مقدمه
سلام و درود بر پیامبر اسلام و خاندان پاکش و اصحاب وفادارش.
کتاب حاضر، قسمتی از جلد سوم کتاب سرخاب و سفیدآب [۱]است به همراه مطالب دیگری که به آن اضافه گردیده است که همگی مربوط میشود به پاسخ و بررسی پیرامون شبهات جناب دکتر محمد حسینی قزوینی که در نزد شیعیان از جایگاه علمی والایی برخوردار است و خود را مجری اوامر آقای مکارم شیرازی معرفی میکند و همیشه خود را برای هر گونه مناظرهای با علمای اهل سنت آماده میداند و در واقع ایشان نماینده اهل تشیع صفویه میباشند. بنابراین وقتی پاسخ این شخص داده شود، دیگر سایر مدعیان تشیع و دکانداران و سایتها و وبلاگهای بیشمار فیلتر نشده و آزاد، حرفی برای گفتن نخواهند داشت و باید در بطلان عقایدشان مطمئن شوند. اینجانب نیز قبلا همچون جناب قزوینی شیعه شاه عباسی بودم، ولی پس از تحقیق و مطالعه به پوچ بودن چنین مذهبی پی بردم و بدون تعصب عقاید ضاله آن را به دور انداختم، کاریکه برای امثال قزوینی ظاهرا از روی لجبازی یا تعصب یا کِبَر سن، غیر ممکن شده است. خواننده گرامی توجه داشته باشد که همین جناب قزوینی هم طبلی تو خالی بیش نیست، ولی چون متاسفانه برخی از عوام تحقیقی ندارند ممکن است فریب سخنان او را بخورند و ما نیز تنها جهت بیداری این دسته به شبهات این شخص پاسخ دادهایم، وگرنه اینجانب ۳ جلد کتاب حاوی سوالاتی با نام سرخاب و سفید آب طرح کردهام و کل مراجع مدعی تشیع را به مبارزه طلبیدهام تا بیسوادی ایشان را ثابت کنم.
[۱] جلد سوم با نام آخرین سرخاب و سفیدآب (مراجع شیعه، پاسخ نمیدهند) و در مورد نام کتاب در ابتدای کتاب اینگونه آمده: عوام و بازاریها در ایران در پاسخ مدعی، مثلی میآورند با این مضمون: اگر چنین و چنان شد من ریش و سبیل خودم را میتراشم و به جای آن سرخاب و سفیدآب میمالم. هرچند من در تمامی این تحقیق از مراتب ادب اسلامی خارج نشدم، ولی با کمال معذرت از آقایان خوارج حزب الهی من نیز در صورتی که آخوندها فقط به ۱۰% سوالات این تحقیق، پاسخی عقلی و منطقی و قرآنی و منطبق با شواهد مسلم و متواتر و معتبر تاریخی بدهند، حاضرم چنین کنم!!