۱- حذف مسلمانان از حاکمیت
منظورم مسلمانانی است که تمام اسلام و حقیقت آن را فهمیده اند، اسلام را تجزیه نمیکنند و باطل را نمیپذیرند اسلام را به عنوان مکتبی پذیرفته اند که تضمینکنندهی خیر و برکت هردو جهان و سعادت ابدی است، و به عبارت دیگر میدانند که اسلام دین است و دولت، قرآن است و شمشیر، عبادت است و رهبری، جهاد است و عقیده.
مسلمانانی که چنین وسعت نظری دارند در ادارۀ امور مملکت به روش اسلامی و حکمت بینظیر پیش میروند و با سیاست شرعی و استوار حکومت میکنند، بدین صورت قلعهی دشمنان ویران و کاخ حلیهگران فرو ریخته میشود و تکیهگاهی برای آنان باقی نمیماند که حیلههای خود را با آن توجیه کنند و سرخورده و ناکام از مملکتی که در اثر غفلت مسلمانان بر آن تسلط یافته بودند عقبنشینی کنند.