ازدواج موقت یا صیغه و پیامدهای آن

فهرست کتاب

افترائات تشیع بر عبدالله بن عمر م

افترائات تشیع بر عبدالله بن عمر م

محمد تقی الحکیم در کتاب «الزواج الـموقت ودوره في حل مشكلات الجنس» در صفحه ۴۱ می‌نویسد: یکی از کسانی که منکر ازدواج موقت شده‌اند فرزند عمر بن الخطاب یعنی عبدالله بن عمر است از او درباره حکم نکاح موقت پرسیدند ایشان گفت: قسم به خدا ما در زمان رسول الله زنا کار نبودیم، و یک بار دیگر نیز از او پرسیدند فرمود: آن حلال است سائل به او گفت: پدرت عمر آن را حرام گردانده است عبدالله بن عمر در جواب گفت: اگر پدرم آن را حرام و رسول الله آن را حلال گردانده باشد بر ما اتباع چه کسی لازم و ضروری است، از این روایت و داستان نه تنها حلت نکاح موقت را اثبات می‌نمایند بلکه از آن این مسئله را نیز ثابت می‌نماید که حضرت عبدالله بن عمر به اجتهاد در مقابل نهی معتقد بودند و نظریه پدر خویش را قبول نداشتند، حربه‌ی دیگری که در اینجا بکار می‌بندند در پاورقی مصادر و مراجع اهل سنت از جمله کتاب ترمذی را حواله می‌دهند در حالی که این روایت هرگز در کتاب‌های اهل سنت موجود نیست و این داستان دروغین در کتاب [الـمسائل الفقهية: صفحه ۹۳ و کتاب الـمتعة] نوشته فکیکی در صفحه ۵۴ نقل شده است که هردو مولف آن کتاب‌ها اهل تشیع هستند، روایت حلت نکاح متعه هرگز از حضرت عبدالله بن عمر ثابت نیست بلکه خلاف آن روایاتی که دال بر حرمت نکاح موقت هستند از ایشان ثابت است که در اینجا به برخی از آن روایات اشاره می‌شود.

۱- از حضرت نافع روایت است که ایشان از حضرت عبدالله بن عمر نقل می‌کنند که ایشان فرمودند: آن حضرت در روز فتح خیبر از گوشت الاغ و نکاح متعه موقت ما را بازداشتند.

۲- از حضرت سالم بن عبدالله روایت است که ایشان می‌فرمایند از پدرم در باره‌ی نکاح موقت سوال شد ایشان فرمودند: نکاح موقت زنا است.

۳- از حضرت سالم بن عبدالله روایت است که در نزد عبدالله بن عمر به او گفتند عبدالله بن عباس نکاح موقت را جایز و حلال می‌دانند ایشان فرمودند: سبحان الله من گمان نمی‌برم که عبدالله بن عباس به آن دستور دهند و چنین کاری را جایز بدانند، به او گفتند: او به نکاح موقت دستور و تاکید نموده است ایشان فرمودند: در آن زمان عبدالله بن عباس کودکی بیش نبود که آن حضرت ما را از آن نهی فرمودند و ما هرگز زنا را جایز نمی‌دانیم.

۴- از عبدالله بن عمر روایت است که از او پرسیدند حکم نکاح موقت چیست ایشان فرمودند حرام است، در جواب به او گفتند: عبدالله بن عباس به آن فتوی داده است و آن را جایز قرار داده است، ایشان فرمودند قسم به خدا عبدالله بن عباس به تحقیق می‌داند که آن حضرتصآن را حرام گرداندند و حرمت آن را در روز خیبر اعلام داشتند.