نشانه ششم: چشم پوشی از لغزشها و گذشت از خطاها:
نتیجه طریق مدارا که در فقره قبلی توضیح دادیم چشمپوشی از اشتباهات کوتاهی کنندگان است مادام که راهی برای اصلاحشان باقی باشد، و نیز نتیجه مدارا گذشت از لغزش لغزشکنندگان است تا زمانی که محترم و با وقار باشند و یا اینکه مدارا باعث از بین رفتن و یا کم شدن لغزشهایشان گردد.
و اگر مدرکی مستند برای این قضیه میخواهید به سرگذشت حاطب بن أبی بلتعه سمراجعه کنید سرگذشتی واقعی که بیانگر یکی از حالات ضعف بشری در یک لحظه است با اینکه آن شخص صحابی پیغمبر صبوده و از شرکت کنندگان در جنگ بدر است. به خاطر بزرگی لغزش عمر بن خطاب سگفت: اجازه بده گردن این منافق را بزنم ولی پیغمبر صهنگامیکه [در آن مورد] از حاطب سؤال کرد و ایشان جواب داد، فرمودند: راست گفت و در مورد او جز به نیکی سخن نگوئید. ای عمر! آیا فراموش کردهای که خداوند بر حال اهل بدر مطلع گشته و فرمود: هر کار میخواهید انجام دهید که من شما را مورد مغفرت قرار دادم.
چشمپوشی از لغزشها البته نباید اقرار به باطل تلقی شود بلکه رهانیدن و نجات دادن شخصی است که مرتکب آن لغزش شده است.
نقل شده که در بین سلف ـ گذشتگان ـ دو برادر بودهاند که یکی از راه استقامت روی برگرداند، به برادرش گفته شد: آیا با او قطع رابطه نمیکنی و از او دوری نمیگزینی؟ جواب داد: به خاطر افتادنش در این اشتباه، الآن بیشترین نیازی که به من دارد این است که دستش را بگیرم و با ملاطفت و مهربانی او را سرزنش کنم و از او بخواهم که به راه خویش بازگردد.
کسی که اشتباه و یا خطائی مرتکب میشود، حق خودش است که کلامی دلسوزانه بشنود و با شعله امید راهش روشن گردد، تا شاید به مسیر خود بازگشته، و با یاران خوب همسفر گردد.
ابودرداء ساز کنار مردی میگذشت که مرتکب گناهی شده بود و مردم او را ملامت میکردند، او آنان را از این کار منع کرد و به آنان گفت: آیا اگر او در چاهی افتاده بود، او را نجات نمیدادید؟ گفتند: آری، نجاتش میدادیم. گفت: برادرتان را سرزنش نکنید و خدا را به خاطر نعمت عافیت شکرگزاری کنید، گفتند: آیا تو از او خشمگین نیستی؟ جواب داد: از کارش خشمگینم و اگر آن کار را ترک کند برادر من است.