دلايل برتری اسلام
در شرایط کنونی دلایلی هست که عقیدهی اسلامی را تنها نامزد احراز مسئولیت رهایی بشر معرفی میکند و بدین سبب، بایستی وظیفهی رهایی بشر را از بدبختی و شقاوتیکه از آن گریز گاهی نمییابد، بر عهده گیرد. انسان ، با گرفتار آمدن و رنجور شدن از بلاها و مصایبجاهلیت اینک در آستانهی ناامیدی از رهایی و نجات قرار دارد. آن هم درست در زمانی که در سردرگمی و پریشانی و شقاوتی که اعماق وجودش را میشکافد و در حیرت و اضطرابی که عقل را از کار میاندازد و جگر را پاره پارهمیکند، هلاک شده است.
هر اندیشمندی این پیامد جامعهی بشری را حس میکند و در مییابد که مرحلهی نقش آفرینی دین اسلام فرا رسیده است. خداوند دین اسلام برای بهبودی بشری و رحمت به عنوان برای آنان برگزیده است. اکنون زمان آن است که این دین برای آسوده کردنِ انسان تباه و سردرگم و آزاد از هر قید و بند اخلاقی، پا پیش نهد.
هر مسلمانی نه تنها میداند، که پای میفشارد که دین اسلام پس از این همه کنار زده شدن از صحنه، بار دیگر به صحنه آید تا دست هر شرقی و غربی را بگیرد و به راه راست سوق دهد.
از این رو دلایل و چشماندازهایی وجود دارد که ما را بر آن میدارد تا براین امر که آینده از آنِ این دین است، پای بفشاریم. مهمترین آنها عبارتند از:
۱. دین اسلام، با انسان و فطرت انسانی سازگار اس،
۲. افسردگی بسیار شدید تمدن غرب،
۳. مژدههایی روشن و قاطع از کتاب و سنت،
۴. خوش خبریهای به وقوع پیوسته در زمین که نمایانگر بازگشت انسان به سوی خدا است.
این چشماندازها، طلایهی دلایلی است که ما را برآن میدارد تا به اذن الهی بر این امر پای بفشاریم که: بیگمان این عقیده عقیدهی اسلامی بسان مرغزار یا باغستانی است در بیابانی خشک که بشر تنها در سایهی آن به آسایش و راحتیخواهد رسید.
اکنون، به طور اختصار هر یک از دلایل چهارگانهی فوق را توضیح خواهم داد.