سوال دوم: در مورد توسل
بعضی از مردم توسل به ایمان آوردن به پیامبر و به محبت و طاعت او را با توسل به ذات و جایگاه او قاطی میکنند، همانطور که توسل به دعای پیامبر صدر دوران حیاتش را با دعا خواستن از او بعد از وفاتش در میآمیزند و مخلوط میکنند، و این در آمیختن باعث شده آنچه که جایز است با آنچه که ممنوع است مشتبه و آمیخته شود، بنابراین اگر ممکن است در این مورد توضیح دهید تا شبهه بر طرف شود و هواپرستانی که در این مسایل مسلمین را دچار شبهه میکنند و فریب میدهند، رد شوند.
پاسخ: تردیدی نیست که بسیاری از مردم به علت جهالت و کمبود افرادی که به آنها تذکر دهند و آنان را بهسوی حق راهنمایی کنند فرق توسل جایز را با توسل ناجایز نمىدانند، و معلوم است که این دو با یکدیگر تفاوت و فرق بزرگی دارند، توسل مشروع چیزی است که خدوند پیامبران را با آن فرستاده، و کتابها را با آن نازل فرموده، و جنها و انسانها را برای آن آفریده است، و آن عبادت خداوند و محبت او و محبت پیامبر صو دوست داشتن همه پیامبران و مومنان و ایمان داشتن به رستاخیز و بهشت و جهنم و همه چیزهایی است که خدا و پیامبرش از آن خبر دادهاند.
همه اینها وسیله شرعی برای رسیدن به بهشت و نجات از جهنم و سعادت دنیا و آخرت هستند، از آن جمله دعا و به فریاد خواندن خداوند و توسل به او با اسما حسنای او و صفاتش، و توسل به او با محبت او و ایمان آوردن به او، و توسل به او با همه اعمال صالحی که برای بندگانش مشروع نموده، و آن را وسیله برای رسیدن به رضامندی خویش و دست یافتن به بهشت قرارداده است، و همچنین این امور را وسیلهای برای رفع مشکلات و آسان شدن کارها در دنیا و آخرت قرار داده است، چنان که میفرماید: ﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُ﴾[الطلاق: ۲-۳]. «و هرکس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند، خداوند برای او راه نجاتی قرار میدهد. و او را از جائی که گمان ندارد روزی میدهد». و میفرماید: ﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مِنۡ أَمۡرِهِۦ يُسۡرٗا﴾[الطلاق: ۴]. «و هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند کار را بر او آسان میسازد». و میفرماید: ﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يُكَفِّرۡ عَنۡهُ سَئَِّاتِهِۦ وَيُعۡظِمۡ لَهُۥٓ أَجۡرًا﴾[الطلاق: ۵]. «و هرکس تقوای الهی پیشه کند (و از مخالفت فرمان او بپرهیزد) خداوند گناهانش را میبخشد، و پاداش او را بزرگ میدارد». و میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ٤٥﴾[الحجر: ۴۵]. «به یقین، پرهیزگاران در باغها(ى سرسبز بهشت) و در کنار چشمهها هستند». و میفرماید: ﴿إِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ٣٤﴾[القلم: ۳۴]. «برای پرهیزکاران نزد پروردگارشان باغهای پرنعمت بهشت است». و میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّكُمۡ فُرۡقَانٗا وَيُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ٢٩﴾[الأنفال: ۲٩]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمىدهد؛ (روشنبینى خاصى که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت؛) و گناهانتان را مىپوشاند؛ و شما را مىزمرزد؛ و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است». و آیات زیادی در این خصوص آمده است.
و از جمله توسل جایز، توسل جستن به خداوند با محبت پیامبرش و ایمان داشتن به او و پیروی کردن از شریعت اوست، چون این امور از بزرگترین اعمال صالح و بزرگترین عبادتها هستند.
اما توسل جستن به مقام و جایگاه پیامبر ص، یا به ذات او، یا به حق او، یا به جایگاه کسی دیگر از پیامبران و صالحان، یا به ذات و یا به حق آنها از بدعتهایی است که اصل و اساسی ندارد، و بلکه از وسیلههاى شرک است، چون اصحاب شکه از همه مردم به پیامبر صو به حق آگاهترند این کار را نکردند، و اگر در آن خیری میبود آنها از ما پیشی میگرفتند، و وقتی در زمان عمر سدچار قحطسالی شدند بهسوی قبر پیامبر صنرفتند، و به او توسل نکردند، و در کنار قبرش دعا نکردند، بلکه عمر ساز عموی پیامبر عباس بن عبدالمطلب خواستند که برای باران دعا کند و او سبالای منبر گفت: پروردگارا! ما قبلاً به وسیله پیامبرت صطلب باران میکردیم و تو باران نازل میفرمودی، اکنون بوسیله عموی پیامبرمان (یعنی عباس س) از تو طلب باران میکنیم. راوی میگوید: (بوسیله دعای عباس باران میبارید). بروایت امام بخاری.
سپس عمر سبه عباس گفتند دعا کند و مردم آمین گفتند آنگاه خداوند باران فرو فرستاد. و داستان کسانی که در غار گرفتار شدند معروف است، و در صحیحین آمده است و خلاصهاش این است که سه نفر از کسانی که پیش از ما بودهاند برای شب گذراندن و برای آنکه از باران محفوظ بمانند به غاری پناه میبرند وقتی داخل غار رفتند صخرهاى از داخل کوه غلتید و دهان غار را بهسوی آنها مسدود کرد و آنها نتوانستند سنگ را از دهان غار دور کنند بنابراین با خود گفتند: هیچ چیزی شما را از این صخره نجات نمیدهد مگر اینکه با توسل با اعمال خود خداوند را به فریاد بخوانید، آنگاه پیش خدا دعا کردند و از او کمک خواستند، و یکی با ذکر نیکی به پدر و مادرش به خدا متوسل شد، و دیگری به عفت و پاکدامنیاش از زنا، گرچه که قدرت انجام آن را داشت، و سومی به امانتداری خود، آنگاه خداوند صخره را از راه آنها دور کرد و از غار بیرون آمدند، این داستان دلیل بزرگی است برای اینکه اعمال صالح از بزرگترین اسباب در حل مشکلات و بیرون رفتن از تنگناها و سلامت ماندن از سختیهای دنیا و آخرت هستند.
اما توسل جستن به مقام و جایگاه، یا به حق، یا به ذات فلان فرد، از بدعتهای منکر و از وسیلههاى شرک است. و کمک خواستن از مرده و به فریاد خواندن او شرک اکبر است.
و اصحاب شوقتی پیامبر صزنده بود از او میخواستند که برایشان دعا کند و وقتی دچار قحطسالی میشدند از پیامبر میخواستند که برایشان دعا نماید، اما وقتی پیامبر صوفات نمود دیگر بعد از وفاتش از او چیزی نخواستند، و بهسوی قبر او برای طلب شفاعت وغیره نیامدند، چون آنها میدانستند که بعد از وفات پیامبر خواستن از او جایز نیست، و این کار فقط در زمان حیات او جایز است، و روز قیامت همه مردم بهسوی او میروند تا برایشان شفاعت کند، تا خداوند میان آنها فیصله نماید، و از ایشان میخواهند تا برایشان شفاعت نماید تا خداوند آنها را به بهشت وارد کند، این هم بعد از آن است که مردم به آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی †مراجعه میکنند اما آنها عذر میآورند که نمیتوانند شفاعت کنند، و هر یک از آنها میگوید: نفسی، نفسی، نزد کسی دیگر بروید، وقتی نزد عیسی؛ میآیند آنها را راهنمایی میکند که نزد پیامبر ما محمد صبیایند، آنگاه مردم نزد ایشان صمیآیند و ایشان میگویند: (أنا لها، أنا لها) چون خداوند به او وعده داده است، بنابراین پیش خدا به سجده میافتد و ستایشهای زیادی برای او میگوید و همچنان در سجده میماند تا آنکه به او گفته میشود: سرت را بلند کن و بگو، سخنت گوش داده میشود و بخواه خواستهات برآورده میشود، و شفاعت کن شفاعتت پذیرفته میشود. این حدیث در صحیحین آمده و به حدیث شفاعت مشهور است، و مقام محمود که خداوند به او اشاره نموده همین است، چنان که در سوره اسراء میفرماید: ﴿وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَةٗ لَّكَ عَسَىٰٓ أَن يَبۡعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا٧٩﴾[الإسراء: ٧٩]. «و پاسى از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافى براى توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستایش برانگیزد».
وصلى الله على نبینا محمد وعلی آله وأصحابه وأتباعه بإحسان وجعلنا الله من أهل شفاعته إنَّه سمیع قریب.