با یکدیگر مهربانند: محبت میان اهل بیت و صحابه

مصاهره و وصلت از دیدگاه اسلام

مصاهره و وصلت از دیدگاه اسلام

اسلام آمد و امور والا و صفات پسندیده را تأیید نموده و از زشتی‌ها باز داشت. الله سبحانه وتعالی بیان نمود که ملاک، پرهیزکاری است:

﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡ[الحجرات: ۱۳].

«بزرگوارترين شما نزد خدا پرواپيشه‏ترين شماست».

این امر وسیلهٔ سنجش در شریعت است.

فقها ـ رحمهم الله ـ در مورد موضوعِ برابری در دین، نسب، شغل و امور مرتبط دیگر، بحث‌های درازی کرده‌اند؛ مثلاً اینکه آیا هم سطح بودن شرط صحت عقد یا لزوم آن است، و اینکه آیا این حق متعلق به زن است یا اینکه اولیای وی نیز در این امر با وی مشارکت دارند، و موضوعات دیگری که در سخنشان از ازدواج مطرح کرده‌اند.

در مورد موضوع حفاظت از ناموس و غیرت داشتن نسبت به زنان، همین بس که پیامبرجکسی را که به خاطر دفاع از ناموسش کشته شود، «شهید» نامیده است، و خودشجرهبریِ نبردی را به عهده گرفت که به سبب برداشته شدن پوشش زن مسلمان توسط یهود، اتفاق افتاد. داستان پیمان‌شکنی بنی‌قینقاع مشهور است و خلاصهٔ آن چنین است که شخصی یهودی از دختری مسلمان که می‌خواست از او طلا بخرد، درخواست کرد صورتش را آشکار کند؛ اما آن دختر نپذیرفت. پس در حالی که دختر نشسته بود و خبر نداشت، دو گوشهٔ لباسش را به هم گره زد و هنگامی که دختر برخاست، عورتش آشکار شد، پس فریاد زده و درخواست کمک کرد. در نزدیکی دختر، جوان مسلمانی بود که به سوی یهودی رفته و او را کشت؛ پس یهودیان نیز بر سر او ریخته و او را کشتند. همچنین امور دیگری از آنها نمایان گشت که بیانگر پیمان‌شکنی ایشان بود.

خوانندۀ گرامی: در برخی از احکام شرعی، مانند شرطِ وجود و رضایتِ ولیّ دختر در عقد ازدواج و گواهی دادن بر آن، حد تهمت و حد زنا و دیگر احکامی که دربارۀ حفظ آبرو و ناموس آمده است، خوب بیندیش.

با تفکر در این احکام و حکمتها و آثاری که دارند و قانون‌های بی‌نظیری که در این زمینه وجود دارد، به اهمیت موضوع پی خواهی برد.

مصاهره و وصلت، دارای احکام بسیاری است و در قانون عقد ازدواج (پیمان محکم) بیندیش؛ دربارۀ خواستگاری و احکام ویژهٔ آن بیندیش.

خواستگاری ممکن است پذیرفته شود یا نشود، و خواستگار برای به دست آوردن موافقت، از خانواده و دوستانش کمک می‌گیرد و از سوی دیگر، اولیای زن دربارۀ خواستگار تحقیق می‌کنند و این حق را دارند که بپذیرند یا رد کنند حتی اگر از خواستگار هدیه گرفته باشند یا وی زودتر مهریه را پرداخته باشد، تا زمانی که عقد بسته نشده می‌توانند خواستگار را رد کنند.

عقد باید شاهد داشته باشد و اعلام ازدواج امری شرعی است؛ چرا؟ زیرا ازدواج احکامی را در پی دارد و افراد دور را نزدیک گردانده و آنها را خویشاوند می‌سازد و زنانی را به سبب ازدواج برای همیشه بر شوهر حرام می‌کند، یا اینکه تا هنگامی که زن در نکاح مرد است آن زنها بر مرد حرام هستند. هدف از بیان این نکته، آن بود که اهمیت موضوع را یاد آور شوم تا مطالبی که بعد از این می‌آید آشکار شود پس در اینها بیندیش:

علیسخواهر حسن و حسینرا به ازدواج عمر بن خطابسدرآورد؛ آیا می‌توان گفت که علی÷دخترش را از ترس عمر به ازدواج وی در آورده است؟ شجاعتش کجاسست؟ محبت نسبت به دخترش کجاست؟ آیا دخترش را نزد شخصی ستمکار گذاشت؟ غیرتش نسبت به دین الله کجا رفته بود؟

پرسش‌های فراوانی که پایان ندارد، یا اینکه باید گفت علی÷با میل و ارادهٔ خویش دخترش را به ازدواج عمر در آورد.

بله، عمر از راه شرعی و درست و بدون هیچ شک و شبهه‌ای با نوهٔ رسول اللهجازدواج نمود [۵]و این ازدواج بیانگر رابطه و محبتی است که میان دو خانواده وجود داشته است، و چرا که نه؟ در حالی که رسول اللهجهمسرِ دخترِ عمر می‌باشد؛ بنابراین پیش از ازدواج عمر با ام کلثوم نیز وصلت میان دو خانواده وجود داشته است.

مثال دوم: سخن امام جعفر صادق÷کافی است که گفته است: «ولدني أبوبكر مرّتين»یعنی: «ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده است [یعنی از دو جهت باعث تولدِ من شده است]».

آیا می‌دانی مادر جعفر کیست؟ او فروة دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است [۶].

ای خردمند، چرا جعفر÷به جای ابوبکر نگفت محمد بن ابوبکر؟ بله،‌ نام ابوبکر را به صراحت گفت؛ زیرا برخی از شیعیان فضیلت او را انکار می‌کنند اما شیعیان دربارۀ فضیلت پسرش محمد اتفاق نظر دارند، شما را به خدا سوگند انسان به چه کسی افتخار می‌کند؟

خوانندۀ گرامی: رابطهٔ‌ تنگاتنگ میان نَسَبهای صحابه ـ از مهاجرین و انصار ـ را هر شخصی که نسبت به نسبهای آنان آگاهی دارد به خوبی می‌شناسد؛ حتی با برده‌های آزاد شدهٔ آنان. بله، حتی برده‌های آزاد شده نیز با سادات و اشراف قریش ازدواج کرده‌اند. زید بن حارثهستنها صحابه‌ای که نامش در قرآن و در سورهٔ احزاب آمده است، همسر چه کسی بود؟ مادر مؤمنان زینب بنت جحش.

رسول اللهجاسامة بن زید را به ازدواج فاطمه بنت قیس که از قریش [۷]بود در آورد.

ابوحذیفهشبردۀ آزادشده‌اش ـ سالم ـ را به ازدواج دختر برادرش، یعنی هند بنت الولید بن عتبة بن ربیعة ـ بزرگی از بزرگان قریش ـ در آورد [۸].

سخن دربارۀ وصلت‌های میان صحابه به درازا می‌کشد و تنها به ذکر نمونه‌هایی اندک از ازدواج میان اهل بیت و خلفای راشدین بسنده می‌کنم؛ از جمله اینکه:

سیدنا عمرسبا دختر فاطمه بنت رسول اللهجـ که بهترین درود الله بر وی و پدرش باد ـ ازدواج کرد؛ امام جعفر صادق÷که پیش از این ذکر شد؛ مادر و مادر بزرگش هر دو نوهٔ ابوبکر صدیقسمی‌باشند.

خوانندۀ گرامی،‌ وسوسهٔ شیطان را رها کن و تفکری عمیق و همراه با جدیت داشته باش؛ زیرا تو مسلمان هستی و جایگاه عقل بر تو پوشیده نیست و آیاتی که به تفکر و اندیشه فرمان می‌دهند بسیار است که در اینجا جای ذکر آنها نیست. پس باید با عقل‌هایمان تفکر کرده و تقلید را رها کنیم و بترسیم که مبادا عقلِ ما را به بازیچه بگیرند. به الله شنوا و آگاه، از شر شیاطین انس و جن پناه می‌بریم.

خوانندۀ گرامی، آیا خرسند می‌شوی که پدر و نیاکانت دشنام داده شوند و گفته شود که زن بزرگ خانواده‌ات به اجبار و بر خلاف میل تمامی طایفه‌ات به ازدواج در آمده است؟ آیا راضی می‌شوی که بگویند این ناموسی است که غصبش کرده‌ایم؟ کدامین عقل به چنین یاوه‌هایی راضی شده و کدام قلب این روایت را می‌پذیرد؟ پرسش‌ها تمام نمی‌شوند ...

از الله می‌خواهیم که در دلهای ما کینه‌ای نسبت به مؤمنان قرار ندهد. خداوندا، محبت تمامی بندگان نیکوکارت را روزی ما بگردان، اللهم آمین یا رب العالمین.

پیش از بیان موضوع سوم، تعدادی نص از کتاب‌های معتبر شیعه و از علمای معتبر آنها در اثبات ازدواج عمر با ام کلثوم دختر علی ـ رضی الله عنهم اجمعین ـ را به شما تقدیم می‌کنم.

امام صفی الدین محمد بن تاج الدین -معروف به ابن طقطقی حسنی (وفات ۷۰۹هـ) نسب شناس و مورخ و امام،‌ در کتابی که به اصیل الدین حسن بن نصیر الدین طوسی، همنشین هولاکو هدیه نمود و کتاب را به نام او نامگذاری نمود. در ذکر دختران امیر المؤمنین علی÷می‌گوید: «وأم كلثوم أمها فاطمة بنت رسول الله تزوجها عمر بن الخطاب فولدت له زيداً ثم خلف عليها عبد الله بن جعفر»یعنی: «و ام کلثوم، مادرش فاطمه دختر رسول اللهجکه عمر بن خطاب با او ازدواج نموده و زید را برایش به دنیا آورد و پس از وفات عمر عبدالله بن جعفر با او ازدواج کرد».

همچنین می‌توانید به سخن پژوهشگر، سید مهدی رجائی مراجعه کنید که مطالبی را ذکر کرده است؛ از جمله پژوهش علامه ابو الحسن عمری منسوب به عمر بن علی بن حسین در کتابش به نام «المجدی» می‌گوید: «آنچه از این روایات می‌توان به آن اعتماد کرد، همان چیزی است که اندکی پیش مشاهده کردیم؛ یعنی عباس بن عبدالمطلب، ام کلثوم را با رضایت و اجازهٔ پدرش÷به ازدواج عمر در آورد و فرزندی به نام زید برای عمر به دنیا آورد».

این پژوهشگر اقوال بسیاری را [به نقل از شیعه] ذکر می‌کند؛ از جمله اینکه عمر(به جای ام کلثوم) با شیطانی ازدواج کرده است، یا اینکه وی با او همبستر نشده است یا اینکه به زور او را غصب کرده است.

مجلسی می‌گوید: «اینکه شیخ مفید اصل واقعه را انکار می‌کند، به خاطر بیان این امر است که روایتها نزد او به ثبوت نرسیده است؛ و گر نه، بعد از ورود این روایات و آنچه با سند وارد شده که وقتی عمر وفات یافت، علی÷ام کلثوم را به خانه‌اش آورده، و روایت‌های دیگری که در کتاب بحار الأنوار آورده‌ام، [پس از همهٔ اینها] این انکار عجیب است و پاسخ اساسی این است که این امر بر اساس تقیه و ضرورت اتفاق افتاده است» (مرآة العقول، ج۲، ص۴۵).

باید دانست که صاحب اصول کافی در کتابش چند حدیث در این باره آورده که یکی از آنها چنین است: «باب المتوفی عنها زوجها المدخول بها أین تعتد و مایجب علیها: حميد بن زياد عن ابن سماعة عن محمد بن زياد عن عبد الله بن سنان ومعاوية بن عمار عن أبي عبد الله÷قال: سألته عن المرأة المتوفى عنها زوجها أتعتد في بيتها أو حيث شاءت؟ قال: بل حيث شاءت، إن عليا÷لما توفي عمر أتى أم كلثوم فانطلق بها إلى بيته».

یعنی: «باب دربارۀ زنی که پس از ازدواج شوهرش وفات یافته باشد کجا عدّه می‌نشیند و چه چیزی بر او واجب است: حمید بن زیاد از ابن سماعة از محمد بن زیاد از عبدالله بن سنان و معاویة بن عمار از ابی عبدالله÷روایت کرده‌اند که گفت: از وی دربارۀ زنی که شوهرش وفات یافته پرسیدم که آیا در خانه‌اش عده بگذراند یا هر جایی که خواست؟ گفت: هر جایی که خواست. همانا علی÷هنگامی که عمر وفات یافت نزد ام کلثوم رفته و او را به خانه‌اش آورد» [۹].

خوانندۀ گرامی، من با برخی از علمای معاصر شیعه دربارۀ این ازدواج صحبت کرده‌ام و یکی از زیباترین پاسخ‌ها را قاضی دادگاه اوقاف ومواریث «شیخ عبدالحمید خطی» ابراز کرد که نص آن چنین است: «اما در مورد اینکه امام علی -دلاور اسلام- دخترش ام کلثوم را به ازدواج در آورد، سخن شاذ نمی‌گوییم؛ زیرا او از رسول اللهجالگوی نیکو گرفته است و رسول اللهجبرای تمامی مسلمانان الگوی نیک است. رسول اللهجبا ام حبیبهلدختر ابوسفیان ازدواج نمود، در حالی که جایگاه ابوسفیان در برابر عمر بن خطابسچیزی به شمار نمی‌رود که این خود اشاره می‌کند که در این ازدواج هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. اما اینکه می‌گویید شیطانی برای خلیفه عمر بن خطابسمجسّم شده تا جای ام کلثوم را بگیرد، سخنی بیهوده است و ارزش پرداختن ندارد. اگر در پی این خرافات ساختگی باشیم، چیزهای خنده‌دار و گریه‌آور بسیاری را خواهیم یافت».

شیخ به موضوع مورد نظر ما یعنی دلیل مصاهره در ارتباط خویشاوندی نپرداخت و اینکه این امر جز با رضایت نبوده که نشانهٔ محبت و برادری و الفت میان فامیل بوده است.

خوانندۀ گرامی، تفاوت ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب که جایز است، با ازدواج زن مسلمان با مردی از اهل کتاب که جایز نیست، کاملا آشکار است. پس در این زمینه بیندیش.

[۵] بعدا نقل‌هایی از علمای شیعه که این ازدواج را ثابت می‌کند و ایرادها را پاسخ می‌دهد ذکر خواهم کرد. [۶] مادر او اسماء دختر عبدالرحمن بن ابوبکر می‌باشد. نگا: عمدة الطالبین ص ۱۹۵ چاپ تهران؛ الکافی ج۱، ص۴۷۲. [۷] امام مسلم از فاطمه بنت قیسلروایت کرده است. [۸] امام بخاری از عایشهلروایت کرده است. [۹] - فروع من الکافی، ج ۶ ، ص۱۱۵.