رساله سوم: حکم جشن گرفتن شب نیمه شعبان
الحمد لله الذي أكمل لنا الدين وأتم علينا النعمة والصلاة والسلام على نبيه ورسوله محمد نبي التوبة والرحمة. أما بعد:
خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾[المائدة: ۳]. «امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم».
و در آیه دیگر میفرماید: ﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُ﴾[الشورى: ۲۱]. «آیا معبودانى دارند که بىاذن خداوند آیینى براى آنها ساختهاند؟!».
و در صحیحین از عایشه لروایت است که میگوید: پیامبر صفرمود: (هر کسی در این امر ما چیزی اضاف کند مردود است).
و در مسلم از جابر سروایت است که پیامبر صدر خطبه جمعه میگفت: (اما بعد، بهترین سخن، کتاب خداست، و بهترین رهنمود، رهنمود محمد صاست و بدترین امور چیزهای تازه ایجاد شده میباشند و هر بدعتی گمراهی است).
و آیات و احادیث زیادی در این مورد آمده است و همه به صراحت بر این دلالت مینماید که دین این امت را کامل گردانید و نعمت خویش را بر آن اتمام نموده است، و همچنین نشانگر این هستند که پیامبر صاز جهان چشم فرو نبست مگر بعد از آنکه دین را به صورت واضح و آشکار به مردم رسانید و همه اقوال و اعمالی که خداوند برای امت به عنوان شریعت مقرر کرده برای مردم بیان نمود، و پیامبر صبه وضوح بیان داشته است که گفتهها و کارهایی که بعد از او مردم در دین ایجاد میکنند و به دین اسلام نسبت میدهند همه بدعتاند و پذیرفته نیستند و به کسی که آنرا ایجاد کرده برگردانده میشود گر چه نیت بدعتگذار نیک بوده باشد، و اصحاب رسول خدا صاین را میدانستند و همچنین علمای اسلام بعد از آنها متوجه این قضیه بودند، بنابراین با بدعتها مخالفت ورزیده و از آن بر حذر داشتند، همانطور که علمایی همچون ابن وضاح و طرطوشی و ابی شامه وغیره که در مورد بزرگداشت سنت و رد بدعت کتاب تالیف کردهاند به این مطلب اشاره نمودهاند.
یکی از بدعتهایی که مردم ایجاد کردهاند بدعت جشن گرفتن در شب پانزدهم شعبان و روزه گرفتن روز آن است، و حال آنکه هیچ دلیلی برای اینکار وجود ندارد، اما در فضیلت نیمه شعبان احادیث ضعیفی آمده که اعتماد و استفاده از آن جایز نیست، و احادیثی که در مورد فضلیت نماز در نیمه شعبان روایت شدهاند همه موضوع و ساختگی هستند، چنانکه بسیاری از علماء به این امر تذکر دادهاند، و پارهای از سخنانشان بیان خواهد شد.
و همچنین روایاتی از برخی از سلف از اهل شام وغیره در این مورد آمده است. اما آنچه جمهور علما به آن باور دارند این است که جشن گرفتن نیمه شعبان بدعت است، و همه احادیثی که در فضیلت نیمه شعبان آمدهاند ضعیف و برخی موضوع هستند، از جمله علمایی که به این امر متذکر شده حافظ ابن رجب است که در کتابش (لطائف المعارف) ضعیف و موضوع بودن این احادیث را بیان نموده است و بر احادیث ضعیف فقط در عباداتی عمل میشود که اصل آن با دلیل صحیح ثابت باشد، اما جشن گرفتن شب نیمه شعبان اصل و اساس صحیحی ندارد تا با احادیث ضعیف تقویت شود.
و این قاعده را امام ابو العباس شیخ الاسلام ابن تیمیه /ذکر کرده است، و ما برای خواننده محترم آنچه را برخی از علماء در مورد این مسئله گفتهاند ذکر میکنیم تا در این خصوص آگاه باشید، علماء رحمهم الله اجماع کردهاند که باید آنچه مردم در آن اختلاف دارند به کتاب خداوند عزوجل و به سنت پیامبر صارجاع داده شود و آنچه قرآن و سنت حکم و داوری کند همان شریعت و پیروی از آن واجب است، هر آنچه که قرآن و سنت با آن مخالفت نماید باید آنرا دور انداخت، و عبادتهایی که در قرآن و سنت نیامده بدعت هستند، و انجام آن جایز نیست، چه برسد به دعوت دادن بهسوی آن و پسندیده دانستن آن، چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا٥٩﴾[النساء: ۵٩]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر ( علما و حکام مسلمان) را! و هرگاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داورى بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) براى شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است». و در آیه دیگر میفرماید: ﴿وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِيهِ مِن شَيۡءٖ فَحُكۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِ﴾[الشورى: ۱۰]. «در هر چیز اختلاف کنید، داوریش با خداست». و در آیه دیگر میفرماید: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡ﴾[آل عمران: ۳۱]. «بگو: «اگر خدا را دوست مىدارید، از من پیروى کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است». و میفرماید: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا٦٥﴾[النساء: ۶۵]. «به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند؛ و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند؛ و کاملا تسلیم باشند». و آیات زیادی در این مورد آمده است، و آیه مذکور به صراحت میگوید که باید مسایل مورد خلاف به کتاب و سنت بر گردانده شود و باید به داوری قرآن و سنت راضی شد، و راضی بودن به حکم قرآن و سنت مقتضای ایمان است و برای دنیا و آخرت بندگان مایه خیر و برکت است و سرانجام بهتری دارد. حافظ ابن رجب در کتابش (لطائف المعارف) در مورد این مسئله میگوید:
(افرادی از تابعین شام همچون خالد بن معدان و مکحون و لقمان بن عمرو وغیره شب نیمه شعبان را بزرگ میداشتند و در آن زیاد عبادت میکردند، و مردم فضیلت و بزرگداشت آن را از آنها فرا گرفتهاند، میگویند در این مورد روایاتی اسرائیلی به آنها رسیده بود و وقتی در دیگر شهرها مردم از عمل آنها مطلع شدند اختلاف کردند بعضی این کار را پذیرفتند و در بزرگداشت این شب با آنها موافقت کردند، از آن جمله گروهی از عابدان بصره و دیگران، و بیشتر اغلب علمای حجاز به آنها اعتراض کرده و عمل آنها را نپذیرفتند از آن جمله آن علماء مىتوان عطاء و ابن ابی ملیکه را نام برد و عبدالرحمن بن زید بن اسلم این را از فقهای اهل مدینه نقل کرده است، و قول اصحاب مالک نیز همین است و آنها میگویند: گرامیداشت نیمه شعبان بدعت است و علمای اهل شام در کیفیت احیای آن دو نظریه ارائه دادهاند: یکی احیای این شب به صورت گروهی در مساجد مستحب است، و خالد بن معدان و لقمان بن عامر و کسانی دیگر در این شب بهترین لباسهای خود را میپوشیدند، و خوشبویی استعمال میکردند، و چشمانشان را سرمه میکشیدند، و این شب را در مسجد به عبادت میپرداختند، و اسحاق بن راهویه با آنها در مورد این کار اظهار موافقت نمود و گفت احیای شب نیمه شعبان در مساجد بطور گروهی بدعت نیست، این را کرمانی در مسائل خود از او نقل کرد است.
و نظریه دوم این بود که جمع شدن در مساجد برای نماز خواندن و داستان گفتن و دعا مکروه است و اگر کسی تنها برای خودش نماز بخواند مکروه نیست، و این قول اوزاعی امام و فقیه و عالم اهل شام است، و این قول إن شاءالله به حق نزدیکتر است، تا اینکه میگوید: از امام احمد سخنی در مورد شب نیمه شعبان سراغ نداریم و در مورد احیای شب نیمه شعبان - با توجه به دو روایتی که از او دربارهی شب دو عید نقل شده است - دو روایت را میتوان ارائه داد، و او در مورد احیای شب عید دو روایت دارد، در روایتی احیای آن را به صورت گروهی مستحب نمیداند؛ چون از پیامبر صو اصحابش نقل نشده است، و در روایتی دیگر آنرا مستحب میداند چون عبدالرحمن بن یزید بن الأسود آنرا انجام داده و او از تابعین است، پس همینطور در مورد شب احیای نیمه شعبان پیامبر صچیزی ثابت نیست، و همچنین از صحابه در این مورد چیزی ثابت نشده، و فقط احیای آن از گروهی از تابعین که از فقهای برجسته اهل شام بودهاند ثابت است). پایان کلام حافظ ابن رجب.
در کلام ابن رجب تصریح شده است که در مورد احیای شب نیمه شعبان چیزی از پیامبر صو صحابه ثابت نیست اما اینکه اوزاعی /احیای آن را برای افراد به صورت جداگانه مستحب دانسته و حافظ ابن رجب این قول را پسندیده و انتخاب کرده است باید گفت که این قول عجیب و ضعیف است؛ چون هر چیزی که با دلایل شرعی ثبوت ندارد برای مسلمان جایز نیست که آنرا در دین خدا قرار دهد، خواه آن کار را به صورت فردی انجام دهد یا به صورت گروهی، و خواه آن را بصورت پنهانی و یا آشکارا انجام دهد، چون فرموده پیامبر صکلی و عام است که میفرماید: (هر کسی کاری را انجام دهد که ما به آن فرمان ندادهایم عمل او مردود است). و دیگر دلایلی که در مورد انکار بدعتها و بر حذر داشتن از آن آمده است.
و امام ابوبکر طرطوشی /در کتابش (الحوادث و البدع) میگوید:
(و ابن وضاح از زید بن اسلم روایت میکند که گفت: هیچ کسی از اساتید و فقهای ما به نیمه شعبان توجه نمیکردند، و به سخن مکحول توجه نمیکردند، و بر این باور نبودند که این شب از دیگر شبها افضل است). و به ابن ابی ملیکه گفتند: زیاد نمیری میگوید پاداش عبادت در شب پانزده شعبان مانند عبادت در شب قدر است، ابن ابی ملیکه گفت: اگر این سخن را از او میشنیدم و عصایی در دست داشتم او را میزدم. - و زیاد داستان سرا و قصهگو بود ـ.
و علامه شوکانی در فوائد المجموعه میگوید: (این حدیث که: ای علی، هر کسی در شب نیمه شعبان صد رکعت نماز بخواند که در هر رکعتی سوره فاتحه و قل هو الله احد را ده بار بخواند خداوند همه نیازهای او را بر آورده میسازد... الخ)، موضوع و ساختگی است و کلمات صریحی که در بیان پاداش این شب آمدهاند برای انسان هیچ تردیدی باقی نمیگذارد که این حدیث موضوع است، و همچنین راویان این حدیث افراد مجهول و نامشخصی هستند و از چند طریق روایت شده که همه موضوع هستند و راویان مجهول و ناشناختهاند و در (المختصر) میگوید: حدیثی که در مورد نماز در شب نیمه شعبان آمده باطل است، و ابن حبان از علی روایت کرده که: (شب نیمه شعبان را احیا کنید و روز آن را روزه بگیرید) این حدیث ضعیف است.
و در (اللآلی) میگوید: حدیث، خواندن صد رکعت نماز در شب نیمه شعبان با خواندن سوره اخلاص ده بار در هر رکعتی، موضوع است و همه راویان آن در هر سه طریق مجهول و ضعیفاند.
و حدیث: (دوازده رکعت با سی سوره اخلاص) موضوع و باطل است، و همچنین حدیث چهار رکعت، موضوع و باطل است.
و گروهی از فقها همچون صاحب (الإحیاء) وغیره و برخی از مفسرین با این حدیث فریب خوردهاند. و نماز خواندن در شب نیمه شعبان با شیوههاى مختلفی روایت شده که همه موضوع و باطل میباشند، و این با روایت ترمذی از عایشه لرا که میگوید: (پیامبر صبه مقبره بقیع رفت و نزول خداوند در شب نیمه شعبان به آسمان دنیا و اینکه افرادی برای بیشتر از موهای گوسفند آمرزیده میشوند) منافاتی ندارد، و بلکه سخن فقط در مورد احادیثی است که درباره نماز خواندن در این شب ساخته شدهاند، با اینکه حدیثی که از عایشه لروایت میشود ضعیف و منقطع است، همانطور که حدیث سابق که از علی در مورد احیای شب نیمه شعبان روایت شده است با این نماز مقرر باشد، منافاتی ندارد، اما چنان که گفتیم حدیث ضعیف است.
و حافظ عراقی میگوید: حدیث نماز در شب نیمه شعبان دروغی است که به پیامبر صنسبت داده شده است، و امام نووی در کتاب (المجموع) میگوید: نمازی که معروف به نماز رغائب است و این نماز دوازده رکعت است که بین مغرب و عشاء در شب اولین جمعه رجب خوانده میشود، و نماز شب نیمه شعبان که صد رکعت است، هر دو نماز بدعت و منکرند، و از اینکه در کتاب (قوت القلوب) و کتاب (إحیاء علوم الدین) ذکر شدهاند نباید فریب خورد، و همچنین نباید فریب حدیثی را خورد که در مورد این نمازها روایت میشود، چون همه اینها باطلند و حقیقت ندارند، و همچنین از اینکه حکم این نمازها برای بعضی از ائمه مشتبه بوده و در مورد استحباب آن چیزهایی نوشتهاند نباید فریب خورد، چون این امام در این مورد اشتباه کرده است.
و امام ابو محمد عبدالرحمن بن اسماعیل مقدسی کتاب ارزشمندی در ابطال این دو نماز تألیف کرده است، او در این زمینه بسیار خوب و زیبا سخن گفته است، و اهل علم در مورد این مسئله سخنان بسیار زیادی گفتهاند و اگر بخواهیم همه آنچه را در این مورد میدانیم نقل کنیم بحث طولانی میشود، و آنچه بیان کردیم برای کسی که طالب حق است کافی است و او را قانع میکند و با توجه به آیات و احادیث و کلام علماء که پیشتر ذکر شدند برای طالب حق روشن میشود که بزرگداشت و جشن گرفتن نیمه شعبان با نماز خواندن یا دیگر کارها و اختصاص دادن روز آن با روزه گرفتن بدعتی است که بیشتر علما آنرا رد کرده و با آن مخالفت نمودهاند و در شریعت مطهر اساسی ندارد، بلکه چیزی است که بعد از عصر صحابه شپدید آورده شده است، و برای طالب حق و دیگران در این مورد فرموده الهی کافی است که میفرماید: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾[المائدة: ۳]. «امروز، دین شما را کامل کردم». و آیات دیگری که در این خصوص آمدهاند، و گفته پیامبر صکه فرمود: (هر کسی در کارها چیزی پدید بیاورد که از آن نیست مردود است).
و دیگر احادیثی که در این مورد آمدهاند، و در صحیح مسلم از ابوهریره سروایت است که میگوید: پیامبر صفرمود: (شب جمعه را از میان شبها به احیا و زنده نگاه داشتن اختصاص ندهید، و روز جمعه را از میان روزها به روزه گرفتن اختصاص ندهید، مگر اینکه فردی از شما از قبل روزه گرفته باشد). پس اگر اختصاص دادن بعضی از شبها به بعضی از عبادتها جایز میبود شب جمعه از دیگر شبها اولی بود، چون روز جمعه بر اساس تصریح پیامبر صکه در احادیث صحیح آمده بهترین روز است، پس وقتی پیامبر صاختصاص دادن آن به احیا و قیام از میان شبها بر حذر داشته است این دلالت میکند که تخصیص دیگر شبها به عبادت به طریق اولی جایز نیست، مگر آنکه دلیل صحیحی باشد که بر تخصیص دلالت نماید، و از آنجا که شب قدر و شبهای رمضان احیا و کثرت عبادت در آن مشروع است پیامبر صامت را به قیام آن تشویق نموده و خودش آنرا انجام داده است، چنانکه در صحیحین از پیامبر صروایت شده که فرمود: (هر کسی با ایمان و چشمداشت پاداش شبهای رمضان را با عبادت احیا کند تمام گناهان گذشته او بخشیده میشود. و هر کسی شب قدر را با ایمان و امید پاداش احیا کند گناه گذشتهاش آمرزیده میشوند). پس اگر شب نیمه شعبان، یا شب اولین جمعه رجب، یا شب اسراء و معراج به جشن گرفتن یا چیزی از عبادت تخصیص مییافتند پیامبر صامت را به آن راهنمایی میکرد یا خودش آنرا انجام میداد، و اگر چنین میبود اصحاب آنرا برای امت نقل میکردند و آنرا از امت پنهان نمیکردند، زیرا آنها بهترین مردم و بعد از پیامبران خیرخواهترین افراد بودهاند و خداوند از اصحاب پیامبر صخوشنود بوده و آنها را راضی گردانیده است، و هم اینک شما از سخنان علما متوجه شدید که از پیامبر خدا صو از صحابه شچیزی در مورد فضیلت شب اولین جمعه رجب یا شب نیمه شعبان ثابت نیست، پس معلوم است که گرامیداشت این شبها بدعتی است که در اسلام پدید آورده است، و همچنین تخصیص این شبها به عبادت بدعت و منکر است، و همچنین شب بیست و هفت رجب که برخی از مردم معتقدند که شب اسراء و معراج است جایز نیست که به عبادت تخصیص داده شود، همانطور که گرامیداشت آن جایز نیست، این هم در صورتی است که شب اسراء و معراج به طور دقیق مشخص شده باشد، پس وقتی اقوال صحیح علما دال بر این هستند که شب اسراء و معراج مشخص نیست چگونه خواهد بود، و هر کسی میگوید که شب اسراء و معراج شب بیست و هفتم رجب است، سخنش باطل است و در احادیث صحیح اساسی ندارد و شاعر چه زیبا میسراید:
خیر الأمور السالقات علی الهدی
وشر الأمور الـمحدثات البدائع
بهترین کارها آن هستند که در گذشته بر اساس هدایت انجام میشدهاند. و بدترین کارها بدعتهایی هستند که تازه ایجاد شدهاند.
و از خداوند مسئلت مینمایم که به ما و سایر مسلمین توفیق دهد تا به سنت چنگ بزنیم، و بر آن پایدار باشیم، و از آنچه مخالف سنت است پرهیز و دوری نمائیم، بیگمان خداوند بزرگوار و بخشنده است.
وصلی الله وسلم علی عبده ورسوله نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجـمعین.
***