اول: کفر و شرک به خداوندﻷ
کفر و شرک از مهمترین و بزرگترین اسبابی است که باعث میشود شخص در قبرش عذاب داده شود.
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَدۡنَىٰ دُونَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَكۡبَرِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٢١﴾[السجدة: ۲۱].
«قطعاً ما عذاب نزدیکتر (دنیا) را پیش از عذاب بزرگتر (آخرت) به ایشان میچشانیم، شاید از کفر و معاصی دست بکشند و به سوی خدا برگردند».
ابن عباسبمیگوید: مفهوم این آیه «عذاب قبر» است.
رسول خدا جدر حق مشرکین دعا کرد که خداوند آنها را در قبرهایشان عذاب بدهد. علیسمیگوید: رسول خدا جدر جنگ احزاب در حق مشرکین این چنین دعا کرد: «مَلأَ الله بُيُوتَهُمْ وَقُبُورَهُمْ نَاراً كَمَا حَبَسُونَا عَنْ صَلاَةِ الْوُسْطَى حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ» [۱۲].
«خداوند خانهها و قبرهای آنها را از آتش پرکند، به خاطر اینکه ما را از نماز عصر بازداشتند تا اینکه خورشید غروب کرد!»
* در حدیث زیدبن ثابتسآمده است که: رسول خدا جدر باغی که از آن «بنی نجار» بود بر قاطری سوار بود، قاطر از مسیر راه خارج شد و میخواست فرار کند و نزدیک بود که رسول خدا جبیفتد، در آنجا چهار، پنج یا شش قبر بود. رسول خدا جفرمود: «مَنْ يَعْرِفُ أَصْحَابَ هَذِهِ الْأَقْبُرِ؟»
«چه کسی صاحبان این قبرها را میشناسد؟»
مردی گفت: من میشناسم. رسول خدا جفرمود:
«مَتیَ ماتَ هَوُلاءِ؟»
اینها کی مردهاند؟
آن مرد گفت: «مَاتُوا فِي الإِشراكِ» [۱۳]
«در حالت شرک وفات کردهاند».
* ام مبشرلمیگوید:
رسول خدا جنزد ما تشریف آورد در حالیکه من در باغی بودم که از آن «بنینجار» بود و در آن باغ چند قبر وجود داشت که صاحبان آنها در جاهلیت فوت کرده بودند، رسول خدا جصدای فریاد آنها را شیند که در قبرهایشان عذاب داده میشدند، پس، از آنجا بیرون رفت در حالیکه میفرمود: «تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ».
«از عذاب قبر به خداوند پناه بجوئید.»
گفتم: ای رسول خدا جآیا آنها در قبرهایشان عذاب داده میشوند؟
فرمود: «نَعَم، عَذاباً تَسْمَعُهُ البَهائِمُ» [۱۴].
«بله، چنان عذابی داده میشوند که صدای آنها را چهارپایان میشنوند (به غیر از جن و انس)»
* در حدیث ابوایوبسآمده است که: رسول خدا جهنگام غروب آفتاب بیرون رفت و صدایی را شنید، فرمود: «يَهُودُ تُعَذَّبُ فِي قُبُورِهَا» [۱۵].
«یهود در قبرهایشان عذاب داده میشوند».
* همچنین در حدیث براء بن عازبسروایت شده است که رسول خداجدر مورد شخصی کافر، زمانی که در قبر گذاشته میشود، فرمود: نزد او دو فرشته ترسناک و خشمگین میآیند و او را نهیب زده و مینشانند و از او سؤال میکنند:
«مَنْ رَبُّك؟»
«پروردگار تو کیست؟»
میگوید: «هَاه، هَاه، لاَ أَدْرِي»
«وای بر من، وای بر من، من نمیدانم!»
میگویند: «فَمَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلُ الَّذِي بُعِثَ فِيكُمْ؟؟»
«در مورد این شخص که در میان شما به پیامبری مبعوث شده بود چه میگویی؟» (چهرهی منور رسول خدا ججلوی چشمان وی آورده میشود)
اما او نمیتواند، نام رسول خدا جرا بر زبان جاری کند.
فرشتهای میگوید: «آیا او محمد نیست؟»
میگوید: «هَاه، هَاه، لاَ أَدْرِي»
«وای بر من، وای بر من! من نمیدانم»
هاتفی از آسمان ندا میدهد: «اِن كذَب، أفْرِشُوا لَهُ مِنَ النَّارِ, وَافْتَحُوا لَهُ بَابًا إلَى النَّارِ» [۱۶].
«دروغ میگوید، برای او فرشهایی از آتش جهنم پهن کنید و دریچهای به سوی جهنم برایش بگشائید».
گرما و سوزش آنرا احساس میکند و قبرش تنگ میشود که دندههایش در یکدیگر فرو میروند.
ابن عون از «عکرمه» و او از ابن عباسبنقل میکند که: این آیه:
﴿يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ﴾[إبراهیم: ۲۷].
«خداوند مؤمنان را به خاطر گفتار ثابت و استوار (و عقیدهی پایدارشان) هم در این دنیا (در برابر زرق و برق و بیم و هراس مشکلات محفوظ و مصون مینماید) و هم در آخرت (ایشان را در نعمتهای فراوان و عطایای بیپایان و جاویدان) ماندگار میدارد».
در مورد شهادت است که بعد از مرگ در قبر از شخص سؤال میشود: (منظور از شهادت، کلمهی شهادت است)
ابن عون میگوید: من از عکرمه پرسیدم که «شهادت» چیست؟
گفت: راجع به ایمان به محمد جو توحید سؤالی میشود.
و گفت: «وَ یُضِل اللهُ الظَّالِمِينَ»
«خداوند ستمگران را گمراه میکند».
عکرمه گفت: همین گواهی و شهادت است، و کفار هرگز به سوی آن راهنمایی نمیشوند.
[۱۲] روایت از بخاری (۲۹۱۳) و مسلم (۶۲۷) [۱۳] روایت مسلم (۲۸۶۷) [۱۴] صحیح، رواه احمد (۶/۳۲۶) [۱۵] بخاری (۱۳۷۵) [۱۶] صحیح ابوداود (۴۷۵۳)