حکمت در دعوت و تبلیغ

نشانه سوم: نصیحت به جای رسوا کردن:

نشانه سوم: نصیحت به جای رسوا کردن:

گرچه همه مباحث گذشته نصیحت را نیز در برمی‌گرفتند و بلکه نصیحت اگر کل دعوت نباشد عمده آن را تشکیل می‌دهد، ولی باز در اینجا به صورت خاص می‌خواهم به ذکر آن بپردازم. زیرا مراد از آن در اینجا اشاره به آداب نصیحت به عنوان یک مظهر از مظاهر حکمت در دعوت است، خصوصاً که باید به بعد از نصیحت نیز فکر کنیم و نصیحت ما باعث رسوایی و بی‌آبرویی نگردد.

در توضیح حافظ ابن قیم /این امر واضح است: «نصیحت عبارت است از احسان و نیکی نسبت به کسی که نصیحت می‌کنی آن هم به صورت رحمت، دلسوزی و خیرخواهی، بنابراین نصیحت، احسان محض است که از رحمت و مهربانی سرچشمه می‌گیرد و مراد نصیحت کننده از این کار کسب رضای خدا و نیکی کردن در حق مخلوقات اوست...».

بنابراین نصیحت دعوتی اصلاحی است و باید اخلاص در آن وجود داشته باشد به همراه رعایت احساسات شخص نصیحت شونده ـ به گونه‌ای که در نشانه قبلی توضیح داده شد ـ تا باعث تبدیل نصیحت به خصومت، جدال، شرّ و نزاع نگردد.

دقت در این امر بایسته است که بیان حال برادر دینی به نحوی که او آزرده شود حرام است. و به یکی از سلف [گذشتگان] گفته شده: آیا دوست دارید که کسی عیوب شما را به شما بازگوید. در جواب گفته است: اگر طرف می‌خواهد با این کار مرا توبیخ کند، نه خیر.

و تنها تفاوتی که بین نصیحت و رسوا کردن وجود دارد نیّت، انگیزه و حرص شدید بر پوشاندن عیب مخاطب در نصیحت است، و پیغمبر صمالک کنیزی را از اینکه کنیزش را به خاطر گناهش سرزنش می‌کرد بازداشت و فرمودند: «چنانکه کنیزت زنا کرد و مشخص شـد که زنا کرده بـه او حـد زنا بزن ولی او را ملامت نکن ...» [۲۲].

فضیل گوید /: مؤمن می‌‌پوشاند و نصیحت می‌کند، و فاجر هتک حرمت کرده و سرزنش می‌نماید و گفته‌اند: هر کسی برادر [دینی]اش را در ملأ عام امر [به رفع نقصی] کند در حقیقت او را عیبناک نموده است، و علت این امر این است که نصیحت کنندۀ صادق نمی‌خواهد عیوب نصیحت شونده را اشاعه دهد، بلکه هدفش بر طرف کردن مفسده و نجات دادن برادر [دینی]اش از افتادن در آن است.

و چه قدر فرق است! بین کسی که نیتش نصیحت است، با کسی که هدفش فضیحت باشد، و لذا نباید این دو را با هم اشتباه گرفت.

و همچنانکه أم‌درداء می‌گوید: «هر کس برادرش را مخفیانه پند و نصیحت دهد به حقیقت او را آراسته است، و هر کس او را در ملأ عام پند دهد به حقیقت او را رسوا کرده است.

[۲۲] متفق علیه؛ امام بخاری: و امام مسلم: روایت کرده‌اند.