سوال اول: در مورد مخالفتهای شرعی
در برخی از جوامع اسلامی مخالفتهای متعددی با شریعت اسلامی انجام میشود، برخی از این مخالفتها در کنار بعضی از قبرها انجام مىگیرد، و بعضی مربوط به قَسَم و نذر است، و برخی شرک اکبر هستند که انسان را از دایره اسلام بیرون میکنند، و برخی در سطح پایینتری از این قرار دارند، چه خوب است اگر جناب عالی احکام این مسایل را برای آنها به عنوان نصیحت برای همه مسلمین توضیح دهید و از سهلانگاری در مورد این مخالفتها و اهمیت ندادن به آن بر حذر دارید.
پاسخ: الحمد لله وصلی الله وسلم على رسول الله وعلى آله وأصحابه ومن اهتدی بهداه.
اما بعد: بسیاری از مردم امور جایز را با امور شرکآمیز و کارهایی که بدعت هستند اشتباه میگیرند چنانکه بسیاری به علت جهالت و تقلید کورکورانه مرتکب شرک اکبر میشوند، بنابراین بر علما در هر کجا واجب است که برای مردم دینشان را توضیح دهند، و حقیقت توحید و حقیقت شرک را برای آنان بیان کنند، همانطوری که بر علما واجب است که برای مردم وسیلههاى شرک و انواع بدعتهایی که میان مردم رواج دارد را بیان کرده و توضیح دهند، تا مردم از آن بپرهیزند؛ چون خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ لَتُبَيِّنُنَّهُۥ لِلنَّاسِ وَلَا تَكۡتُمُونَهُۥ﴾[آل عمران: ۱۸٧]. «و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که خدا، از کسانى که کتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتما آن را براى مردم آشکار سازید و کتمان نکنید!». و در آیه دیگر میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ١٥٩ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَأَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ١٦٠﴾[البقرة: ۱۵٩-۱۶۰]. «کسانى که دلایل روشن، و وسیله هدایتى را که نازل کردهایم، بعد از آنکه در کتاب براى مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مىکند؛ و همه لعنکنندگان نیز، آنها را لعن مىکنند؛ مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند؛ آشکار ساختند؛) من توبه آنها را مىپذیرم؛ که من تواب و رحیمم». و پیامبر صمیفرماید: (هر کسی به کار خیر راهنمایی کند به اندازه انجام دهنده خیر به او پاداش میرسد). مسلم.
و همچنین پیامبر صمیفرماید: (هر کسی به هدایتی فرا بخواند به اندازه پاداش کسانی که از او پیروی میکنند به او پاداش میرسد و از پاداش آنها چیزی کم نمیشود، و هر کسی بهسوی گمراهی فرا بخواند به اندازه گناه کسانی که از او پیروی میکنند به او گناه میرسد بدون اینکه از گناه آنها کم شود). مسلم.
و در صحیحین از پیامبر صروایت است که فرمود: (خداوند در مورد هر کسی اراده خیر داشته باشد او را در دین فقیه میگرداند).
و آیات و احادیث زیادی آمده که به نشر علم و تشویق مردم به آن فرا میخواند و کتمان ورویگردانی از علم را بر حذر میدارد. اما انواع شرک و بدعتهایی که در بسیاری از شهرها در کنار قبرها انجام مىگیرد امری مشخص و قابل توجه است که باید بیان شود، و مردم از آن برحذر داشته شوند، از جمله این شرک و بدعتها این است که: صاحبان قبرها را صدا میزنند و از آنها کمک میخواهند، و از آنها میخواهند که مریضها را شفا دهند، و در مقابل دشمن پیروزشان کنند، همه این کارها از شرک اکبر است که اهل جاهلیت بر آن بودند، خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ٢١﴾[البقرة: ۲۱]. «اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید». و میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦﴾[الذاریات: ۵۶]. «من جن و انس را نیافریدم (و پیامبران را برنگزیدم) جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!». و میفرماید: ﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ﴾[الإسراء: ۲۳]. «خداوند فرمان داده و توصیه نموده که کسی جز او را پرستش نکنید». و میفرماید: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ﴾[البینة: ۶]. «و دستوری به آنها داده نشده بود جز این که خدا را بپرستند، در حالی که دین خود را برای او خالص کنند». و آیات زیادی در این خصوص آمده است.
و عبادتی که جنها و انسها برای آن آفریده شدهاند و به آن فرمان یافتهاند یگانه دانستن خداوند و خاص کردن همه عبادتهایی که به انجام آن فرمان داده از قبیل نماز و روزه و زکات و حج و ذبح و نذر و دیگر انواع عبادات برای او، چنانکه میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٢﴾[الأنعام: ۱۶۲]. «بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است». و نسک یعنی عبادت، و یکی از عبادتها ذبح کردن و قربانی کردن حیوان است، چنانکه میفرماید: ﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ١ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ٢﴾[الکوثر: ۱-۲]. «ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان و من جمله نهر در بهشت است که دو لبهى آن از طلا، و بستر آن دُرّ و یاقوت است، خاک آن پاکیزهتر و خشبوتر از مشک، و آب آن شیرینتر از عسل و سپیدتر از برف است). پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن». و پیامبر صفرمود: (لعنت خدا بر کسی که حیوان را برای غیر خدا ذبح میکند). این روایت را مسلم در صحیحش از حدیث امیر المؤمنین علی بن ابی طالب سروایت کرده است. و خداوند متعال میفرماید: ﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا١٨﴾[الجن: ۱۸]. «مساجد از آنِ خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید». و میفرماید: ﴿وَمَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ فَإِنَّمَا حِسَابُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ١١٧﴾[المؤمنون: ۱۱٧]. «و هر کس معبود دیگرى را با خدا بخواند -و مسلما هیچ دلیلى بر آن نخواهد داشت- حساب او نزد پروردگارش خواهد بود؛ یقینا کافران رستگار نخواهند شد». و میفرماید: ﴿ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ١٤﴾[فاطر: ۱۳-۱۴]. «این است خداوند، پروردگار شما؛ حاکمیت (در سراسر عالم) از آن اوست: و کسانى را که جز او مىخوانید (و مىپرستید) حتى به اندازه پوست نازک هسته خرما مالک نیستند. اگر آنها را بخوانید صداى شما را نمىشنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمىگویند؛ و روز قیامت، شرک (و پرستش) شما را منکر مىشوند، و هیچ کس مانند (خداوند آگاه و) خبیر تو را (از حقایق) با خبر نمىسازد». پس خداوند در این آیات توضیح داده است که نماز خواندن برای غیر از خدا، و ذبح برای غیر از او، و به فریاد خواندن و صدا زدن مردهها و بتها و درختان و سنگها، همه شرک به خداوند و کفر ورزیدن به اوست، و همه کسانی که علاوه بر خدا به فریاد خوانده میشوند از قبیل پیامبران و ملائکهها و یا اولیاء و جنها و یا بتها و دیگر چیزها نمیتوانند به کسی که آنها را صدا مىزند سود یا زیانی برسانند، و صدا زدن و کمک خواستن کسانی غیر از الله، شرک و کفر است، چنانکه خداوند توضیح داد که اینها صدا و فریاد کسی را که آنها را میخواند، نمیشنوند، و به فرض اگر بشنوند او را اجابت نمیکنند، بنابراین بر همه مکلفین از انسانها و جنها واجب است که از این کار پرهیز کنند و دیگران را از آن بر حذر دارند، و باطل بودن آنرا بیان کنند، و تذکر دهند که این کار با توحیدی که پیامبران به آن فرا میخواندهاند مخالف است، چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾[النحل: ۳۶]. «ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که: خداى یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید». و میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ٢٥﴾[الأنبیاء: ۲۵]. «ما پیش از تو هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر اینکه به او وحى کردیم که: معبودى بحق جز من نیست؛ پس تنها مرا پرستش کنید». و پیامبر صسیزده سال در مکه فقط بسوی خداوند دعوت میکرد، و مردم را از شرک ورزیدن برحذر میداشت، و معنی «لا إله إلا الله» را برایشان توضیح میداد، اما تعداد اندکی دعوت او را پذیرفتند، و بیشتر مردم از پذیرفتن دعوت او و اطاعت از او سرباز زدند، آنگاه پیامبر صبه مدینه هجرت کرد و آنجا دعوت بسوی خدا را برای مهاجرین و انصار گسترش داد و نشر نمود، و در راه الله جهاد کرد، و به پادشاهان و سران دنیا نامه نوشت، و دعوت خویش و هدایتی را که با خود آورده بود برایشان توضیح داد، و او و اصحابش در این راه صبر و بردباری نمودند، تا اینکه خداوند دین خود را چیره و پیروز گرداند و مردم گروه گروه به اسلام گرویدند و توحید منتشر شد و شرک از مکه و مدینه و سایر جزیرت العرب بوسیله پیامبر و بعد از او بدست اصحابش از بین رفت، سپس جهاد در راه خدا را در شرق و غرب ادامه دادند تا اینکه خداوند آنان را بر دشمنانش پیروز گردانید و آنها را روی زمین قدرت داد و حکمفرما نمود و دین خدا بر سایر ادیان همانطور که خداوند وعده داده بود پیروز شد، چنانکه میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ٣٣﴾[التوبة: ۳۳]. «او کسى است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند». و از جمله بدعت و وسیلههاى شرک نماز خواندن در کنار قبرها و قرآن خواندن بر آن و ساختن مسجد و گنبد بر آن است، و همه اینها بدعت و منکر از وسیلهها و ذرائع شرک اکبر میباشند، بنابراین در حدیث صحیح از پیامبر صروایت شده که فرمود: (لعنت خدا بر یهود و نصارا باد آنها قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند). و در صحیح مسلم جندب بن عبدالله ساز پیامبر صروایت میکند که فرمود: (کسانی که پیش از شما بودند قبرهای پیامبران و صالحان خود را در مسجد قرار دادند، هان آگاه باشید قبرها را مسجد قرار ندهید من شما را از این کار باز میدارم...). پیامبر صدر این دو حدیث و در احادیث دیگری که در این خصوص آمدهاند روشن نموده است که یهودیان و نصارا قبرهای پیامبران خود را مسجد قرار میدادند بخاطر این پیامبر صامتش را از اختیار مشابهت با آنها در مسجد قرار دادن قبرها و نماز خواندن بر آن و نشستن و ماندن در کنار آن و قرآن خواندن در کنار آن نهی کرده است، چون همه این کارها وسیلههایی هستند که منجر به شرک و غلو و افراط در مورد صاحبان قبر میشدند، چنان که یهود و نصارا اینگونه هستند، و جاهلان این امت هم در مورد صاحبان قبور دچار غلو افراط گردیدهاند، تا جایی که صاحبان قبرها را پرستش مینمایند، و برایشان حیوان سر میبرند، و از آنها کمک میخواهند، و برایشان نذر کرده و از آنان میخواهند که بیماران را شفا دهند، و آنها را بر دشمنان پیروز کنند، چنانکه هر کسی از آنچه از شرک اکبر که در کنار قبر حسین و بدوی و شیخ عبدالقادر گیلانی و ابن عربی وغیره انجام میشود آگاه است این را به خوبی مىدانند، و در حدیث از پیامبر صروایت است که ایشان صاز گچکاری قبرها، و نشستن بر آن، و ساختن بر آن، و نوشتن بر آن نهی کرده است، چون گچکاری و ساختن بر قبرها از وسیلههای شرک اکبر هستند. پس بر همه مسلمین ـ بر ملتها و حکومتها ـ واجب است که از این شرک و این بدعتها بر حذر دارند، و از علمایی که عقیدهشان صحیح و درست است بپرسند، و در آنچه از امور دینشان دچار اشکال میشوند راه سلف در پیش بگیرند، تا خداوند را از روی آگاهی پرستش کنند، چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾[الأنبیاء: ٧]. «اگر نمىدانید، از آگاهان بپرسید». و پیامبر صمیفرماید: (هر کسی راهی را طى کند و در آن به دنبال علم و دانش باشد خداوند راه رسیدن به بهشت را برای او هموار میسازد). و پیامبر صمیفرماید: (هر کس که خداوند به او اراده خیر داشته باشد او را در دین آگاهی میدهد). و معلوم است که بندگان بیهوده آفریده نشدهاند و بلکه برای هدفی بزرگ و ارزشمند آفریده شدهاند و آن هدف این است که تنها خدا را بپرستند نه چیزهایی غیر از او را، چنانکه میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦﴾[الذاریات: ۵۶]. «من جن و انس را نیافریدم (و پیامبران را برنگزیدم) جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!». و تنها راه شناخت این عبادت تدبر و اندیشیدن در کتاب بزرگ خداوند و سنت مطهر است، و شناخت اوامر خدا و پیامبر ص، پرسیدن از علما در آنچه اشکال پیش میآید، میباشد، و اینگونه عبادتی که خداوند بندگان را به خاطر آن آفریده است شناخته میشود، و بصورتی انجام مىگیرد که خداوند مشروع و مقرر نموده است، و این تنها راه رسیدن به موفقیت و کرامت و نجات از خشم و عذاب الهی است، به امید اینکه خداوند مسلمین را به انجام آنچه مایه رضامندی اوست توفیق دهد، و به آنان آگاهی در دین ارزانی نماید، و از او تعالی خواهانیم که بهترین افراد را حاکم مسلمین بگرداند و رهبران آنها را اصلاح نماید و علمای مسلمین را توفیق دهد تا وظیفه دعوت و تعلیم و نصیحت و توجیه که مسئولیت آنهاست را انجام بدهند، بیگمان خداوند بخشنده و بزرگوار است. و یکی از انواع شرک ورزیدن سوگند خوردن به غیر الله است مانند سوگند خوردن، به پیامبران و به سر فلانی، یا به زندگی فلانی، و سوگند خوردن به امانت و شرافت، در حدیث صحیح از پیامبر صروایت است که فرمود: (هر کسی سوگند میخورد به خداوند سوگند بخورد یا ساکت بماند).
و فرمود: (هر کسی به چیزی غیر از خداوند سوگند خورد براستی که شرک ورزیده است...). امام احمد از امیر المومنین عمر بن خطاب ساین حدیث را با اسناد صحیح روایت کرده است، و میفرماید: (هر کسی به غیر از خداوند سوگند بخورد کفر یا شرک ورزیده است) ابوداود و ترمذی بروایت از ابن عمر. و پیامبر صمیفرماید: (هر کس به امانت سوگند بخورد از ما نیست...).
و میفرماید: (به پدرانتان سوگند نخورید و به مادرانتان و به انبازها سوگند نخورید، و به خداوند سوگند نخورید مگر آن که راست گفته باشید). و احادیث زیادی در این مورد آمده است.
سوگند خوردن به غیر از خداوند شرک اصغر است، و اگر سوگند خورنده معتقد به تعظیم چیزهایی باشد که آن چیز علاوه بر خدا سود و زیان میرساند، یا شایستگی این را دارد که به فریاد خوانده شود و از آن کمک گرفته شود، به شرک اکبر منجر میگردد، و گفتن هر چه خدا و هر چه فلانی بخواهد، و اگر خدا و فلانی نبود، و این از خدا و از فلانی است، همه شرک اصغر هستند؛ چون پیامبر صفرمود: (نگویید آنچه خدا و فلانی بخواهد، بلکه بگویید آنچه خدا بخواهد و سپس فلانی بخواهد). و با این معلوم میشود که اگر کسی بگوید اگر خدا و سپس فلانی نبود، یا بگوید این از طرف خدا سپس از طرف فلانی است...
در صورتیکه فرد سبب کاری شده باشد اشکالی ندارد. و از پیامبر صروایت است که مردی به او گفت: هرچه خدا و تو بخواهی, پیامبر صبه او گفت: آیا مرا همتا و انباز خدا قرار میدهی؟!.
بگو: هر چه فقط خدا بخواهد... این حدیث دلالت میکند که وقتی بگوید هرچه تنها خدا بخواهد کاملتر است، و اگر بگوید: آنچه خدا و سپس فلانی بخواهد اشکالی ندارد، و اینگونه بین احادیث و دلایل جمع میگردد.