افتخار صحبت و همراهی رسول الله صلی الله علیه وسلم

صحابه در غزوة بدر

صحابه در غزوة بدر

خداوند جهت ترسیم کردن این غزوه بزرگ و تاریخی اسلام با کفر، سوره انفال را نازل فرمود، این سوره در موضوع مورد بحث دلائل و نقطه‌های فراوان دارد، ما فقط سه آیه را انتخاب می‌‌کنیم و اندکی پیرامون مطالب آن به بحث می‌‌نشینیم.

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِذۡ يُغَشِّيكُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّيُطَهِّرَكُم بِهِۦ وَيُذۡهِبَ عَنكُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّيۡطَٰنِ وَلِيَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمۡ وَيُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ ١١[الأنفال: ۱۱] .

«ای مومنان! (بیاد آورید زمانی را) که خواب سبکی بر شما افگند تا مایه آرامش و امنیت از ناحیه خدا گردد و از آسمان آب بر شما باراند تا بدان شما را پاکیزه دارد، و کثافت شیطانی را از شما بدور سازد، و دل‌هایتان را ثابت نماید و گامها را استوار دارد».

در باره آیه کریمه فوق دقت کنید و معانی آنرا مجسم نمائید. در معنی تطهیر و از بین بردن رجس و پلیدی شیطان بیندیشید، در آیه بعدی خداوند برای آنان گواهی به ایمان می‌‌دهد: ﴿فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ[الأنفال: ۱۲] . «پس ثابت قدم بدارید کسانی را که ایمان آوردند»، لذا رسول خدا صفرمودند: «لَعَلَّ اللَّهُ اطَّلَعَ عَلَى أَهْلِ بَدْرٍ فَقَالَ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ فَقَدْ غَفَرْتُ لَكُمْ»[۴] .

بدون شک خداوند از دلهای اهل بدر آگاه بوده است لذا فرموده هر چه می‌‌خواهید انجام دهید من همه گناهان شما را بخشیدم.

نقطه مهمی را باید در اینجا خاطر نشان کنیم، که همه سیرت نویسان اعم از کسانی که رسول الله صرا پیامبر قبول دارند یا ندارند، نوشته‌اند که نفاق بعد از غزوه بدر بوجود آمد، قبل از غزوه بدر و در مکه هیچ گونه نفاقی وجود نداشته است، دقت در این نقطه مسائل بسیاری را روشن می‌‌کند.

خواننده گرامی! اندکی توقف کنید و در آخر سوره دقت نمایید، خداوند متعال فرموده است که مهاجرین و انصار دوستان یکدیگرند، در محتوای این آیه کریمه دقت کنید که خداوند چه مطالبی را می‌‌خواهد بیان کند

﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٧٤ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَكُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ مِنكُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ٧٥ [الأنفال: ۷۴-۷۵] .

«بی‌گمان کسانیکه ایمان آورده و هجرت کرده‌اند و در راه خدا جهاد نموده‌اند و همچنین کسانیکه پناه داده‌اند و یاری کرده‌اند، حقیقتاً مؤمن واقعی همین‌هایند، برای آنان آمرزش و روزی شایسته است ـ وکسانیکه پس از (نزول این آیات) ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و با شما جهاد نموده‌اند، آنان از زمره شما هستند و کسانی که با یکدیگر خویشاوندند برخی برای برخی سزاوارترند در کتاب خدا، بیگمان خداوند از هر چیزی آگاه است».

الله اکبر! خوشا به سعادت‌شان، آری به خدا سوگند هیچ سعادت و افتخاری بزرگ‌تر از این نیست که خداوند عالم الغیب که از تمام ذرات جهان، و از همه آنچه در گذشته اتفاق افتاده، یا تا قیامت اتفاق خواهد افتاد، یا حتی به قلب کسی خطور کرده و حتی آنچه خطور هم نکرده، ذاتی که همه اینها را می‌‌داند، گواهی می‌‌دهد که مهاجرین و انصار، چه کسانیکه قبل از فتح مکه ایمان آوردند و چه کسانی که بعد از فتح مکه ایمان آوردند، همه مؤمن هستند، الله اکبر، در کلمه ﴿حَقّٗا دقت کنید یعنی حقیقتا مؤمن هستند. سپس به عنوان جائزه می‌‌فرماید: ﴿لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞیعنی آمرزش گناهان و روزی مکرم در بهشت جاویدان کمترین پاداش آنان است.

مبارک باد بر شما ای بزرگمردان و اسوه‌های ایمان مبارک باد. حال کسی که این همه افتخار را نمی‌تواند برای ابوبکرها و عمرها و عثمان‌ها و عایشه‌ها و حفصه‌ها و طلحه‌ها و زبیرها و معاویه‌ها و دیگران (شاجمعین) ببیند و تحمل کند مشکل خودش است، آیا بعد از این همه تایید و گواهی الهی، باز هم شایسته است که کسانی درباره این الگوهای ایمان نظر بد داشته باشد؟ و نسبت به این پیکرهای ایمان و تقوا کینه و حسد بورزد و خدای نکرده لب به لعن و نفرین بگشاید؟! خدایا هدایت کن و شفا بخش.

[۴] بخاری ۷/۱۴۰ کتاب المغازی باب فتح مکه و باب فضل من شهد بدراً، و مسلم ۲۴۹۴ من فضائل أهل بدر.