افتخار صحبت و همراهی رسول الله صلی الله علیه وسلم

صحابه در غزوه تبوک

صحابه در غزوه تبوک

خداوند متعال سوره توبه را درباره این غزوه و حوادث قبل و بعد از آن نازل فرموده و این از آخرین سوره‌هایی است که بر رسول الله صنازل شد که در آن جزئیات بسیار ارزشمندی از جامعه نبوی ترسیم شده است. مطالعه و بررسی این سوره خیلی مهم است، زیرا که بعد از فتح مکه نازل شده و تصویر جامعه اسلامی که ترسیم شده خیلی اهمیت دارد و در واقع اساسی‌ترین موضوعی است که در این بخش به آن خواهیم پرداخت.

شما وقتی این سوره را تلاوت می‌‌کنید و به آیاتش دقت می‌‌کنید می‌‌بینید خداوند خیلی مفصل از منافقین سخن گفته و حالات مختلفشان را ترسیم کرده است، و صفات و خصوصیاتشان را خیلی روشن به تصویر کشیده است مثل اینکه: از اهل مدینه کسانی هستند که به منافقت خوگرفته و به اوج نفاق رسیده‌اند، و اینکه از خروج برای جهاد در راه خدا شانه خالی می‌‌کردند، و در راه خدا انفاق نمی‌کردند، بلکه مؤمنان فقیری که از داشته اندک خود در راه خدا انفاق می‌‌کردند را مسخره می‌‌کردند، و اینکه مصلحت اندیش بودند، و قسم دروغ می‌‌خوردند، کوچک‌ترین بهانه را بزرگ می‌‌کردند و آنرا برای خود‌شان دستاویز قرار می‌‌دادند.

حال پرسش این است که آیا عشره مبشره شیعنی ده نفری که رسول خدا به آنان مژده بهشت داده است (ابو بکر صدیق، عمرفاروق، عثمانذی النورین، علی مرتضی، سعد بن ابی وقاص، سعید ابن زید، ابو عبیده ابن جراح، طلحه ابن عبیدالله، زبیر ابن العوام، و عبدالرحمن ابن عوف ش) جزو این منافقین بودند و آیا دیگر صحابه صادق و جانباز رسول الله صکه در صف سابقین اولین قرار داشتند جزو منافقین بودند؟!.

خواننده گرامی! موضوع بسیاری ساده و روشن است، کافی است که شما صفات منافقین را مد نظر بگیرید، آنگاه ستایشی که خداوند متعال از سابقین اولین اعم از مهاجرین و انصار به عمل آورده را با آن صفات مقایسه کنید، با کمال خورسندی و افتخار در خواهید یافت که آنچه خداوند متعال درباره این مردان قهرمان فرموده کاملا در نقطه مقابل صفات سیاه منافقین قرار دارد، لذا ملاحظه می‌‌کنید که خداوند پس از ستایش فوق العاده‌ای که از صحابه جانباز رسول الله صبه عمل می‌‌آورد از اعراب و منافقین سخن می‌‌گوید و بیان می‌‌کند که صحرا نشینان یک گروه نیستند:

﴿وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغۡرَمٗا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ ٱلدَّوَآئِرَۚ عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٩٨ [التوبة: ۹۸] .

«برخی از بادیه نشینان عرب چیزی را که صرف می‌کنند زیان می‌دانند و چشم براه بلایا و مصائب هستند که شما را از هر سو احاطه کنند بلاها و مصیبتها گریبانگیر خودشان باد خداوند شنوا و دانا است».

این یک گروه است که با پیامبر صهمزمان زندگی می‌‌کرده‌اند:

﴿وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ ٱللَّهِ وَصَلَوَٰتِ ٱلرَّسُولِۚ أَلَآ إِنَّهَا قُرۡبَةٞ لَّهُمۡۚ سَيُدۡخِلُهُمُ ٱللَّهُ فِي رَحۡمَتِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٩٩ [التوبة: ۹۹] .

«در میان عرب‌های بادیه نشین، کسانی هم هستند که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و چیزی را که صرف می‌کنند مایه نزدیکی به خدا و سبب دعای پیغمبر می‌دانند، هان! بیگمان (صرف پول) مایه تقرب آنان است خداوند آنان را غرق رحمت خود خواهد کرد، چرا که خداوند آمرزنده مهربان است».

این گروه دیگری از صحرا نشینان است که در ردیف منافقیق قرار داشتند اما خداوند متعال وقتی از مؤمنین سخن می‌‌گوید کاملا روشن است حتی اگر مؤمن گنهکار و ملامت هم باشد صفش از صف منافق جداست. مثلاً سه نفری که در تبوک نتوانستند شرکت کنند یا کسانی که مؤمن بودند ولی در عین حال گاهی از آنان گناهی سر می‌‌زد که به تعبیر قرآن کریم ﴿خَلَطُواْ عَمَلٗا صَٰلِحٗا[التوبة: ۱۰۲] . عمل خوب و بدشان با هم مخلوط شده بود، تمام تفاصیل این جریانات در قرآن کریم روشن است، در واقع خداوند جامعه مدنی عصر رسول الله صرا خیلی دقیق به تصویر کشیده است، و نشان داده که مؤمنان در هر صورت مؤمن هستند حتی اگر اشتباهی مرتکب شوند، و گناهی از آنان سرزند. هیچگاه خداوند از مهاجرین و انصار جز به خیر و خوبی یاد نکرده و بشارت‌های مکرر برای آنان در تمام قرآن کریم خیلی روشن منعکس شده است، و همواره صف مهاجرین و انصار و پیروان صادقشان با صف رسول الله صیکی است، زیرا رابطه پیامبر صبا یاران صادق جانبازش فوق العاده بوده، و محبت و صداقتی که در میان آنان حاکم بوده به سادگی قابل توصیف نیست ملاحظه فرمائید:

﴿لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِيِّ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ مِنۢ بَعۡدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٖ مِّنۡهُمۡ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡۚ إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١١٧[التوبة: ۱۱۷] .

«خداوند توبه پیغمبر! و توبه مهاجرین و انصار را پذیرفت مهاجرین و انصاری که در روزگار سختی از پیغمبر پیروی کردند بعد از آنکه دلهای دسته‌ای از آنان اندکی مانده بود که منحرف شود باز هم خداوند توبه آنان را پذیرفت. چرا که او بسیار رؤوف و مهربان است».

خیلی روشن است که خداوند به همه مهاجرین و انصار مژده می‌دهد که توبه آنان را پذیرفته است، کسانی که در شرایط سخت، پیامبر صرا یاری کردند، خداوند چقدر جالب بیان فرموده در اول آیه با تأکید تمام ﴿لَّقَد تَّابَبه تحقیق قطعا و یقینا خداوند توبه آنان را پذیرفته است، سپس در وسط آیه مجدداً می‌فرماید: ﴿ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡباز هم خداوند توبه آنان را پذیرفته، سپس می‌فرماید: ﴿إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِيمٞبراستی که خداوند به آنان مشفق و مهربان است.

خوشا به سعادت کسانی که پروردگار محبت و دوستی خودش را با آنان اعلان می‌کند و شفقت و محبت خود را نسبت به آنان در کلام عزیزش به ثبت می‌رساند، در آیه گذشته ملاحظه کردید که خداوند صفات و خصوصیات سابقین اولین یعنی مهاجرین و انصار و کسانی که با صداقت از آنان پیروی کردند، را بیان نمود. نکات ظریف و مهمی در آنجا وجود داشت که به بعضی از آنها اشاره شد.

پرسش این است که سابقین اولین چه کسانی هستند؟ بعضی می‌گویند: هر کس که به هر دو قبله نماز خوانده جزو سابقین است، بعضی گفته‌اند: هر کس که زیر درخت بیعت کرده جزو سابقین است، بهر حال آیه کریمه دلالت بر این دارد که صحابه شاز نظر ایمان و شخصیت معنوی چندین گروه هستند که هر گروه فضائل و ویژگی‌های خودش را دارد. اولین و بهترین گروه صحابه همان السابقون الأولون اولین سبقت گیرندگان به ایمان هستند، یعنی بدری‌ها، أحدی‌ها، خندقی‌ها، و سپس اهل بیعة الرضوان کسانی که در زیر درخت با پیامبر صبیعت کردند.

اگر خدای نکرده از میان این عده کسانی منافق می‌بودند خداوند حتما آنها را معرفی می‌کرد. خدا که با کسی رو درواسی ندارد، سه نفری که در تبوک نتوانستند شرکت کنند خداوند چگونه آنان را مورد آزمایش قرار داد. اولا تنبیه و سپس اعلان پذیرش توبه شان، یا مثلا کسانی که ناتوان بودند، و قدرت خرچ کردن در راه خدا را نداشتند خداوند آنها را معرفی کرد و عذرشان را بیان نمود، آنگاه چگونه ممکن است که خداوند از رهبران و سرکردگان منافقین که خطر جدی برای اسلام داشتند سکوت کند!!.

آری متاسفانه بعضی مریضهای باطنی که تحمل افتخارات صحابه بزرگوار رسول الله صرا ندارند نمی‌توانند این همه مدح و ستایش و خوشنامی و درخشندگی آنان را در قرآن کریم و حدیث نبوی و تاریخ تحمل کنند، قرنها است می‌کوشند که صحابه را منافق معرفی کنند اما خوشبختانه قرآن کریم سندی است که هیچ کس نمی‌تواند انکارش کند برای همین است که این مریضهای باطنی وقتی نتوانستند قرآن را دست بزنند شروع به تحریف معنوی قرآن نمودند و افسانه‌های دروغین‌شان را در صفحات مغشوش بخشی از تاریخ رنگ حقیقت زدند.

شما در این سوره دقت کنید که خداوند چقدر واضح و روشن سخن گفته است، محال است که در جامعه نبوی آن زمان منافقی یا دشمنی که برای اسلام و مسلمین خطری داشته باشد بوده و خداوند صفات و خصوصیاتش را در سوره توبه ذکر نکرده باشد، لذا از نامهای این سوره کاشفه و فاضحه است، یعنی معرفی کننده و رسوا کننده، چون تمام صفات منافقین را بر شمرده و آنان را رسوا کرده است.