ازدواج موقت یا صیغه و پیامدهای آن

فهرست کتاب

مقدمه علامه نظام الدین محمد اعظمی

مقدمه علامه نظام الدین محمد اعظمی

الحمد لله رب العالـمين، أحل النكاح، وحرم السفاح، وتوعد مرتكبه بالعذاب الـمهين والصلاة والسلام على سيد ولد آدم محمد بن عبدالله وعلى آله الطيبين الطاهرين وأصحاب البررة الثقات الـمتقين القائل صلوات الله وسلامه عليه: «لا يَزْنِي الزَّانِي حِينَ يَزْنِي وَهُوَ مُؤْمِنٌ».

اما بعد: مسئله نکاح و ازدواج موقت یکی از مسائل پر ماجرا و مباحث بسیار جنجالی است که امروزه پیرامون آن به گفتگو مباحثه می‌پردازند که پس از به کار آمدن روحانیت- در کشور ایران- هزاران کتاب و رساله درباره‌ی عقاید تشیع به رشته‌ی تحریر در آمده است- چگونه آنان این کارها را رایج نگردانند در حالی که آنان صاحب‌نظران و به اصطلاح روشنفکران و حامیان مذهب تشیع هستند- آنان در این کتاب‌ها و رساله‌ها به صراحت و با بی‌حیایی کامل به زنا و فحشا و منکرات دعوت می‌دهند و آن را جنبه‌ی شرعی داده‌اند و به نام نکاح متعه و موقت نامگذاری کرده‌اند که درباره‌ی فضایل و ثواب آن نیز احادیث جعلی بسیاری را به ائمه و پیامبر اکرمصنسبت می‌دهند اعاذنا الله منه- اینان برای توجیه جوانان و مادران مسلمانان دلایلی همچون:

«۱» نکاح موقت جزء ضروریات دینی است.

«۲» راهی به سوی نکاح دائمی و همیشگی است و . . . چنگ می‌زنند، و چنان زیاده‌روی نموده‌اند که حرمت آن را به خلیفه دوم مسلمانان امیرالمومنین حضرت عمر بن خطاب نسبت داده و او را مورد طعن و نفرین خود قرار داده‌اند، این کلمه، کلمه‌ی بسیار سنگین و بزرگی است که آنان آن را از دهان خود خارج نموده و آن چیزی نیست بجز دروغ و بهتان که به خلیفه دوم مسلمین آن را نسبت می‌دهند. برادر و خواهر عزیزم و بزرگوارم جناب محمد مال الله مولف این کتاب افترائات و تهمت‌های آن را کاملاً در کتاب بیان نموده و سپس به پاسخ شبهات و پرسش‌های آنان نیز پرداخته است وی به پاسخ دلایل بسیار مسخره و بچه‌گانه رهبر انقلاب اسلامی که در کتاب کشف الاسرار آن را درج کرده است نیز پرداخته است، دیدگاه حضرت عمر بن خطابسهمان دیدگاه و نظریه پیامبر اکرمصاست که آن را بنا به روایات و مسانید صحیح و درست اهل سنت و تشیع- در سال خیبر بیان نموده‌اند، سپس وی افترائات و بهتان‌های تشیع بر بعضی از صحابه از قبیل عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر و پدران این دو بزرگوار را نقل و به نقد و بررسی آن می‌پردازد و در باب سوم تحریف صریح و آشکار تشیع پیرامون توضیح و تفسیر آیه: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فَ‍َٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗ [النساء: ٢٤]. می‌پردازد، کسی که مباحث این کتاب را آن بابی را که در آن به پیامدهای ننگین و شوم نکاح موقت اشاره نموده است مطالعه نماید. و هر برادر و خواهر شیعی را به خواندن این کتاب تشویق و ترغیب نماید و پس از خواندن آن مطالب و بدون هیچگونه تعصب مذهبی از خود بپرسد آیا خود او برای عمل نکاح موقت راضی می‌شود و آیا آن را برای خواهر، دختر و خویشاوندان نزدیک خود جایز و تقرب الهی می‌داند؟ بدون شک برادر عزیزم جناب آقای ابو عبدالرحمن این مسئله را بسیار جالب و دلچسب توضیح داده است و بوسیله آن کفر دشمنان اسلام را شکسته و آتش سوزان آنان را خاموش و تا روز قیامت آنان را گنگ و لال ساخته است که تا دمیدن صور اسرافیل هرگز نمی‌توانند سخن بگویند، علاوه بر دلایل استاد بزرگوار بر حرمت متعه دلایلی را بنده نیز به طور خلاصه و فهرست وار عنوان می‌نمایم.

آیه: ﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٥ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ ٦ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٧[المؤمنون: ۵-۷]. دلیل واضح و روشنی است بر حرمت نکاح موقت، این آیه فقط بیانگر حلال بودن زوجه و ملک یمین است و استمتاع و فایده‌گیری از غیر این دو را حرام بیان می‌دارد و پر واضح است که عقد نکاح موقت و ازدواج متعه هرگز جزو زوجه محسوب نمی‌شود و دلایل آن عبارتند از:

اولاً: خداوند زوجه را محل مودت «دوستی» و آرامش و اطمینان خاطر و راز دار مرد معرفی نموده است و آن کسی که خود را در مدت یک ساعت یا چند ساعت و چند روزی در اختیار و اجاره‌ی مردی قرار می‌دهد هرگز مودت و آرامش و اطمینان بر آن وجود ندارد خداوند متعال درباره‌ی ازدواج چنین می‌فرماید: ﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا[الروم: ۲۱]. و در جای دیگر می‌فرماید: ﴿وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةً[الروم: ۲۱]. که ازدواج موقت و زنان اجاره‌ای و متعه‌ای هرگز مصداق این آیه قرار نمی‌گیرند.

ثانیاً: زنانی که به صورت نکاح موقت در عقد نکاح در آمده‌اند هرگز از شوهران و شوهران از آنان ارث نمی‌برند و این دلیلی واضح و روشنی است که آن دو، زوج و زوجه شرعی گفته نمی‌شوند والا آیات میراث باید آن‌ها را شامل می‌شد.

ثالثاً: زنی که به صورت نکاح موقت در عقد نکاح در آمده است می‌تواند شرط قرار دهد که زوج از زوجه در محل قبل «فرج» استفاده ننماید در حالی که در نکاح دائم هرگز این شرط اعتبار و ارزشی ندارد و خداوند متعال نیز در آیه‌ای پیرامون آن می‌فرماید: ﴿نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ[البقرة: ۲۲۳]. «زنان شما کشت زار شمایند بیایید به کشت زار خویش به هر روش که می‌خواهید».

رابعاً: عدتی که برای نکاح موقت برادران تشیع به آن معتقد و قائل‌اند هرگز مانند عدت زنانی که به صورت دائم عقد شده‌اند نیست و این نیز دلیلی دیگر است که نکاح متعه و زنانی که به آن مبتلا شده‌اند بغیر از زنا و فحشا کار دیگری انجام نمی‌دهند، ولی افسوس که این قوم نمی‌فهمند.

و در پایان یادآور می‌شود که اختلاف ما با تشیع اختلاف فرعی و جزیی و یا فقط فقهی نیست بلکه اختلاف ما عمیق‌تر از این است، اختلاف در اصول و عقاید است که اهم آن اختلافات عبارتند از:

۱- آنان می‌گویند قرآن تحریف، تنقیص، تبدیل و تغییر یافته است، ولی ما معتقدیم که قرآن هرگز تحریف نشده است و دلیل آن آیه: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩[الحجر: ۹]. «همانا ما قرآن را نازل کردیم و بی شک نگهدارنده آن هستیم».

۲- آنان می‌گویند اصحاب آن حضرتصبه استثناء بعضی -بعد از وفات آن حضرت مرتد شدند، و در امانات و دیانات خیانت کردند، و معتقدند که از همه صحابه خلفاء ثلاثه بیشتر نقش داشته‌اند و از همه آنان گمراه‌تر بوده‌اند لذا از همه آنان را مبغوض‌تر می‌دانند ولی ما معتقدیم. که اصحاب آن حضرت بهترین افراد و خیر البشر- بغیر از انبیاء بوده‌اند، دروغ و بهتانی را نبسته‌اند و دلیل ما بر این مدعی آیه: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ[الفتح: ۲۹]. است.

۳- آنان معتقدند که ائمه دوازده‌گانه معصوم و عالم الغیب‌اند و جبرئیل بر آنان نازل می‌شود جامع و کلیه علوم ملائکه، انبیاء و رسل‌اند، آنان دارای علم گذشته و آینده بوده‌اند که هیچ امر و چیزی از آنان مخفی نبوده است و آنان جمیع لغت‌ها و فرهنگ و گویش‌های جهان را می‌دانسته‌اند، و زمین از آن آنان است.

جناب آقای خمینی در کتاب «الحكومة الاسلامية» چنین می‌نویسد:

«ائمه دارای مکان و منزلتی هستند که هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل به آن نرسیده‌اند». و ما معتقدیم که ائمه دوازده‌گانه مانند بقیه انسان‌ها بشر بوده‌اند و با بقیه هیچگونه فرقی نداشته‌اند که برخی از آنان فقیه و برخی عالم و دانشمند و برخی خلفاء بوده‌اند و در بین آنان نیز کسانی بوده‌اند که به این منزلت نرسیده‌اند و ما از آنچه که ائمه از آنان بیزار بوده‌اند و از آن نهی کرده‌اند نیز نهی می‌نماییم و هرگز به آنان آن چیزی را که در وجود آنان نبوده است نسبت نمی‌دهیم.

عمده‌ترین اختلافات در بین تشیع و تسنن همین اختلافات بودند، ولی نکاح موقت یکی دیگر از اختلافاتی است که برای عقاید ننگین و شومشان به آن متوسل شده‌اند که بوسیله آن چهره‌های صحابه را به زعم خویش می‌خواهند کریه و جریحه‌دار نمایان نمایند که همه‌ی آن افکار و عقاید از شیطان لعین و ابلیس رجیم و شهوات نفسانی نشات گرفته است.

اعاذنا الله واياكم منه.

نظام الدین محمد الاعظمی

بغداد ۱۵/۱/۱۹۸۶م