چهارم- امت پیشوا، دارای استقلال است:
در آیاتی که راجع به تغییر قبله بحث میکند، دو بار با یک لفظ این آیه آمده است:
﴿تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٤﴾[البقرة: ۱۳۴].
«(به هرحال) آنان قومی بودند که مردند و سر خود گرفتند. آنچه به چنگ آوردند متعلق به خودشان است، و آنچه فرا چنگ آوردهاید از آنِ شماست، و دربارۀ آنچه که میکردهاند از شما پرسیده نمیشود (و هیچکس مسئول اعمال دیگری نیست و کسی را به گناه دیگری نمیگیرند)».
به دنبال این استقلال عقیدتی، استقلال تشریعی آمده که آن هم تغییر قبله است تا این امت میراث تمامی مقدسات داشته باشد، ولی مسجدالحرام نخستین خانهای است که برای مردم بنیانگذاری شده، و قبلۀ پیامبران و محل نزول وحی است و آیات متعددی پشت سر هم آمده که ضرورت روکردن به سوی داخل و خارج مسجدالحرام را بیان میکند تا جایی که اگر انسان در دورترین نقطۀ شمال یا جنوب، شرق یا غرب هم باشد و در هر جا باشیم، قبله، یکی است. و این از جمله چیزهایی است که شکل و ویژگی خاصی به مسلمانان میدهد و آنان را از دیگران متمایز میسازد. پس همۀ مسلمانان از لحاظ قلبی و جسمی متعلق به قبله یعنی کعبه هستند که در مسجدالحرام واقع شده است. مسلمانان در کمترین مسائلی که مربوط به شعائر تعبدی، انحرافات اخلاقی و یا اوهام اعتقادی است از یهود یا نصارا، مجوس یا هندو، کمونیست یا سوسیالیست پیروی نمیکنند. این امتی که میتواند برای خود جایگاهی در منظومۀ جهانی قرار دهد، زیر دست یا وابستۀ دولتها نیست، بلکه اصل این است که این امت، پرچمدار و گواه بر همۀ جهان باشد و دینش، برترین ادیان در جهان باشد. آیات زیر این امر را به خوبی روشن میسازند:
(۱) آیۀ:
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ ٣٣﴾[التوبة: ۳۳].
«خدا است که پیغمبر خود (محمدص) را همراه با هدایت و دین راستین (به میان مردم) روانه کرد تا این آئین (کامل و شامل) را بر همۀ آئینها پیروز گرداند (و به منصۀ ظهورش رساند) هرچند که مشرکان نپسندند».
(۲) آیۀ:
﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ وَلَوۡ ءَامَنَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۚ مِّنۡهُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ١١٠﴾[آل عمران: ۱۱۰].
«شما (ای پیروان محمدص) بهترین امتی هستید که به سود انسانها آفریده شدهاید (مادام که) امر به معروف میکنید و نهی از منکر مینمائید و به خدا ایمان دارید و اگر اهل کتاب (مثل شما به چنین برنامه و آئین درخشانی) ایمان بیاورند، برای ایشان بهتر است (از باور و آئینی که برآنند. ولی تنها عدۀ کمی) از آنان با ایمانند و بیشتر ایشان فاسق (و خارج از حدود ایمان و وظائف آن) هستند».
این استقلال در اعتقاد و تشریع و ارزشها و اخلاق، چیزی است که هر مسلمانی را در امت اسلام وامیدارد که با تمام توان در راه عزتمند کردن امتش، تقویت بنیان و پایهاش، رسوخ اخلاقش، استقرار اقتصادش، گسترش مدارس و دانشگاههایش، و زیادشدن خیر و خیرخواهی میان افرادش بکوشد؛ به دیگران بدهد و دست گدائی به سوی دیگران دراز نکند؛ ابتکار و اختراع کند و دنبالهرو و وابسته نباشد؛ امتی تولیدکننده باشد و تنها مصرفکنندۀ غربال شدۀ تمدنهای مختلف نباشد بلکه اختراعات خوب و نوآوریهای زیاد و انواع فنون و امکانات مختلف داشته باشد؛ از برهنگی و بیحجابی و زنا و شرابخواری به دور باشد، و باید حضوری جهانی و تأثیری تاریخی در مسلمان و غیرمسلمان داشته باشد.