قبله ما میان امتی راکد و بی حرکت و امتی پیشوا

فهرست کتاب

اوّل- امت راکد و بی‌حرکت، عقیده‌اش فاسد است:

اوّل- امت راکد و بی‌حرکت، عقیده‌اش فاسد است:

امت بی‌جان و بی‌حرکت، امتی است که به خدائی ایمان دارد که نمی‌تواند پیروانش را یاری کند، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ فَلۡيَنظُرۡ هَلۡ يُذۡهِبَنَّ كَيۡدُهُۥ مَا يَغِيظُ ١٥[الحج: ۱۵].

«کسی که گمان می‌برد خدا پیغمبرش را در دنیا و آخرت یاری نمی‌دهد و پیروز نمی‌گرداند، (بداند که خداوند به کوری چشم او، وی را در هردو سرا پیروز می‌گرداند. لذا از خشم بترکد و بمیرد و هر کاری که از دستش ساخته است انجام دهد؛ مثلاً) او ریسمانی به سقف خانه بیاویزد و سپس (خویشتن را حلق‌آویز و راه نفس را) قطع نماید و (تا سر حد مرگ پیش رود و بدین هنگام بنگرد و) ببیند آیا این کار، خشم او را فرو می‌نشاند (و خودکشی، پیروزی را از محمد باز می‌گرداند؟)».

یا به پروردگاری ایمان دارد که تنها در آفرینش حق دارد و در فرمانروایی حقی ندارد، یا به نظرش محدودۀ امر خدا کم است و رزق و روزی‌های پروردگار برای غذا دادن کودکان کفایت نمی‌کند، در نتیجه تولیدات بشری را با کاهش نسل کم می‌کند و در تولیدات اقتصادی‌ خود با اعتقاد به کمبود منابع و یا سیطرۀ انسان سرکش غربی تجدید نظر می‌کند، و در هریک از این‌ها حق ماست که هر پس‌مانده و وارد شده‌ای را قبول کنیم.

یا امت بی‌جان و بی‌حرکت، امتی متواکل [۵]است که عقیدۀ قضا و قدر را تنها در اسباب قبول دارد و در مسببات و نتایج قبول ندارد؛ پس به دنبال تولید و تلاش و کوشش و طلب علم و تعلیم مردم نمی‌رود؛ در نتیجه امتی دنباله‌رو و فرمانبردار هرکس و زیردست دیگران می‌شود. پیامبرصدر حدیثی که ابن مسعود روایت می‌کند از این حالت جمود و بی‌حرکتی و ذوب‌شدن در دیگران برحذر نموده آنجا که می‌فرماید: «اغد عالماً أو متعلماً، ولاتکونن إمعة» [۶]: «فردا دانشمند یا تحصیل‌کرده باش و دنباله‌رو دیگران مباش».

امت بی‌جان و بی‌حرکت، افرادش از مردم بیشتر می‌ترسند تا از پروردگار مردم، از این رو امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنند، ظالم را از ارتکاب ظلم منع نمی‌کنند، درمانده را پناه نمی‌دهند، آواره و سردرگم را راهنمایی نمی‌کنند، یتیم را سرپرستی نمی‌کنند، حاکم را نصیحت نمی‌کنند، به انسان ضعیف و زیردستان رحم نمی‌کنند، به مستمند و یتیم و اسیر غذا نمی‌دهند، منفی‌گرایی شعارشان است و گوشه‌گیری عادتشان است. این‌ها دردهایی هستند که در مخ و دل و اعضای امت رسوخ کرده‌اند.

امت بی‌جان و بی‌حرکت، در میانش عقاید و افکار فال‌گیری و احساس بد و ترس و آشفتگی شیوع پیدا می کند، زیرا آنان دورتر از آن هستند که دارای ایمانی باشند که آرامش و امن و امان را به وجود می‌آورد؛ خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢[الأنعام: ۸۲].

«کسانی که ایمان آورده باشند و ایمان خود را با شرک (پرستش چیزی با خدا) نیامیخته باشند، امن و امان ایشان را سزاست، و آنان راه‌یافتگان (راه حق و حقیقت) هستند».

[۵] متواکل کسی است که هیچ تلاش و کوششی برای به دست آوردن مایحتاج زندگی نمی‌کند و فقط امیدوار است و بدون آنکه کوششی نماید می‌گوید خدا بزرگ است و روزی ما را می‌رساند (مترجم) [۶] أعلام الموقعین، ۲/۱۶۰.