محمد است که همانگونه که همگان می‌دانند از نسل اسماعیل÷و پسرش قیدار (عدنان) است. پس از آن پیامبر، در بیابان‌های منطقه فاران ظهور کرد سپس به همراه (۱۰) هزار قدیس [مومن] وارد مکه شد و با خود شریعت نورانی و آتشین را برای ملتش آورد. آیا این پیامبر و نبوتی که در بالا از آن سخن به میان آمد دقیقاً با پیامبر ما مطابقت و همخوانی ندارد؟؟

علاوه بر این نبوتی که «حبقوق» پیامبر با خود آورد و علی‌الخصوص قابل ملاحظه و توجه این عبارت است از: «قدوسی که از کوه فاران ظاهر می‌شود. شکوه او آسمان‌ها را فرا می‌گیرد و زمین مملو از [حمد،] ستایش و تسبیح او می‌شود»، در اینجا کلمه (حمد) دارای معنای بسیار مهمی است. زیرا نام (محمد) دقیقا به معنای (ممدوح) است. به علاوه ساکنان بیابان‌های (فاران) که اعراب بودند، قبلاً به نزول (وحی) وعده داده شده بودند: «تا سخن او مردم و شهرهایشان را ارتقا دهد. سرزمینی که قیدار (عدنان) در آن مسکن گزید. تا ساکنان (سالع) آنان که روی قله کوه‌ها هستند زمزمه کنند و پروردگار را به نیکی ستایش کرده و او را بزرگ دارند و تسبیح و ستایش او را در جزیره‌ها منتشر سازند. پروردگار همانند جباری است که خارج می‌شود و غیرتش را بر می‌انگیزد همانند مرد رزمنده‌ای که فریاد می‌زند و بر دشمنانش غلبه پیدا می‌کند» (اشعیا الاصحاح ۴۲ جمله ۱۱-۱۲).

درباره همین موضوع دو پیشگویی دیگر وجود دارند که قابل ملاحظه هستند. به طوری که در فصل (۶۰) اصحاح اشعیا به نام قیدار (عدنان) اشاره شده است. متن آن چنین است: «برخیز و نور را طلب کن زیرا نور پروردگارت آمده است و بزرگی و عظمت خداوند بر تو تابیده است. شترهای پیر و جوان فراوانی تو را فرا خواهند گرفت که همگی از سوی (شیبا) می‌آیند. همه گوسفندان قیدار در اطراف تو جمع می‌شوند و قوچ‌های بنایوت به خدمت تو در می‌آیند و در حالی که پذیرفته شده‌اند، بر محمل ذبحشان بالا می‌روند و آغل و شترهایم را خواهم آراست ....».

همچنین در اصحاح إشعیا، اصحاح (۲۱) جملات ۱۳-۱۷، پیشگویی دیگری وجود دارد که در آن آمده است: «وحی از سوی سرزمین اعراب است ای کاروان‌های سیر نشدگان در منطقه‌ای خشن و سخت از سرزمین اعراب، سکونت خواهید گزید ‌ای ساکنان سرزمین خشک، نیازمندان را اطعام کنید. زیرا آنان از مقابل شمشیرها و کمان‌های کشیده و شدت جنگ فرار کرده‌اند. سرورم به من چنین گفت که در مدت یک سال، همۀ عظمت قیدار از بین خواهد رفت و تیرهای دیگر دلیران و قهرمانان بنی قیدار دچار افول و شکست خواهد شد».

به این پیشگویی‌ها در (اشعیا) و یکی از اسفار تورات که از (آمدن نور خداوند از سوی منطقه فاران) سخن می‌گوید، دقت کنید و آن‌ها را بخوانید.

اسماعیل÷در بیابان‌های (فاران) سکونت گزید به گونه‌ای که فرزندش قیدار (عدنان) به دنیا آمد. او جد و پدر بزرگ اعراب است. خداوند چنین تقریر فرموده بود که برای فرزندان قیدار از سوی خداوند، وحی نازل شود. همچنین مردم قیدار باید برای اثبات بزرگی «بیت عظمت» خداوند، قربانی مقدس به جا می‌آوردند. به گونه‌ای که برای مدتی طولانی تاریکی و ظلمت زمین را فرا گرفته بود. سپس آن بخش از زمین می‌بایست نور پروردگار را دریافت کند. آنگاه همه آن مجد و عظمتی که تعیین شده بود و آن تعداد مبارز و تیرانداز و همه آن فضایل قهرمانان نسل قیدار برای او تحقق می‌یابد. هر گاه این امور به وقوع بپیوندد باید در مدت یک سال پس از فرار از مقابل شمشیر بر کشیده و کمان کشیده شده، همه این مجد و عظمت از بین برود. پس آیا منظور از این سخن جز یک نفر از منطقه (فاران) که (محمد) است کسی دیگری می‌باشد؟ (حبقوق / إصحاح سوم، جمله ۳) پس محمد صاز نسل حضرت اسماعیل و فرزند ایشان قیدار (عدنان) می‌باشد که در بیابان‌های فاران سکونت گزید محمد صهمان یگانه پیامبری است که هنگامی که تاریکی و ظلمت زمین را فرا گرفته بود، اعراب از طریق او (وحی الهی) را دریافت کردند و از طریق او نور الهی در منطقه (فاران) پرتوافکن شد. مکه تنها سرزمینی است که در آن از نام خداوند به بزرگی یاد می‌شد همچنین مردم نسل قیدار وحی را در محل ذبح (بیت الله) دریافت می‌کرد. این همان محمد صاست که قومش او را مجبور به هجرت از مکه کردند و در هنگام فرار از شر شمشیرهای آخته و کمان‌های کشیده‌شان دچار تشنگی شد. یک سال پس از فرارش نوادگان قیدار در جنگ بدر با او جنگیدند. این همان مکانی است که در آن اولین جنگ میان پیامبر صو مشرکان روی داد پس از آن نوادگان قیدار (که کماندار بودند) دچار شکست شدند. سپس همه مجد و عظمت قیدار از بین رفت. اگر پیامبران مقدسی که وحی را دریافت کردند و همه این پیشگویی‌ها را به واقعیت تبدیل کردند نبودند، آن عظمت از میان می‌رفت. آیا این امر بدان معنی است که این پیشگویی‌ها هنوز تحقق نیافته است؟ همچنین قطعاً (خانه خدا که نام او در آن بزرگ داشته می‌شود) که در اصحاح (۶۰)، جمله (۷) به آن اشاره شده است همان بیت‌الله‌الحرام در مکه می‌باشند نه کلیسای حضرت مسیح÷ به زعم مفسران مسیحی. مردم نسل قیدار آنگونه که در فصل (۷) از آن سخن به میان آمده است هرگز به کلیسای مسیحی نپیوستند. واقعیت آن است که مناطق تحت سلطه بنی قیدار و مردمان آن تنها مردمانی بودند که در جهان در آن زمان از هیچ گونه تعالیم دین مسیحیت تاثیر نپذیرفته بودند. همچنین ذکر (۱۰) هزار قدیس آنگونه که در تثبیه تورات اصحاح (۳۳) آمده است، دارای معنای بسیار مهمی است: «خداوند نورش را از فاران تابانید و (۱۰) هزار قدیس به همراه نور آمدند». هر گاه همه تواریخ مربوط به بیابان‌های (فاران) را مطالعه کنی، بی‌تردید جز این حادثه چیز دیگری را در مقابل خود نخواهی یافت و آن عبارت است از اینکه هنگامی که پیامبر صمکه را فتح کرد، در راس (۱۰) هزار مومن از پیروانش در مدینه وارد آن شد سپس به (بیت‌الله) بازگشت در حالی که در دست راستش شریعتی بود که همه ادیان و شرایع دیگر را به خاکستر تبدیل کرده بود. (هادی) که همان (روح الحق) بود که حضرت مسیح÷بدان مژده داده شده بود، کسی جز حضرت محمد صنبود. و نمی‌توان ـ آنگونه که بعضی از نظریات لاهوتی می‌گویند ـ آن را روح القدس دانست. حضرت مسیح÷می‌فرماید: «برای شما بهتر است که به مکان دوری سفر کنم. زیرا من به مکان دوری نرفته‌ام. پس (هادی) و هدایت کننده به سوی شما نمی‌آید. اما چنانچه من سفر کنم او را به سوی شما خواهم فرستاد». این کلمات به وضوح بیان می‌کند که (هدایت‌کننده)‌ می‌بایست پس از عیسی÷می‌آمد و او هنگامی که حضرت مسیح این سخنان را بر زبان جاری‌ می‌کرد، همراهش نبود. آیا ما می‌توانیم گمان کنیم که اگر آمدن روح القدس مشروط به رفتن و غیبت حضرت عیسی بود پس عیسی÷مجرد از روح القدس بود. علاوه بر این روشی که حضرت مسیح به وسیله آن او را توصیف می‌کند، او را به عنوان یک انسان تعریف می‌کند نه یک روح: «او از خودش سخن نخواهد گفت بلکه آنچه را که می‌شنود برای مردم تکرار خواهد کرد». آیا ما باید گمان کنیم که خداوند و روح القدس «دو موجود متمایز بودند» و روح القدس دربارۀ خودش و آنچه از خداوند می‌شنود سخن می‌گوید؟

سخنان مسیح÷به وضوح به بعضی از کسانی که خداوند آن‌ها را فرو فرستاده است اشاره دارد. او با روح صادقانه‌ای خداوند را می‌خواند همچنین قرآن دربارۀ پیامبر صبا این صفت یاد می‌کند و می‌گوید: ﴿بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَصَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣٧[الصافات: ۳۷].

«چنین نیست، او حق را آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است!».