حافظ اسد، رئیس جمهور سوریه
در سال ۱۹۷۱ میلادی، ژنرال حافظ اسد در سوریه به قدرت رسید. وی از طائفهی علویان نصیری بود؛ این طائفه گرچه در تقسیمبندیهای سیاسی جزو مسلمانان به شمار میروند اما از نظر عقائد، انحرافات فراوانی دارند و نمیتوان آنان را مسلمان شمرد زیرا آنان علی ـ س ـ را به مقام الوهیت میرسانند.
اما با این وجود موسی صدر فورا فتوایی صادر نمود که بر اساس آن علویان را شیعه دانسته و بر این اساس حافظ اسد را مسلمان دانست! این فتوا باعث نزدیکی صدر به نظام حاکم در سوریه شد و موسی صدر تبدیل به رابطی میان حافظ اسد و رهبران انقلاب در ایران گردید، حافظ اسد از انقلاب علیه شاه حمایت میکرد و حتی پس از انقلاب نیز به سبب دشمنی شدید که با صدام داشت در جنگ ایران و عراق از ایران حمایت کرد.
به این ترتیب موسی صدر به آرامی در حال کاشتن بذرهای حکومت شیعی جدیدش بود و برای این هدف از یاری مراجع بزرگ شیعه در جهان از جمله خمینی و همینطور مسیحیان لبنان، و آمریکا و سوریه و حتی فتح که جزو اهل سنت به شمار میرفت، بهره میگرفت.
در ژولای ۱۹۷۵ میلادی، موسی صدر پرده از تشکیل شاخهی نظامی حرکت محرومان به نام «أفواج المقاومة اللبنانیه» (گروههای مقاوت لبنان) که مختصرا «امل» نامیده میشود، برداشت که خود نیز رهبری آن را بر عهده داشت.
اما طولی نکشید که موسی صدر به فلسطینیها پشت کرد و به شدت خواستار خارج شدن فلسطینیهای سنی از جنوب لبنان گردید. به زودی خواهیم دید پیروان او در جنبش امل چگونه در نبردهای معروف «ارودگاهها» میان سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ میلادی به نبرد علیه فلسطینیها خواهند پرداخت.
سپس لبنان در سال ۱۹۷۵ میلادی پا به جهنم جنگهای داخلی گذاشت که کشمکشی بسیار پیچیده بود و گروهها و طرفهای بسیار و همینطور دستهای خارجی بسیاری در آن دخالت داشتند که برای درک آن نیاز به پژوهش مستقلی است.