نقش اسلام در آینده بشر

احاديث‌ پيامبر اکرمص

احاديث‌ پيامبر اکرمص

۱. ثوبانسمی‌‌گوید که‌ رسول‌ خدا ص فرمود: «خداوند برایم‌ زمین‌ را فراهم‌ آورد. به‌ گونه‌ای‌ که‌ شرق و غرب‌ زمین‌ همه‌ی‌ زمین‌ را دیدم‌ و قلمرو حکمرانی‌ امت‌ من‌ تمام آن بخش‌ از زمین‌ که برایم ‌نمایان‌ شد، خواهد رسید.»

۲. رسول‌ خداصفرمود: «این‌ دین‌ و دعوت‌ به‌ هر جا که‌ شب‌ و روز می‌رسد، خواهد رسید و خداوند این‌ دین‌ را به‌ عزتی‌ که‌ دین‌ اسلام‌ را می‌دهد و ذلتی‌ که‌ کفر را به‌ آن‌ خوار و ذلیل‌ می‌کند، در هر خانه‌ی‌ گلی‌ وپشمین‌ [و در تمام‌ زمین] وارد می‌کند.»

۳. رسول‌ خدا صفرمود: «نبوت‌ و پیغمبری‌ [وجود خود رسول‌ خدا] تا زمانی‌ که‌ خداوند بخواهد در میان‌ شما خواهد بود و پس‌ از آن‌ خلافت‌ بر اساس‌ روش نبوی‌ و سپس‌ سلطنت‌ و پادشاهی‌ به جای خلافت‌ تا زمانی‌ که‌ خواست‌ خداوند‌ باشد، خواهد بود و به‌ دنبال‌ آن‌، سلطنت‌ وپادشاهی‌ جبری‌ خواهد بود تا به‌ خواست‌ خداوند‌ دوباره‌ خلافت‌ بر اساس‌ روش‌ پیامبر بر پا گردد.»

این‌ احادیث‌ به‌ قلب‌ اطمینان‌ می‌دهد که‌ دین‌ اسلام‌ برای‌ رهایی انسان در حال شکنجه پا‌ پیش‌ خواهد نهاد تا دستش‌ بگیرد و او را از پرتگاه‌های‌ هلاکت‌ به‌ بلندای ‌عزت‌ و آسایش‌ برساند؛ او را پاک‌ و آسوده کند و شرافت‌ از دست رفته‌ی انسانی‌اش‌ را به‌ او باز گرداند. پس از آن این‌ انسان‌ شکنجه دیده و آشفته، احساس خواهد کرد که ‌دوباره‌ متولد شده‌ و طعم‌ سعادت‌ و آرامش‌ را خواهد چشید و در خواهد یافت که‌ مخلوق و آفریده‌ای‌ نیک‌ و مکرّم‌ است‌. ان‌ شاءاللّه‌.

این‌ها مژده‌ها و خوش‌ خبری‌هایی‌ از زبان‌ پاک‌ رسول‌ صادق÷است‌ که‌ ما را در مورد آینده‌ی‌ اسلام‌ بشارت‌ می‌دهد. این‌ در حالی‌ است‌ که‌ اکنون‌ فریاد ‌دادخواهی‌ غرب‌، همسان‌ فریاد‌ انسانی‌ است‌ که‌ به‌ سرعت‌ در حال‌ غرق شدن‌ است و تنها انگشتانش‌ روی‌ آب‌ قرار دارد و از شرق می‌خواهد که‌ با دین خود‌ او را نجات‌ دهد. مجله‌ی‌ الامان چاپ لبنان به‌ نقل‌ از یکی‌ ازنویسندگان‌ روسی‌ در شماره‌ی‌ ۵٧ سال‌ ۱٩۸۰ م‌. چنین‌ بیان‌ کرده‌ است‌ که‌: «تنها راه‌ بهبودی‌ و سامان‌ بخشیدن‌ به‌ وضعیت‌ مادی‌ مردم‌ غرب‌ در روزگار کنونی، بازگشت‌ به‌ ایمان‌ توأم با عشق‌ و شیفتگی‌ به‌ مقصد و غایت‌ انسانی‌ است. این‌ همان‌ چیزی‌ است‌ که‌ ارزش‌ و مسئولیت‌های‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌اش‌ را مشخص‌ می‌کند؛ ایمان‌ به‌ ارزش‌های‌ اخلاقی، در وجود‌ همه‌ی افراد بشر نهادینه‌ می‌شود و‌ همگان‌ را در برمی‌گیرد و بر تمامی‌ اعتبارات‌ و سنجه‌های‌ عقلی‌ در مورد آزادی‌ بی‌حد و مرز فردی‌ برتری‌ می‌یابد.»

بدین‌ گونه‌ می‌بینیم‌ که‌ یک روس به ما اشاره می‌کند تا برای‌ نجات‌ جهان ‌غرب‌ پا‌ پیش‌ نهیم‌ و شریعت‌ خداوندی را که‌ تنها عامل‌ نجات‌ است، به‌ غرب‌ عرضه‌ کنیم‌؛ حتی اگر از این امر ناخشنود باشد. یکی‌ از دانشمندان‌ فرانسوی‌، اسلام‌ را تنها عامل‌ نجات‌ بشر می‌داند و می‌گوید: «غرب‌، هرگز اسلام‌ را نشناخت. از آغاز ظهور اسلام‌، موضع دشمنی‌ و خصمانه‌ای‌ در برابر آن‌ گرفت‌ و از تهمت زدن و عیبجویی از اسلام‌ به‌ منظور یافتن‌ دلایلی‌ جهت ‌رویارویی‌ با آن‌، خودداری نکرد این‌ وضع‌ زشت‌ ادامه‌ یافت‌ تا سرانجام‌ چکامه‌ها وگفتارهای‌ بد در میان‌ خردگرایان‌ غرب‌ در مورد اسلام‌ ریشه‌ دوانید. اما با وجود همه‌ی‌ این‌ها، شکی‌ نیست‌ که‌ اسلام‌ تنها چیزی‌ است‌ که‌ جهان‌ معاصر برای‌ نجات‌ از سردرگمی‌های‌ تمدن‌ مادی‌ به‌ آن‌ نیازمند‌ است‌. بی‌گمان اگر این سردرگمی‌ و حیرت‌ با همین‌ وضع‌ ادامه‌ یابد، به‌ هلاکت‌ و نابودی‌ انسان‌ منتهی‌ خواهدشد.»