افتخار صحبت و همراهی رسول الله صلی الله علیه وسلم

از مسئولیت‌های پیامبر ص

از مسئولیت‌های پیامبر ص

خداوند متعال از زبان پاک ابراهیم ÷می‌فرماید: ﴿رَبَّنَا وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُزَكِّيهِمۡۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٢٩[البقرة: ۱۲۹] . «پروردگارا، و از میان آنان رسولى از خودشان برانگیز که آیه ‏هایت را برایشان بخواند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد و آنان را پاک کند. بى‏گمان تویى پیروزمند فرزانۀ با حکمت».

همچنین می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٢[الجمعة: ۲] . «خداوند ذاتی است که از میان بیسوادان پیغمبری را برانگیخته و به سویشان گسیل داشت. تا آیات او را بر ایشان بخواند. و آنان را پاک گرداند. و بدیشان کتاب (‌قرآن) و حکمت (شریعت) بیاموزد. آنان پیش از آن (تاریخ) واقعاً در گمراهی آشکاری بودند».

نصوص بسیار صریح و روشن است که پیوند صحابه گرامی با رسول صناگستنی است[۱] . بعضی از مسئولیت‌های پیامبر صکه جهت ابلاغ و ادای آن معبوث شده‌اند، ‌در این آیات کریمه ذکر گردیده است، اینها بدون شک از واجبات شرعی و تکالیف الهی و حکمت‌های ازرشمند ربانی در رسالت آن رسول گرامی صبوده است، که حضرت صبه بهترین وجه از عهده آن برآمدند لذا خداوند متعال جامعه بشری را بوسیله ایشان از تاریکی کفر و شر‌ک و گمراهی آشکار به سوی نور ایمان و توحید هدایت نمود. آری خداوند متعال ابتداء حضرتش صرا ‌ در مکه مکرمه در میان قوم خودش مبعوث نمود و ایشان از همانجا شروع به دعوت نمودند. شاید هیچ خاندانی از قبیله قریش نبود مگر اینکه حضرت با آنان به نوعی خویشاوندی داشتند، حتی بعضی از انصار مدینه با حضرت خویشاوندی داشتند از جمله بنی نجار که دایی‌های عبدالمطلب پدر بزرگ رسول الله صبودند،‌ لذا خداوند متعال فرمود: ﴿رَسُولٗا مِّنۡهُمۡپیامبری از خودشان.

آری، خداوند متعال برای محمد مصطفی صبهترین و شریف‌ترین نسب و خانواده را انتخاب نمود، و ایشان را از نسل حضرت ابراهیم خلیل ÷گردانید، و در بهترین و پاکترین سرزمین یعنی در مکه مکرمه مبعوث فرمود، پیامبر گرامی صثمره دعای پدر بت شکن‌شان حضرت ابراهیم ÷است،‌ بلکه آن حضرت سرور تمام فرزندان آدم ÷است،‌ بدون اینکه ایشان به این امتیازات افتخار کنند،‌ همچنین رسول مکرم مان صبه اتفاق تمام امت خیرالبشر و امام المرسلین یعنی بهترین انسانها و امام و پیشوای تمام پیامبران علیهم السلام هستند،‌ پس خدا را سپاسگذاریم.

کما اینکه خداوند متعال در ادامه نعمت‌های فراوانش به این رسول محبوبش صبهترین اصحاب و یاران را برای ایشان انتخاب نمود، این یاران و جان نثاران از هر لحاظ بهترین انسانها بودند و شایستگی این افتخار را داشتند و در هر میدان الگو و نمونه بودند،‌ چه در فهم و دانش چه در مردانگی و شجاعت،‌ چه در وفا داری و صداقت،‌ واقعاً‌ آنان شایستگی صبحت و همنشینی خیرالبشر صرا داشتند.

امتیاز دیگرشان اینکه آنها خویشاوندان و نزدیکان حضرتش نیز بودند، پس آنان از لحاظ نسب هم بهترین،‌ و از لحا‌ظ اخلاق هم شایسته‌ترین انسانهای روی زمین بودند، و چنانکه پیامبر صفرمودند:

«النَّاسُ مَعَادِنُ، خِيَارُهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ خِيَارُهُمْ فِي الإِسْلامِ، إِذَا فَقُهُوا»[۲] . «مردم مانند معدن هستند،‌ بهترین آنان در جاهلیت،‌ بهرین‌شان در اسلام خواهند بود بشرطی که دانش و آگاهی داشته باشند».

همه می‌دانند که خداوند کنانه را از نسل اسماعیل، و قریش را از کنانه و بنی‌هاشم را از قریش برگزیده است که افتخار داشتند شریف‌ترین نسب و عالی‌ترین منزلت را داشته باشند، و رسول گرامی صاز میان آنان برگزیده شود،‌ همینها بودند که در شعب ابو طالب با رسول گرامی صمحاصره شدند، و همینها هستند که صدقه بر ایشان جایز نیست آل[۳] پیامبر صاز همینها بودند،‌ و حضرت محمد صرا خداوند از میان همینها برای جهانیان رسول و پیامبر برگزید.

خواننده گرامی! بیندیشید و فکر کنید، خداوند متعال فی فرماید: ﴿وَيُزَكِّيهِمۡبا اینکه آنان از بهترین انسانهای روی زمین بودند،‌ پیامبر صآنان را تربیت نمود و تزکیه کرد پس آیا شایسته است که چنین انسانهای تربیت شده و پاک شده فرشته صفت مورد طعن و لعن و نفرین قرار گیرند؟‌! اینجا در آیه کریمه دقت کنید که خداوند تزکیه را بر تعلیم مقدم نموده،‌ این خود نقطه قابل توجهی است که مفهوم عمیق و دلالت بسیار ژرفی را می‌رساند.

همچنین خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَطبق این دستور الهی که به معنی خبر آمده پیامبر صمسئولیت خویش را اداء‌ نمودند، و به آنان کتاب و حکمت آموختند، پس آیا یک انسان عاقل و منصف که از خدا بترسد می‌تواند شاگردان رسول الله صرا به جهالت توصیف کند؟!.

خواننده گرامی! عجله نکنید، در هنگام خواندن این آیات کریمه تدبر کنید و معانی آنرا در ذهنتان تصور نمائید:

﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٢ [الجمعة: ۲]

«خداوند ذاتی است که از میان بیسوادان پیغمبری را برانگیخته و به سویشان گسیل داشت. تا آیات او را بر ایشان بخواند. و آنان را پاک گرداند. و بدیشان کتاب (‌قرآن) و حکمت (شریعت) بیاموزد. آنان پیش از آن (تاریخ) واقعاً در گمراهی آشکاری بودند».

و در آیه بعدی هم دقت کنید ﴿ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُ[الجمعة: ۴] . افتخار صحبت با پیامبر صنعمت بزرگی است که به سادگی برای هرکس میسر نبوده است، آری این نعمت بزرگ و فضل و احسان خداوند است که به هر کس بخواهد می‌بخشد. صحابه شبا فضل و احسان خداوند و با حصول این نعمت بزرگ یعنی افتخار صحبت با پیامبر صبود که رستگار شدند و گوی سبقت را از جهانیان ربودند.

آری، این رابطه عمیق بین رسول الله صو صحابه گرامی‌اش یک حقیقت آشکار است،‌ زیرا که حضرتش همواره با آنان و در میان آنان می‌زیست، طبعا در رأس آ‌نان اهل بیت اطهار و همسران مکرمه‌اش امهات المؤمنین رضوان الله علیهم أجمعین قرار داشتند.

‌پیامبر صبا یارانش انس می‌گرفت و از نشستن با آنان خوشحال می‌شد، زیرا که این مردان مؤمن و فداکار هم سربازانش بودند، هم دستیارانش بودند و هم شاگردانش بودند که در مدرسه نبوت از حضرتش درس وحی می‌گرفتند،‌ لذا حضرتش بدون آنان هیچ کاری انجام نمی‌داد تعلیم و دعوت، ‌تربیت و تزکیت،‌ جهاد و مبارزه و خلاصه هر عملی با کمک و عنداللزوم با مشورت آنان انجام می‌گرفت،‌ لذا حضرتش تا آخرین دقایق زندگی با آنان زیستند،‌ در میان آنان بودند، و حتی در آغوش آنان جان به جان آفرین سپردند، ‌که در نتیجه این صداقت و وفادارای ای که در میان آنحضرت صو صحابه جانباز و فدارکارش وجود داشت پس از مرگ هم خداوند آ‌نان را از یکدیگر جدا نکرد، آنقدر از حضرتش شنیده می‌شد: «ذَهَبْتُ أَنَا وَأَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ ، وَدَخَلْتُ أَنَا وَأَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ» که خداوند پس از مردن هم این یاران جانی را در کنار هم قرار داد خدایا شکر و سپاس مر تراست که به ما چنین پیامبر محبوبی عنایت فرمودی و سپاس مر ترا که به پیامبرمان چنین آل اطهار و صحابه اخیاری عنایت فرمودی، که گویا یک جان در دهها هزار بدن بودند، خدایا! بر پیامبر مکرم و آل اطهار و یاران جان نثارش درود و رحمت بی پایان فرست.

آری، کسانی که پیامبر صرا دوست می‌دارند، و از او پیروی می‌کنند، یقین و باور کامل دارند که آنحضرت صامانت پروردگارش را به درستی ادا نمود، و رسالتش را تبلیغ کرد،‌ و هر آنچه که خداوند به او دستور داده بود به نحو احسن انجام داد،‌ از جمله اینکه به اصحاب و یارانش علم و دانش آموخت،‌ و آنان را تزکیه نمود و پاک کرد، لذا آ‌نان با شایستگی کامل از زبان و مجلس حضرتش قرآن و سنت آموختند،‌ و به نحو احسن آنرا به نسل‌های پس از خود منتقل کردند، بنابراین صحابهشرا عدول و عادل دانستن گواهی براین حقیقت است که حضرتش مسؤلیتشان را به بهترین وجه ادا نمودند،‌ و هر فرمان خداوندی را بدون کم و کاست به اجرا در آوردند، این نکته قابل درک است که عدول بودن صحابه هرگز به معنی عصمت آنان نیست،‌ اهل سنت معتقدند که طبق نصوص صریح قرآن و سنت غیر پیامبران علیهم السلام هیچکس دیگری معصوم نیست،‌ معنی عدول بودن صحابه این است که آنان قصد دروغ گفتن و خیانت به دین و قرآن و پیامبر صرا هرگز نکرده‌اند، ممکن است اشتباهاتی هم از آنان سرزده باشد اما چون خداوند از آنان اعلان رضایت و خوشنودی نموده برای هیچ مسلمانی شایسته نیست، که به عیب جویی صحابه بپردازد، و هر گونه طعن و لعن و اهانتی نسبت به آ‌نان مصادف با لعن و طعن و اهانت به امام و رهبر و معلم‌شان صاست که سرور همه انبیاء علیهم السلام و بهترین انسان روی زمین است.

پروردگارا! از شر دشمنان صحابه به تو پناه می‌جوئیم و از بارگاه ملکوتی تو عاجزانه التماس داریم که دل‌های تاریک و خراب آنان را با نور ایمان و رسالت و محبت صحابه پیامبرت روشن و آباد نموده،‌ و وحدت و اخوت دائم را بر جامعه اسلامی مان حاکم و استوار بگردان.

[۱] صحابی به کسی گفته می‌‌شود که پیامبر صرا دیده و به ایشان ایمان آورده و با همان ایمان از دنیا رفته باشد. البته کسانی که مدت زمان صحبت‌شان با آن حضرت صبیشتر باشد بدون شک مقام و منزلتشان بیشتر است. مترجم. [۲] صحیح بخاری ۶/ ۲۹۸ و صحیح مسلم شماره ۲۵۲۶ باب خیار الناس. [۳] درباره آل رسول صدر کتاب بعدی ان شاء‌الله توضیح خواهیم داد. (کتاب بعدی ایشان با نام وحدت و شفقت بین صحابه و اهل بیت چند سال پیش با ترجمه همین مترجم منتشر شده و نقد بی‌مزه آیت الله جعفر سبحانی را نیز بدنبال داشته است). ناشر.