پاسخ به شبهات قزوینی

فهرست کتاب

پاسخ به شبهه: اتحاد شیعه و سنی!

پاسخ به شبهه: اتحاد شیعه و سنی!

جناب قزوینی در مورخ۵/۱۲/۱۳۸٩ ساعت۲۲ در شبکه ولایت برنامه‌ای داشتند پیرامون هفته وحدت میان شیعه و اهل سنت و در خلال صحبت‌های خود، به دشمنی مسیحیان و یهودیان اشاره کردند و اینکه مسیحیان قاتل حضرت عیسی را یهودی می‌دانند ولی برای ایجاد اتحاد، واتیکان بیانیه‌ای را صادر کرد که ما حاضریم از این عقیده که یهودی حضرت مسیح را کشته است، دست برداریم و منظورش این بود که جهت ایجاد اتحاد میان شیعه و سنی می‌بایست از عقاید خود کناره گیری کنیم و هر کدام برای تحقق این امر، یک قدم برداریم و از فلان عقیده خود دست بکشیم و سپس خطابش به اهل سنت بود که ایشان حاضر به عقب نشینی از هیچ عقیده‌ای نیستند و آیا مثلا حاضرند مومن بودن ابوطالب را بپذیرند و این مسئله نزد شیعه خیلی مهم است!!!

خطاب به جناب قزوینی می‌گویم: شما که لالایی بلدی چرا خوابت نمی‌بره؟!! مثلا شیعه از کدام عقاید خویش دست برداشته؟! شما هنوز بر سر مسئله قمه زنی در شک و شبهه هستید و آن را قطعا حرام نمی‌کنید و تنها بخاطر وهن شیعه آن را جایز نمی‌دانید!! آیا شما حاضرید از افسانه شهادت حضرت فاطمه توسط خلیفه دوم و آتش زدن خانه و اصابت درب به پهلو و سقط جنین دست بردارید؟ چون این افسانه نقش مهمی را در ایجاد تفرقه بازی می‌کند، ولی شما هر ساله بر آن بیشتر پافشاری می‌کنید و حتی دهه فاطمیه می‌گیرید [۲۵]. پس تمام این سخنانی‌که گفتید شامل حال خودتان می‌شود نه اهل سنت و اما در مورد ایمان ابوطالب باید گفت: به مورد طنز آمیز و خنده داری اشاره کردید. شما یا خودتان را به خواب زده‌اید و یا واقعا جاهل و نادان هستید. ایمان داشتن یا نداشتن ابوطالب چه ربطی به عقاید شما دارد؟!! عقاید شما همچون خلافت الهی حضرت علی و امامت جزء مهم‌ترین اصول دینی به حساب می‌آیند که نزد شما از نبوت هم بالاتر است. پس این چه قیاسی است که می‌کنید؟! و ظاهرا شما هیچ چیزی را نزد اهل سنت پیدا نکردید که به چنین مواردی روی آورده‌اید. و مثلا چنان‌چه اهل سنت قبول کنند که ابوطالب ایمان داشته آیا شما حاضرید قبول کنید که حضرت علی دارای خلافت الهی و بلافصل نبوده؟ و آیا حاضرید منکر چنین مسئله‌ای شوید؟ یا منکر امام زمان، خمس مال مردم، عصمت ائمه و دیگر عقایدتان می‌شوید؟ برای خواننده گرامی لازم به تذکر است عقایدی را که شیعه به عنوان عیب‌جویی از اهل سنت مطرح می‌کند، بر فرض صحت نیز خیلی مهم نیستند [۲۶]و اعتقاد و یا عدم اعتقاد به آن‌ها خیلی حائز اهمیت نبوده و نقش چندانی ندارد، ولی عقاید شیعه بر روی کل جامعه و امت اسلامی تاثیرات مختلف سیاسی و دینی و اجتماعی را دارد و بسیار کلی‌تر و خطرناک هستند (نمونه آن رهبر شیعیان است که خود را ولی امر کل مسلمین جهان می‌داند و همین‌طور نائب بر حق امامی معصوم و من عندالله که سخنش همچون وحی الهی است) پس لازم به تذکر است که این عقاید ضاله و مخرب و ویران‌گر تشیع قلابی است که از ابتدا مانع ایجاد وحدت واقعی میان مسلمین گشته است، عقایدی‌که همچون سنگ‌ریزه می‌مانند و قابل حل شدن با سواد اعظم مسلمین نیستند و تازه سواد اعظم مسلمین را به حل شدن با خود دعوت می‌کند و انتظار دارند با دلایل خود، اهل علم و تحقیق را قانع سازند که مذهب ایشان بر حق است، یعنی در یک کلام: ای یک و نیم میلیارد مسلمان اهل سنت، لطف کنید و بیایید صحابه را غاصب خلافت الهی حضرت علی بدانید و ایشان را لعن کنید و همچون ما زیارت عاشورا بخوانید و هر ساله در ماه محرم بر سر و روی خود بکوبید و روی قبور را گنبد و بارگاه بسازید و برای ظهور امام زمان نیز، دعای ندبه بخوانید و در مصائب و مشکلات، امامان را همچون خداوند صدا بزنید و از قبور ایشان حاجت بطلبید و رهبر ما از فقیهان شیعه را به عنوان ولی امر مسلمین جهان و نائب امام معصوم قبول کنید و اجازه دهید ولایت فقیه ما به کشور شما نیز صادر شود و غیره....، خواننده گرامی خود قضاوت کند که آیا با داشتن چنین عقایدی، اصلا ایجاد اتحاد ممکن است و آیا شیعه حاضر به ایجاد اتحاد با خوارج و نواصب هست یا خیر؟ با اینکه خوارج تنها با علی دشمنی می‌کرده‌اند و بسیاری دیگر از عقاید رافضیان را ندارند که آن نیز هم اکنون کم رنگ شده و خوارج امروزی بسیار معتدل شده‌اند و همچون سابق نیستند، ولی باز شیعه حاضر به شنیدن نام ایشان هم نیست و حتی با اهل سنت که حضرت علی و اهل بیت را دوست دارند مشکل دارد، چه برسد به خوارج و نواصب. آری تا ریشه فتنه را نابود نکنید، تظاهر به وحدت سودی نمی‌بخشد و بالاخره در جایی این آتش زیر خاکستر برملا می‌شود (مثل وقتی‌که آخوندی بنام مهدی دانشمند بر بالای منبر رفت و اهل سنت و ابوبکر و عمر را حرامزاده خواند، مراجع شیعه باید توجه داشته باشند که بعضی اوقات ممکن است برخی از ایشان از حالت تقیه خارج شوند و آنچه را که در دل به آن ایمان کامل دارند، ناگهان بر زبان بیاورند و آن موقع است که چهره واقعی ایشان نمایان می‌شود و این برای منافقین خوب نیست).

جالب است که جناب قزوینی در برنامه‌ای [۲٧]درباره وحدت می‌گفت: نمی‌بایست به مقدسات کسی توهین شود!!! باید به جناب قزوینی گفت که ظاهرا شما لعن به اشخاصی‌که مورد محبت و دوستی اهل سنت هستند را توهین نمی‌دانید؟! خوب با این حساب، خوارج و نواصب هم توهینی به شما نکرده‌اند و باز جناب قزوینی پیرامون وحدت شیعه و سنی این‌گونه ادامه دادند که به گفته شهید مطهری: نمی‌بایست عواطف یکدیگر را جریحه دار کنیم!!! می‌گویم: واقعا که شما در گمراهی رتبه اول را در جهان دارید، باید به شما و مطهری و دیگر مراجع گفت: آیا لعن کردن و داشتن کینه و نفرت و بدگویی کردن در مورد اشخاصی‌که مورد محبت اهل سنت هستند باعث آن نمی‌شود که عواطف ایشان جریحه دار شود؟ پس خوارج و نواصب هم عواطف شیعیان را جریحه دار نکرده‌اند و شیعه حق اعتراض به ایشان را ندارد. (و چرا دائم معترض هستید که در زمان بنی امیه، علی را بر منبرها لعن می‌کرده‌اند؟ شما هم زیارت عاشورا می‌خوانید و البته کودکان دبستانی هم مقصود اشخاص لعن شونده در این زیارت را می‌دانند) همانطور که گفتم تا ریشه خرافات و فتنه از بین نرود سودی حاصل نمی‌شود و شما و روشن‌فکران تان چون مطهری، هرچه می‌خواهید سخنان زیبا بکار بگیرید. جناب قزوینی به اتحاد میان شیعه و سنی در ایران اشاره کرد که ایشان بدون هیچ مشکلی و بخوبی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و حتی با یکدیگر ازدواج می‌نمایند. البته این سخنان مرا به خنده انداخت، چون به یاد تخریب مساجد اهل سنت افتادم [۲۸]و همچنین مسموم شدن و ترور علمای ایشان [۲٩]که البته برای آگاهان نیازی به توضیح بیشتر در این زمینه نیست و حکومت شیعی ایران (و ولی امر مسلمین جهان) حتی اجازه ساخت یک مسجد را در شهرهای بزرگی چون تهران و اصفهان به اهل سنت نمی‌دهد و تنها دم از وحدت می‌زند. جناب قزوینی سخنان بسیاری گفت در مورد اینکه رفتار علمای عربستان با ما بسیار عالی و مودبانه بوده است. در پاسخ می‌گویم: خود ما نیز می‌دانیم که اهل سنت و علمای ایشان همیشه در حفظ جماعت مسلمین و دوری از تفرقه و ایجاد اتحاد، گام اول را برداشته‌اند و این شمایید که با عقاید و افکار مسمومی‌که در مذهب‌تان دارید، همیشه باعث تفرقه و ایجاد فتنه میان مسلمین شده‌اید و این رفتار خوب علمای اهل سنت باید باعث شرمندگی شما باشد. به هرحال خلاصه سخن ما این است که می‌بایست اتحاد واقعی و اتحادی از ته قلب میان مسلمین ایجاد شود نه اتحادی ظاهری و ایجاد چنین اتحادی تنها در سایه تمسک به قرآن و سنت و دوری از عقاید پوچ و خرافی امکان پذیر است، عقاید تفرقه انداز و پوچی‌که پایه و اساس تشیع قلابی (و نه شیعیان واقعی) را تشکیل داده‌اند و مراجع مدعی تشیع نیز به این سادگی از این عقاید دست نمی‌کشند.

[۲۵] حتی در شهر کاشان آرامگاهی برای ابولؤلؤ مجوسی که قاتل حضرت عمرسمی‌باشد درست کرده‌اند و آن را زیارت می‌کنند و یا اطراف آن جشن می‌گیرند. (البته نمی‌دانم قبر ابولؤلؤ در کاشان چه می‌کند؟ البته روافض برای هر سوالی پاسخ‌های منطقی و بسیار محکمی دارند و در این مورد نیز می‌گویند که حضرت علی، ابولؤلؤ را زیر عبای خود گرفت و با طی الارض به کاشان برد و او را در آنجا گذاشت و برگشت، تا کسی بخاطر قتل خلیفه مجازاتش نکند!! البته شما مختار هستید که به دنبال روایات صحیح و متواتر تاریخی بروید و یا به دنبال خبری واحد و جعلی و غلوآمیز و مسخره. [۲۶] تازه مراجع رافضی دائما بر این عقاید اشتباه تاکید دارند و بالای منبرها مرتب و تنها از همین عقاید صحبت می‌کنند، در صورتی‌که علمای اهل سنت این‌گونه نیستند و به قرآن و سنت تاکید می‌کنند، نه عقاید خرافی و اشتباه (در ضمن چنان‌چه حتی اهل سنت از برخی نظرات خود دست بکشند، به جرات می‌توان گفت که مراجع متعصب رافضی و خوارج حزب اللهی حاضر به عقب نشینی از هیچ عقیده‌ای نیستند و حتی چنان‌چه زبانی به این امر معترف شوند، در دل بر همان عقیده قبلی خود می‌مانند و به اصطلاح خودشان تقیه می‌کنند). [۲٧] برنامه مورخ ۱۲/۱۲/۱۳۸٩ ساعت ۳۰/۲۱ شبکه ولایت. [۲۸] همچون مسجد شیخ فیض محمد مشهد یا مسجد بجنورد و مساجد دیگر از اهل سنت. [۲٩] مسموم شدن علمای اهل سنت توسط سربازان گمنام امام زمان که با انجام این اعمال علاوه بر گمنام، بدنام نیز شده‌اند و فکر می‌کنم منظور روشن‌فکران شیعه از جریحه دار نکردن عواطف اهل سنت همین بوده که با سم ریختن و بصورت مخفیانه عمل کنید تا عواطف اهل سنت جریحه‌دار نشود و ایشان به آرامی و بدون ناراحتی به قتل برسند تا مبادا به وحدت شیعه و سنی لطمه‌ای بخورد!!!