رساله چهارم: تذکری مهم در مورد دروغ بودن وصیتنامهای که به شیخ احمد خادم حرمین شریف نبوی نسبت داده میشود
از عبدالله بن باز به هر کسی از مسلمین که نامه را مورد ملاحظه قرار میدهد، خداوند مسلمین را بر پایبندی به اسلام نگاه دارد و ما و آنان را از شر افتراهای جاهلان و افراد عامی و نادان نجات دهد. آمین.
سلام علیکم ورحـمة الله وبرکاته، أما بعد:
از نامهای اطلاع یافتم که به شیخ احمد خادم مسجد نبوی نسبت داده شده است، این اعلانیه با این عنوان آمده است (این وصیتنامه شیخ احمد خادم مسجد النبی در مدینه است).
او در آن میگوید:
شب جمعه بیدار بودم و قرآن را تلاوت میکردم، بعد از تلاوت اسماء الله الحسنى را خواندم وقتی تمام کردم آماده خواب شدم پیامبر صرا دیدم که گفت: ای شیخ احمد، گفتم: لبیک ای رسول خدا، ای گرامیترین آفریده خدا، آنگاه ایشان به من گفتند: من از کارهای زشت مردم شرمنده هستم و نتوانستم با پروردگارم و با ملائکه روبهرو شوم چون از این جمعه گذشته تا این جمعه یکصد و شصت هزار نفر بر غیر دین اسلام وفات کردهاند، سپس پارهای از گناهانی که مردم به آن مبتلا هستند را ذکر کرد، و سپس گفت: این وصیت رحمتی از سوی خداوند توانا و جبار برای مردم است سپس برخی از علائم قیامت را نام برد تا اینکه گفت: ای شیخ این وصیت را به اطلاع مردم برسان چون آنچه در این هست با قلم تقدیر از لوح محفوظ نقل شدهاند و هر کسی این را بنویسد و از شهری به شهر دیگر و از محلهای به محله دیگر برساند برای او کاخی در بهشت ساخته میشود، و هر کسی آنرا ننویسد از شفاعت من در روز قیامت محروم میشود، و هر کسی آنرا بنویسد اگر فقیر باشد خداوند او توانگر و ثروتمند مینماید، و اگر بدهکار باشد خداوند بدهکاری و وامهای او را پرداخت میکند، و اگر گناهی مرتکب شده، خداوند او و پدر و مادرش را به برکت این وصیتنامه میبخشد، و هر کسی از بندگان خدا این را ننویسد خداوند او را در دنیا و آخرت روسیاه میکند.
و سه بار سوگند خورد و گفت والله این حقیقت است، و اگر من دروغ بگویم از دنیا در حال کفر میروم، و هر کسی این وصیتنامه را تصدیق کند از عذاب جهنم نجات مییابد، و هر کسی آنرا انکار کند کافر میشود.
این خلاصه مطالبی بود که در این وصیتنامه که به دروغ به پیامبر صنسبت داده شده، آمده است. از چند سال است که بارها قضیه این وصیتنامه را میشنویم که هر از چند گاهی بین مردم پخش و توزیع میگردد، و متن و کلمات این وصیتنامه متفاوت است و گوینده دروغگویش میگوید: او پیامبر صرا در خواب دیده و پیامبر این وصیتنامه را به او داده است و در این وصیتنامهای که اخیرا پخش شده میگوید: پیامبر صرا زمانی دیده که برای خوابیدن آماده شده است، یعنی در حالت بیداری او را دیده است!.
این دروغگو در این وصیتنامه چیزهای زیادی را ادعا کرده است که دروغ و باطلی آشکار و واضح است و هم اینک شما را از دروغ و باطل بودن آن آگاه میکنیم، و در سالهای گذشته نیز در مورد آن تذکر دادهام و برای مردم بیان کردهام که دروغی آشکار است، اخیرا وقتی مطلع شدم که پخش و توزیع شده است در مورد نوشتن درباره آن دچار تردید شدم، زیرا باطل بودن آن آشکار و هویدا و معلوم است که جعلکننده آن برای دروغ گفتن جرات زیادی دارد، و فکر نمیکردم کسی اندک بینشی داشته باشد، یا از فطرت سالمی برخوردار باشد، فریب این سخنان پوچ را بخورد، اما بسیاری از برادران به من اطلاع دادند که این وصیتنامه بسیاری از مردم را گول زده و آنها آنرا در میان خود دست به دست گردانده و بعضی آنرا تصدیق کردهاند، بنابراین لازم دیدم که باید برای بیان باطل بودن این وصیتنامه و برای توضیح اینکه این وصیت دروغی است که به پیامبر صنسبت داده میشود مطلبی بنویسم تا کسی فریب آنرا نخورد، و هر صاحب علم و ایمان و یا افرادی که فطرتشان سالم و از عقل درستی برخوردارند وقتی در این وصیتنامه تامل و اندیشه کنند مىدانند که این به دلایل زیادی دروغ است.
و من از یکی از خویشاوندان شیخ احمد که این دروغ به او نسبت داده شده در مورد این وصیت پرسیدم، او در پاسخ به من گفت: که این را به دروغ به شیخ احمد نسبت میدهند، و او اصلا چنین چیزی نگفته است، و شیخ احمد مدت زیادی است که وفات یافته است، و به فرض آنکه همین شیخ احمد یا کسی که از او بزرگتر است ادعا کند که پیامبر صرا در حالت خواب یا بیداری دیده و پیامبر او را به این وصیت توصیه کرده است، ما به یقین میدانیم که او درو غ میگوید، و اگر دروغ نمیگوید کسی که به او این سخنان را گفته شیطان است، و به دلایل زیادی پیامبر صنیست که برخی از این دلایل عبارتند از:
۱- پیامبر صبعد از وفاتش در حالت بیداری دیده نمیشود، و هر کسی از جاهلان صوفیها که ادعا میکند که پیامبر را در حالت بیداری دیده، و یا میگویند پیامبر در جشن میلاد النبی و امثال آن حاضر میشود، مرتکب اشتباه فاحشی شده است، و نهایت فریب را خورده است، و با کتاب و سنت و اجماع علما مخالفت کرده است، چون مردهها فقط در روز قیامت از قبرهایشان بیرون میآیند نه در دنیا، و هر کسی خلاف این را بگوید دروغ میگوید و یا فریب خورده است و حقی را که سلف صالح شناختهاند و اصحاب رسول الله صو پیروانشان بر آن بودند، نشناخته است. خداوند میفرماید: ﴿ثُمَّ إِنَّكُم بَعۡدَ ذَٰلِكَ لَمَيِّتُونَ١٥ ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تُبۡعَثُونَ١٦﴾[المؤمنون: ۱۵-۱۶]. «سپس شما بعد از آن مىمیرید؛ سپس در روز قیامت برانگیخته مىشوید». و پیامبر صمیفرماید: (من اولین کسی هستم که در روز قیامت قبر او شکافته میشود، و من اولین شفاعتکننده هستم که شفیع قرار میگیرم). و آیات و احادیث زیادی در این مورد آمده است.
۲- پیامبر صخلاف حق را نمیگوید، نه در زمان حیاتش، و نه بعد از وفاتش، و این وصیتنامه آشکارا با پیامبر مخالف است، میشود پیامبر صرا در خواب دید، و هر کسی پیامبر صرا در خواب به همان صورتش حقیقیاش ببیند، او را دیده است؛ چون که شیطان نمیتواند خود را به صورت ایشان در بیاورد، چنانکه در حدیث آمده است، ولی آنچه مهم است ایمان و صداقت و عدالت و دیانت و امانتداری کسی است که خواب را میبیند، و آیا او پیامبر صرا در صورتش دیده یا در غیر صورت او، اگر حدیثی از پیامبر صروایت شود که در حیات خود آنرا گفته و این حدیث از طریق افراد معتمد و عادل روایت نشده باشد، به آن حدیث اعتماد نمیشود، و از آن استدلال نمیشود، و اگر حدیثی از طریق افراد ثقه و دارای قوت حافظه روایت شده باشد اما با روایت کسی مخالف است که از آن راویها حافظهاش قویتر و از آنها معتمدتر است و جمع بین هر دو روایت ممکن نباشد یکی از منسوخ قرار مىگیرد و به آن عمل نمیشود، و دومی ناسخ قرار مىگیرد و به آن عمل میشود، البته اگر این کار با شرایط خود ممکن باشد، و اگر جمع بین دو روایت کسی که حافظهاش ضعیفتر و عدالت و درستکاری او کمتر است رد و طرد شود و در مورد آن چنین حکم شود که این روایت شاذ است و به آن عمل نمیشود.
پس چگونه وصیت کسی که آنرا از پیامبر صنقل میکند معلوم نیست و درستکاری و امانتداری او مشخص نمیشود پذیرفته میشود، پس باید این وصیتنامه دور انداخته شود و به آن التفات نگردد، گرچه در آن چیزی مخالفت با شریعت وجود نداشته باشد پس وقتی وصیت مشتمل بر امور زیادی است که بر بطلان آن دلالت مینماید و نشانگر این هستند که به دروغ به پیامبر صنسبت داده شده است، و متضمن دین و آئینی است که خداوند به آن فرمان نداده است، چگونه قابل قبول است.
و پیامبر صمیفرماید: (هر کسی سخنی را به من نسبت دهد که من آنرا نگفتهام باید جایگاهى را برای خودش در دوزخ آماده کند) و سازنده این وصیتنامه به پیامبر صچیزهایی نسبت داده که پیامبر آنرا نگفته است و دروغ صریح و خطرناکی را بر او بسته است.
بنابراین اگر توبه نکند و به مردم اعلام نکند که این وصیت منسوب به پیامبر صدروغ است به طریق اولی مستحق عذاب میگردد، و او اگر توبه کند باید دروغ بودن آن را برای مردم اعلام بدارد چون هرکسی که باطلی را میان مردم پخش مینماید و به دین نسبت میدهد، توبهاش صحیح نیست مگر آنکه باطل بودن آنرا اعلام کند تا مردم بدانند که او از دروغ خود بازگشته و خودش را تکذیب کرده است، چون خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ١٥٩ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَأَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ١٦٠﴾[البقرة: ۱۵٩-۱۶۰]. «کسانى که دلایل روشن، و وسیله هدایتى را که نازل کردهایم، بعد از آنکه در کتاب براى مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مىکند؛ و همه لعنکنندگان نیز، آنها را لعن مىکنند؛ مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند؛ آشکار ساختند؛) من توبه آنها را مىپذیرم؛ که من تواب و رحیمم».
خداوند متعال در این آیه کریمه توضیح میدهد که هر کسی چیزی از حق را پنهان کند توبهاش پذیرفته نیست مگر بعد از آن که اصلاح و روشنگری نماید، و خداوند دین را برای بندگانش کامل گردانیده و با بعثت پیامبرش محمد صو با شریعت کاملی که بر او وحی نموده نعمت را بر آنها تکمیل کرده است، پیامبر را از میان مردم نبرد مگر بعد از اکمال و توضیح دین چنانکه میفرماید: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾[المائدة: ۳]. «امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مایوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم». و افتراکننده این وصیت در قرن چهاردهم آمده و میخواهد دین جدیدی را به خورد مردم بدهد که هر کس از دستورات آن اطاعت کند به بهشت میرود! و میگوید هر کس از دستور آن پیروی نکند از بهشت محروم خواهد بود و به دوزخ خواهد رفت! و میخواهد این وصیتنامه دروغین را بزرگتر و برتر از قرآن قرار دهد، چنانکه در آن میگوید: هر کسی این وصیتنامه را بنویسد و از شهری به شهر دیگر بفرستد یا از محلی به محل دیگر برساند در بهشت برای او کاخی ساخته میشود، و هر کسی آنرا ننویسد و نفرستد از شفاعت پیامبر صدر روز قیامت محروم میشود، و این زشتترین نوع دروغ است، و روشنترین دلیل بر دروغ این وصیت و بیحیا بودن سازنده آن است، چون هر کسی قرآن را بنویسد و از شهری به شهر دیگر بفرستد اگر به قرآن عمل نکند چنان پاداش و فضیلتی به او نمیرسد، پس چگونه نویسنده و ناقل این وصیتنامه دروغین به چنین پاداشی دست مییابد، و هر کسی که قرآن را ننویسد و از شهری به شهر دیگر نرساند اگر به پیامبر صایمان داشته باشد و از شریعت او پیروی کند از شفاعت او محروم نمیشود، و این یکی از دروغهایی است که در این وصیتنامه آمده است که برای باطل بودن آن و دروغ بودن آن و حماقت و وقاحت و عدم شناخت ناشر آن از رهنمود نبوی صکافی است، و علاوه بر این چیزهای دیگری در این وصیتنامه آمده که همه بر دروغ و باطل بودن آن دلالت مینماید و اگر سازنده و پردازنده آن هزار بار قسم بخورد و بر علیه خویش دعای بزرگترین عذابها و شدیدترین عقوبتها بنماید که این وصیتنامه صحت دارد و او راست میگوید، راستگو قرار نمیگیرد، و و صیتنامه درست نمیشود، بلکه سوگند به خدا که این وصیتنامه دروغی بزرگ و باطلی بس زشت است، و ما خدا و ملائکه و مسلمین را گواه میگیریم که این وصیت دروغی است که به پیامبر صنسبت داده شده است، خداوند کسی را که به پیامبر صدروغ نسبت میدهد خوار نماید و او را به آنچه مستحق آن است سزا دهد، و علاوه از امور گذشته امور زیادی هست که بر دروغ و باطل بودن این وصیتنامه دلالت مینماید: اول اینکه او در وصیتنامه میگوید: از جمعه گذشته تا این جمعه یکصد و شصت هزار نفر بر غیر از دین اسلام مردهاند، این علم غیب است و وحی بعد از وفات پیامبر صقطع شده است و ایشان در حیات خود غیب نمیدانسته است، پس چگونه بعد از وفاتش غیب میداند، چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ﴾[الأنعام: ۵۰]. «بگو: «من نمىگویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم».
و میفرماید: ﴿قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾[النمل: ۶۵]. «بگو: کسانى که در آسمانها و زمین هستند غیب نمىدانند جز خدا».
و در حدیث صحیح از پیامبر صروایت است که فرمود: (مردانی در روز قیامت از حوض من دور کرده میشوند، آنگاه میگویم: پروردگارا، اصحابم، اصحابم، آنگاه به من گفته میشود: تو نمیدانی که بعد از تو چه چیزهایی ایجاد کردهاند، آنگاه من همان سخنی را میگویم که بنده صالح خدا گفته است: ﴿وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ﴾[المائدة: ۱۱٧]. «و تا زمانى که در میان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم؛ ولى هنگامى که مرا از میانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى؛ و تو بر هر چیز، گواهى».
دومین مسئلهای که بر باطل بودن این وصیتنامه و دروغ بودن آن دلالت میکند این است که در آن میگوید: (هر کسی این وصیتنامه را بنویسد اگر فقیر باشد خداوند او را توانگر میکند، و اگر بدهکار باشد خداوند بدهکاری او را رفع میکند، و اگر گناهی بر او باشد خداوند به برکت این وصیتنامه او و پدر و مادرش را میبخشد).
این دروغی بزرگ و دلیلی واضح و روشن بر دروغگو بودن سازنده وصیتنامه و قلّت حیای او از خداوند است، چون کسی با نوشتن قرآن به چنین چیزهایی دست نمییابد، پس چگونه با نوشتن این وصیتنامه باطل به این سه چیز دست مییابد!.
آری، این انسان پلید میخواهد اینگونه مردم را فریب دهد و آنها را به این وصیتنامه وابسته نماید تا آن را بنویسند و به دنبال این فضیلت دروغین باشند، و اسبابی را که خداوند برای بندگانش مشروع نموده رها کنند، گفته است که هر کسی این را بنویسد ثروتمند میشود، وامهایش ادا میگردند، و گناهانش بخشوده میشوند.
از اسباب خواری و اطاعت از هوای نفس و شیطان به خدا پناه میبریم.
سومین مسئلهای که بر باطل بودن این وصیتنامه دلالت میکند این است که او در آن میگوید: و هر کسی از بندگان خدا که این وصیتنامه را ننویسد در دنیا و آخرت روسیاه میشود، این نیز دروغ و به وضوح بر باطل بودن این وصیتنامه و دروغگو بودن سازنده آن دلالت میکند، چگونه فرد عاقلی به خود اجازه میدهد که این وصیتنامه را بنویسد که مرد مجهول و نامشخصی در قرن چهاردهم آنرا ارائه داده و به دروغ به پیامبر صنسبت داده و ادعا میکند که هر کس آنرا ننویسد در دنیا و آخرت روسیاه میشود، و هر کس آنرا بنویسد اگر فقیر باشد ثروتمند میگردد، بعد از آنکه بدهکار بوده بدهکاریهایش پرداخت میگردند، و گناهانش بخشیده میشوند.
بار خدایا تو پاکی، این تهمتی بس بزرگ است، و دلایل و واقعیت به دروغ بودن این دروغگو و جسارت او به خدا و حیا نکردن او از خدا و مردم گواهی میدهد، زیرا افراد زیادی این وصیتنامه را ننوشتهاند، اما چهرهاشان سیاه نشده است، و شمار زیادی که تعدادشان را فقط خدا میداند این وصیتنامه را بارها نوشتهاند اما بدهکاری و وامهایشان پرداخت نشده و هنوز فقیر هستند، بار خدایا از انحراف قلبها و زنگار گناهان به تو پناه میبریم، و شریعت برای کسی که برترین و بزرگترین کتاب یعنی قرآن را بنویسد چنین پاداشی مقرر نکرده است، پس چگونه به کسی که وصیتی دروغین و مشتمل بر انواع امور پوچ و باطل و جملهای کفر آمیز را بنویسد مستحق چنین پاداشی میگردد.
سبحان الله! خداوند در مورد کسی که به خود جرات دروغ بستن بر او را میدهد چقدر بردبار و شکیبا است.
مسئله چهارم از مسایلی که نشانگر این است که این وصیتنامه باطل و دروغ محض است این است که او در آن میگوید: (هر کسی این وصیتنامه را تصدیق کند از عذاب جهنم نجات مییابد، و هر کسی آنرا انکار کند کافر میشود). این هم جسارت و دروغ بستن بر خداوند است، و این افترا کننده همه مردم را فرا میخواند که دروغ او را تصدیق کنند، و ادعا میکند که آنها با تصدیق این وصیتنامه از عذاب جهنم نجات مییابند، و هر کسی آن را تکذیب کند کافر میشود، سوگند به خدا که این درغگو، دروغ بزرگی را بر خدا بسته است، و سخن بیجایی گفته است. در حقیقت کسی که آنرا تصدیق کند سزاوار است که کافر باشد، نه کسی که آنرا تکذیب کند، چون این وصیتنامه دروغ باطل است و صحت ندارد، و ما خدا را گواه میگیریم که این وصیتنامه دروغ است و سازنده آن دروغگو است و میخواهد آئینی برای مردم بسازد که خداوند به آن فرمان نداده است، و میخواهد چیزهایی وارد دین مردم کند که از دین نیستند، و حال آنکه خداوند این دین را کامل گردانیده و نعمت خویش را بر امت اتمام کرده است، آن هم در چهارده قرن پیش از این دروغ، پس برادر و خوانندگان عزیز آگاه باشید و از تصدیق چنین دروغهایی به شدت بپرهیزید، و مبادا میان شما رواج یابد، و بدانید که حق نوری دارد که جویندهاش دچار اشتباه نمیشود و فریب نمیخورد، بنابراین حق را بوسیله دلیل آن بجویید و هر جا که دچار اشکال میشوید از علما بپرسید، و از قسم دروغگویان فریب نخورید، شیطان برای پدر و مادرتان آدم و حوا سوگند خورد که خیرخواه آنهاست، و حال آنکه او بزرگترین خائن و دروغگوترین دروغگوست، چنانکه خداوند میفرماید: ﴿وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ٢١﴾[الأعراف: ۲۱]. «و براى آنها سوگند یاد کرد که من براى شما از خیرخواهانم». پس از شیطان و پیروان دروغگویش بپرهیزید، زیرا شیطان و پیروانش قسمهای دروغین زیادی میخورند و عهدهای زیادی میبندند که آن را میشکنند و گفتههای آراسته و زیبای زیادی برای فریفتن و گمراه کردن با خود دارند!.
خداوند مرا و شما و سایر مسلمین را از شر شیاطین و فتنههای گمراه کنندگان، و انحراف منحرفان، و فریب دادن دشمنان باطلگرای که میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و مردم را در دینشان دچار اشتباه نمایند نجات بدهد، اما بدانید که خداوند نور خویش را کامل مینماید و دینش را یاری میدهد گر چه شیاطینی که دشمن خدا هستند و پیروان کافر و ملحدان آنان، این را دوست نداشته باشند.
اما ظهور و پدید آمدن منکراتی که این دروغگو به آن اشاره کرده امری است که واقعیت دارد و قرآن و سنت به شدت از این منکرات بر حذر داشتهاند، و قرآن و سنت مایه هدایت میباشند و کفایت میکنند، از خداوند مسئلت مینمایم که احوال مسلمین را بهبود ببخشد و به آنها پیروی از حق و استقامت بر آن و توبه از همه گناهان را ارزانی نماید بیگمان خداوند توبهپذیر و بر همه چیز تواناست.
اما آنچه از علامات قیامت نام برده است، باید گفت که احادیث علامتهای قیامت را بیان کردهاند و قرآن به بخشی از آن اشاره کرده است، و هر کس میخواهد علامات قیامت را بداند در کتابهای حدیث و تالیفات علما آن را مییابد و مردم نیازی ندارند که این دروغگو آنها را بفریبد و حق را با باطل بیامیزد،
وحسبنا الله ونعم الوکیل، لا حول ولا قوة إلاَّ بالله العلي العظیم، والحمد لله رب العالمین وصلی الله وسلم علی عبده ورسوله الصادق الأمین، وعلی آله وأصحابه وأتباعه بإحسان إلی یوم الدین [۳].
[۳] مجموع الفتاوی: ۱/ ۱٧۸- ۲۰۰.