مقدمه مولف
ألا يـا صاح أَخبرني
بما قد قيلَ فـي المُتعة
ومنْ قال: حلال هي
كمن قد قال في الرّجعة
كذَبْتُمْ لا يحـِـبُّ اللّه
شيئاً يشبه الخِدعـة
لها زوجانِ في طُهر
وفي طُهرٍ لـهـا سبْعة
إذا فـارقَها هــذا
أَخَذْهــا ذاك بالشُّفعـة
فهي من كلّ إنسانٍ
لها فــي رَحمها متعة
ای مرد خردمند به آنچه که دربارهی متعه (صیغه) گفته شده است مرا خبر ده. و کسی که گفته آن حلال است همانند کسی است که در رجعت گفته (اعتقاد به رجعت داشته). دروغ گفتید، خداوند چیزی را که با خدعه و نیرنگ شباهت داشته باشد دوست ندارد. او (زن صیغهای) در یک طهر دو شوهر دارد و در طهری دیگر هفت شوهر. وقتی که این یکی (زن صیغهای) رها کند آن دیگری با شفعه «حق همسایگی» آن را میگیرد. پس این زن از هر انسانی (که با او صیغه کرده) در رحمش یادگاری دارد.
الحمد لله رب العالـمين والصلاة والسلام على الـمبعوث رحمة للعاـلمين وعلى آله وصحبه ومن اتبع هداه إلى يوم الدين أما بعد.
نکاح موقت یکی از مسائل اختلافی و جنجالی بین مسلمانان و اهل تشیع است که در طی احادیث صحیح و آیات مختلفی حرمت آن به اثبات رسیده است و تا روز قیامت نیز بنا به همان روایات و آیات حرام گردیده است، ولی اهل تشیع احادیث و روایات جعلی و خود ساختهای را به ائمه و پیامبر اکرم نسبت دادهاند که به وسیله آن اکاذیب و روایات جعلی حلت و جواز آن را ثابت مینمایند که به غیر از زنان زناکار و بداخلاق هیچ زن دیگری قادر و حاضر به انجام چنین کاری نمیشود، صحابه بزرگوار و تابعین گرانقدر آن حضرتصبه حرمت آن قائل بودهاند که نظریات و اقوال زرین آنان نیز در تاریخ و کتابهای معتبر درج گردیده است، ولی روافض به خاطر اتباع شیطان و شهوات نفسانی، آن نظریات و روایات را نادیده گرفته که مذهب آنان بر گرفته از مذاهب و ادیان مختلف است که به طور خلاصه میتوان گفت مذهب تشیع مذهبی مخترع و خود ساخته است که اصل و نسب ندارد، تشیع تنها به وضع و جعل روایات جعلی اکتفا ننمودهاند بلکه پا را از آن نیز فراتر گذاشته و نظریات جعلی و خود ساختهای را به صحابه بزرگوار و جلیل القدر نسبت دادهاند که برای قانع نمودن خوانندگان آن نظریات و روایات منابع و ماخذ جعلی دیگری را که هرگز در آن کتابها مانند آن روایات و نظریات یافته نمیشود را نیز نقل نمودهاند.
این حربهای است که پس از روی کار آمدن روحانیت تشیع در کشور ایران به کثرت از آن استفاده مینمایند - که به طور نمونه و مثال میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
۱) روایت حلت و جواز متعه صیغه که از کتاب سنن ترمذی آن را نقل مینمایند.
۲) سخن دروغین را، فکیکی در کتاب متعه، و محمد تقی الحکیم در کتاب الزواج الموقت، و عبدالحسین شرف الدین در کتاب المسائل الفقهیه نقل نمودهاند، اگر به دقت بنگریم در مییابیم که طعن بر صحابه جزء اصول مهم و اساسی مذهب تشیع است که به وسیله آن سابق و عملکرد را مورد انتقاد قرار میدهند، آنچه در این صفحات میخوانید سخنان و جملاتی است که در رد بر نظریه، خمینی که مدعی جواز صیغه است و معتقد است که حضرت عمر بن الخطاب حرمت نکاح موقت پس از اینکه پیامبر او را حلال کرده را اعلام ننموده است، با وجود اینکه خمینی به حقیقت و واضح میداند که نکاح موقت در شریعت اسلامی جایگاهی ندارد و آن از لابلای روایات تشیع و نظریات ائمه به این نظر رسیده است ولی از کلیه آن روایات برای حفظ مقام و رتبهی خویش و ازدیاد محبوبیتاش از همهی آن روایات چشمپوشی مینماید او نه تنها به سلف صالح اهانت نموده است بلکه رهرو راه کسانی بوده است که با صحابه مخالفت و دشمنی سرسختی داشتهاند که همچون خوارج خود را مسلمان و صحابه را کافر میپندارند، اسلاف امت اسلامی در دوران خود از صحابه و افترائاتی که بر آن میبستند به طور کلی دفاع مینمودند و به نقد و بررسی افترائات میپرداختند که به طور نمونه میتوان به مسئله متعه و ازدواج موقت اشاره کرد، ولی خمینی در کتاب کشف الأسرار در صفحه ۱۱۸-۱۱۷ مسئله متعه را یکی از مخالفات حضرت عمر بن الخطاب با قرآن بر میشمارد وی چنین مینویسد:
(نکاح موقت به اجماع مسلمانان در زمان پیامبر تا وفات وی جایز و حلال بود و توسط هیچ ناسخی منسوخ نگشته است و از حضرت جابر بن عبدالله در صحیح مسلم نقل شده است که ایشان میفرماید: ما در عهد رسول الله و دوران خلافت حضرت ابوبکر متعه مینمودیم ولی عمر آن را حرام گرداند و از آن نهی کرد و از حضرت عمر نقل شده است که ایشان بر روی منبر فرمودند: دو متعه در زمان رسول الله بودهاند که من از آن دو نهی و بر آن معاقبه و عتاب مینمایم آن دو عبارتند از متعه حج و متعه زنان، این گفتهی وی «عمر بن الخطاب» مخالف صریح آیه: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[النساء: ۲۴]. ترجمه: «پس کسی که لذت گرفتید از زنان بدهید ایشان مهر مقرر کردهشان را»، است. علامه طبری از جمع کثیری از مفسرین صحابه من جمله از ابی بن کعب، ابن عباس، سعید بن جبیر و سدی نقل مینماید که این آیه دربارهی متعه زنان و ازدواج موقت است با وجود اینکه حضرت عمر نیز بر روی منبر اعلام نمودند که در زمان پیامبر ازدواج موقت جایز و حلال بوده است و من از آن نهی مینمایم).
به منظور رد و پاسخ مفتریات خمینی به تحریر و چاپ این کتاب اقدام نمودم، امیدوارم که خداوند متعال آن را از بنده بپذیرد و ثواب و اجر آن را در میزان و حساب اعمال ما قرار دهد.
آنچه در این رساله میخوانید مشتمل بر مباحث و عناوین زیر است:
۱- نقد و بررسی حلت و حرمت ازدواج موقت و بیان افتراء حرمت از طرف تشیع به حضرت عمر بن الخطابسبا ذکر روایات و مسانید تحریم نکاح موقت از دیدگاه صحابه و تابعین.
۲- نظریه اهل بیت و ائمه پیرامون نکاح موقت و حرمت آن از زبان و روایت صحیح و مستند اهل بیتشو نقد و بررسی روایت جعلی و اکاذیب منسوبه به ائمه و اهل بیتش.
۳- افترائات تشیع و نقد و بررسی نظریات دروغین آنان به ابن عباس، ابن عمر و حضرت اسماء بنت ابی بکرش.
۴- ابطال و رد نظریه استدلالی تشیع از آیه: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗ﴾[النساء: ۲۴].
۵- عجایب و غرائب متعه از دیدگاه تشیع و بیان روایات شگفتانگیز جعلی آنان پیرامون ازدواج موقت، و در پایان امیدوارم که خداوند منان این عمل را به درگاه خود بپذیرد و بوسیله آن نویسنده و خواننده را مشفع و بهرهمند گرداند و در صورتی که برادران به خطاء و یا اشتباهی بر خوردند مرا از آن مطلع گرداند تا در چاپهای بعدی تکرار نشود.
وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالـمين.
ابو عبدالرحمن محمد مال الله.