بخش دوم: طلوع ستارهی حسن نصر الله
بسیاری از مسلمانان برای حکم راندن در مورد مسائل و اشخاص زمام عواطف و احساسات خود را رها میکنند و ورای این حوادث و پشت پرده را ندیده و در پی جستجوی اصول و ریشهی آن برنمیآیند؛ این باعث میشود دچار اشتباه شده و عاقبت و پایان کار را به درستی تخمین نزده و در نتیجه پی به اشتباه خود نمیبرند مگر هنگامی که دچار مصیبت شوند که آنگاه پشیمانی سودی نخواهد داشت.
در مقالهی پیشین «داستان حزب الله لبنان ـ ۱» به ریشههای عمیقی که زمینهساز به وجود آمدن حزب الله شیعی در لبنان گردید پرداختیم و در این مقاله بحث را تکمیل خواهیم کرد. من به خوبی میدانم در راهی آکنده از خار قدم برمیدارم و در راه تلاش برای روشن نمودن این مساله برای دیگر مسلمانان با موجی سهمگین از رد و تجریح از سوی مسلمانانی مواجه خواهم شد که در این برههی حساس از تاریخ امت از هر نمونهی موفقی حمایت میکنند، حتی اگر شیعی و از نظر عقیده فاسد باشد. در این میان گروهی از منتقدین شیعهمرامهایی هستند که انتقاد از صحابه و هجوم به آنان و اعتراض به آرای آنان را جزوی از آزادی بیان میدانند.
همینطور با مقاومتی سرسختانه از سوی خود شیعهها روبرو خواهم شد؛ کسانی که حتی قلم به دستان اهل سنت را تشویق به بستن این پرونده و سخن نگفتن از آن و تنها پرداختن به رژیم صهیونیستی و آمریکا مینمایند؛ در حالی که خود شیعهها با گامها ثابت و حساب شده به سوی عملی کردن طرحهای خود گام برمیدارند و مسلمانان به هوش نخواهند آمد مگر هنگامی که آنان حکومتی بزرگ به اندازهی حکومت آل بویه و شاید بزرگتر تشکیل داده باشند!