عذاب قبر و راههای نجات آن

یک: توحید

یک: توحید

توحید بزرگ‌ترین سبب، از اسباب نجات‌دهنده از عذاب قبر است، چرا این‌گونه نباشد؟ زیرا به وسیله توحید است که انسان داخل بهشت می‌شود و از جهنم رهایی می‌یابد. هم‌چنان که رسول خدا جفرمود: «من مات لا یشرك بالله شیئاً دخل الجنة» [۳۵].

«هر شخصی در حالی بمیرد که برای خداوند متعال انبازی قرار نداده باشد، داخل بهشت می‌شود».

رسول خدا جدر جایی دیگر می‌فرماید: «مَنْ كَانَ آخِرُ كَلاَمِهِ: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ» [۳۶].

«هرکس که آخرین سخنش قبل از مرگ لا اله الا الله باشد، به بهشت درخواهد آمد».

پس به تحقیق توحید بزرگ‌ترین عاملی است که صاحبش را از عذاب قبر نجات می‌دهد. و احادیث رسول خدا جاشاره به این موضوع دارد، ا زجمله دلائلی که در حدیث رسول خدا جدر این مورد آمده است، حدیث براء بن عازب است که بیشتر در باب سؤال قبر آمده است.

«فَيَنْتَهِرُهُ، فَيَقُولُ: مَنْ رَبُّكَ؟ مَا دِينُكَ؟ مَنْ نَبِيُّكَ؟ وَهِىَ آخِرُ فِتْنَةٍ تُعْرَضُ عَلَى الْمُؤْمِنِ».

«با خشم و غضب او را نهیب می‌زنند و می‌گویند: پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟ پیامبر تو کیست؟ این آخرین سختی و آزمایش است که مؤمن با آن مواجه می‌شود. ولی خدواند متعال طبق این آیه:

﴿يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ[إبراهیم: ۲۷].

«خداوند مؤمنان را به خاطر گفتار ثابت و استوار (و عقیده‌ی پایدار) هم در این دنیا (در برابر زرق و برق و بیم و هراس مشکلات محفوظ و مصون می‌نماید) و در آخرت (ایشان را در نعمت‌های فراوان و عطایای بی‌پایان و جاویدان) ماندگار می‌دارد».

قدرت و نیروی درست پاسخ دادن را به او می‌دهد و او چنین پاسخ می‌دهد: «رَبِّىَ اللَّهُ، وَدِينِىَ الإِسْلاَمُ، وَنَبِيِّى مُحَمَّدٌ ج».

«پروردگار من الله، دین من اسلام و محمد جپیامبر من است».

بعد از آن هاتفی از آسمان ندا می‌دهد: «أنْ صَدَقَ عَبْدِي فأفْرِشوهُ منَ الجَنّةِ وألْبِسُوهُ مِنَ الجَنّةِ وافْتَحُوا لهُ باباً إلى الجَنّةِ فيَأْتِيهِ مِنْ رَوْحِها وطيبها ويُفْسَحُ لهُ في قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِه».

«بنده‌ی من راست گفت، برای او فرشی از پهن کنید و او را از لباس‌های بهشتی بپوشانید و برای او دریچه‌ای به سوی بهشت بگشایید. نسیم خوش آن را احساس می‌کند و تا جایی که چشم کار می‌کند قبرش گسترده می‌شود».

[۳۵] روایت از مسلم [۳۶] حاکم (۱/۳۵۱) از معاذ بن جبلسبا سند حسن روایت کرده است.