توزیع عقائدی ساکنان لبنان
استعمار فرانسه که به سال ۱۹۲۰ میلادی پا به لبنان گذاشت به طور مستمر سعی بر این داشت که تا حد امکان طائفهگری را در لبنان تشدید نماید و بیشتر نفوذ و سلطهی سیاسی را به مسیحیهای مارونی سپرد، اما پس از استقلال لبنان در سال ۱۹۴۳ میلادی و تدوین قانون اساسی لبنان، ریاست جمهوری به مسیحیان لبنانی، ریاست دولت (نخستوزیری) به اهل سنت و ریاست پارلمان به شیعهها سپرده شد. این قانون تا سال ۱۹۵۹ میلادی به اجرا درنیامد و تا آن زمان همهی مراکز حکومتی در دست مارونیها قرار داشت.
به سبب همین حساسیت شدید طائفهای، لبنانیها هیچ آمار دقیقی که تعداد پیروان هر طائفه را مشخص نماید ندارند، گرچه بر اساس نزدیکترین تحلیلها به واقعیت، اهل سنت ۲۶ ٪، شیعهها ۲۶ ٪، و مارونیها ۲۲ ٪ جمعیت لبنان را تشکیل میدهند و پس از آنها دُرزیها با ۶/۵٪ (پنج ممیز شش درصد) قرار دارند.
بر اساس شرایط موجود هر طائفه تلاش نموده است در یک نقطه خاص متمرکز شود تا بتواند تبدیل به قدرتی شود که توان تاثیر در محیط اطراف خود را داشته باشد: شیعهها در جنوب لبنان و سهل البقاع تمرکز دارند؛ اهل سنت در شمال و وسط لبنان و شهرهای ساحلی (بیروت و طرابلس و صیدا) ساکن هستند؛ در حالی که مارونیها در جبل لبنان و شرق بیروت متمرکز هستند.
شاید تمرکز شیعهها در جنوب لبنان بتواند درگیری میان آنان و یهودیان را در دهههای اخیر تفسیر نماید زیرا درگیری پیش آمده میان این دو قدرت نه یک درگیری عقیدتی و نه جهاد در راه خداوند و نه به هدف آزادسازی فلسطین و بلکه برای از دست ندادن سرزمینهای تحت کنترل دو طرف درگیری بود که در این شرایط چارهای جز مقاوت وجود نداشت، و اگر حملهی صهیونیستی علیه مناطق سنینشین رخ میداد مطمئنا شیعههای حزب الله هیچ حرکتی از خود نشان نمیدادند.