نشانه سوم: مراعات اهمیت مسائل و ترتیب اولویات:
در مقابل مسائلی که در مورد اصناف و طبقات مدعوین، خُلُق و خویهای متفاوت مردم و ملاحظه وقایع و مناسبتها و ... گفتیم. دقت نظر در مورد آن چیزی که به سویش میخوانیم نیز بسی مهم است و بیشک حکمت مقتضی تأمل در مراتب امور دعوت است تا اینکه به ترتیب اهمیت عرضه شوند، و لذا قضایای عقیده و اصول دین و آئین در درجه اول قرار میگیرد، زیرا اگر این مسائل در بندهای صحیح نباشند، کار نیک و عمل شایسته برایش سودمند نخواهد بود: ﴿قُلۡ هَلۡ نُنَبِّئُكُم بِٱلۡأَخۡسَرِينَ أَعۡمَٰلًا١٠٣ ٱلَّذِينَ ضَلَّ سَعۡيُهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ يُحۡسِنُونَ صُنۡعًا١٠٤ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ وَلِقَآئِهِۦ فَحَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فَلَا نُقِيمُ لَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَزۡنٗا١٠٥﴾[الکهف: ۱۰۳-۱۰۵]. «بگو: آیا به شما خبر دهم زیانکارترین مردم کیست؟* کسانی هستند که کوششهایشان در زندگی دنیا گم و نابود شده با این حال گمان میکنند کار نیک انجام میدهند. آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند به خاطر همین کفر به مبدأ و معاد اعمالشان نابود شد، لذا روز قیامت میزانی برای آنان برپا نخواهیم کرد».
که به بهترین وجه کار نیک میکنند* آنان کسانیاند که به آیات پروردگارشان و ملاقات او بیباور و کافرند و در نتیجه اعمالشان باطل و هدر میرود و در روز رستاخیز ارزشی برای ایشان قائل نمیشویم.
در دعوت، هم کلیات هست و هم جزئیات، هم واجبات و هم مستحبات، هم محرمات و هم مکروهات، هم قضایای بزرگ و هم قضایای کوچک ... . هر کدام باید جایگاهش شناخته شده و سرجای خودش قرار داده شود.
گمان میکنم مسأله واضحتر از آن باشد که نیاز به تفصیل سخن باشد و به عنوان سند و مدرک به منهاج معاذ بن جبل سبنگرید که به عنوان نماینده و فرستاده پیغمبر صبه یمن رفت و منهجش را پیغمبر با این فرموده خود برایش ترسیم کرد: «به درستی که به میان قومی از اهل کتاب میروی و لذا اولین چیزی که باید آنها را به سویش بخوانی شهادت به وحدانیت خدا و رسالت محمد صاست. اگر در این مورد اطاعت کردند به آنها یاد بده که خداوند در هر شبانهروز پنج وعده نماز بر آنها فرض کرده است. و اگر در این مورد اطاعت کردند پس به آنها یاد بده که خداوند زکات را بر آنها فرض کرده، از ثروتمندانشان گرفته شده و به فقرایشان داده میشود» [۱٧].
[۱٧] امام بخاری /و امام مسلم /این حدیث را روایت کردهاند.