مرواریدهای پنهان، مختصری از سیرت رسول الله

فهرست کتاب

(۱۴۲) غزوه‌ی مُؤْتَة:

(۱۴۲) غزوه‌ی مُؤْتَة:

۴۴۱- در جمادی الأول سال ۸ هجری غزوه‌ی بزرگ مُؤته بین مسلمانان و غساسنه اتفاق افتاد.

۴۴۲- با وجود اینکه رسول الله جخودشان در این جنگ شرکت نکردند اما به غزوه معروف شد.

۴۴۳- چون الله اتفاقات این غزوه را به ایشان در حالیکه که در مدینه بودند نشان دادند. و سبب این غزوه کشته شدن حارث بن عُمَیرسفرستاده‌ی رسول الله جبود.

۴۴۴- رسول الله جاو را با نامه‌ای به سوی پادشاه بُصری در شام فرستاده بودند، و در راه شُرَحْبیل بن عمرو الغَسّانی وقتی فهمید که حارث مسلمان است او را به قتل رساند.

۴۴۵- قتل سفیران و فرستادگان از شنیع‌ترین جرم‌ها بود. و عرف و عادت بر این بود که سفیران کشته نشوند وبه آنان تعرض نشود.

۴۴۶- رسول الله جبه مردم دستور داد که برای جنگ با غساسنه آماده شوند. ۳۰۰۰ جنگجو آماده شدند، و این بزرگترین لشکر اسلامی از ابتدای بعثت تا آن زمان بود.

۴۴۷- رسول الله جزید بن حارثهسرا فرمانده لشکر کردند، و جعفر بن أبی طالبسرا به عنوان جانشین فرمانده منصوب نمودند

۴۴۸- اگر جعفر به قتل می‌رسید عبد الله بن رَواحهسجایگزین او می‌شد. رسول الله جپرچمی سفید رنگ را به دست زید بن حارثهسدادند.

۴۴۹- در این غزوه خالد بن الولیدسنیز مشارکت داشت و این اولین نبردی بود که خالد بعد از مسلمان شدنش در آن شرکت می‌کرد.

۴۵۰- لشکر مسلمانان که بالغ بر ۳۰۰۰ نفر بودند به منطقه‌ی مَعَان رسیدند. در آنجا به آنان خبر رسید که تعداد لشکریان غساسنه ۲۰۰ هزار نفر با مساعدت روم می‌باشد.

۴۵۱- مسلمانان به هیچ وجه انتظار رو به رو شدن با چنین سپاه عظیمی را نداشتند، اما با این وجود از کثرت سپاهیان دشمن نهراسیدند.

۴۵۲- زیدسسپاهش را به دو قسمت تقسیم کرد. قسمت راست به فرماندهی قُطْبَة بن قَتَادةس، و قسمت چپ به فرماندهی: عَبَایة بن مالک انصاریس.

۴۵۳- با رسیدن سپاه مسلمانان به منطقه‌ی مُؤته، دو لشکر به یکدیگر رسیدند، ۳۰۰۰ سرباز مسلمان در مقابل ۲۰۰ هزار سرباز دشمن.

۴۵۴- نبرد تلخ آغاز شد و حقیقتًا نبرد بسیار سختی بود و دلاوری‌های بزرگی از صحابه شمشاهده شد که دشمنانشان را حیرت زده کرد.

۴۵۵- زید بن حارثهسپرچم را به دست گرفت و با شدت و حرص تمام وباد لیری وشجاعت بسیار به همراه مسلمانان شروع به جنگیدن کرد تا اینکه به شهادت رسید.

۴۵۶- با شهادت زید، پرچم را جعفر بن أبی طالبسبه دست گرفت، و نبرد بی نظیری را آغاز نمود تا اینکه او نیز شهید شد.

۴۵۷- وقتی جعفرسکشته شد، پرچم را عبد الله بن رَواحه به دست گرفت، او سوار بر اسبش حمله کرد و با کفار جنگید تا اینکه او نیز به شهادت رسید.

۴۵۸- الله اتفاقات معرکه را به پیامبر جدر مدینه نشان داد. وقتی فرماندهان غزوه‌ی مؤته به قتل رسیدند، رسول الله جفرمودند: «مَا يَسُرُّهُمْ أَنَّهُمْ عِنْدَنَا». "از بودنشان نزد ما خوشحال نمی‌شدند". (روایت بخاری)

۴۵۹- رسول الله جاین سخن را درباره‌ی نعمت‌هایی که بعد از شهادتشان به آن رسیده بودند، فرمودند.

۴۶۰- عبد الله بن رَواحهسبه شهادت رسید و رسول الله جبعد از او کسی را مکلف نکرده بود، بنابر این ثابت بن أقرَمسجلو آمد و پرچم را به دست گرفت.

۴۶۱- مسلمانان دور او جمع شدند که در بینشان خالد بن الولیدسبود. ثابتسپرچم را به خالدسسپرد و بدین ترتیب خالد آن را به دست گرفت.

۴۶۲- وقتی خالدسپرچمدار شد، رسول الله جبه یارانش در مدینه فرمودند: "پرچم را شمشیری از شمشیرهای خداوند به دست گرفت". (روایت بخاری)

۴۶۳- خالدستوانست سپاه مسلمانان را مرتب کند، و در مقابل طوفان بزرگ دشمنانش ثابت قدم شود، و حمله را آغاز کند.

۴۶۴- همچنین او توانست لشکر مسلمانان را حفظ کرده، و بدون خسارت عقب نشینی کند، و به مدینه بازگردد.

۴۶۵- حدیث: "آنان فراری نیستند بلکه إن شاء الله بازگشتگانند ". حدیثی است که رسول الله جدر مورد عقب نشینی لشکر مؤته فرمودند. (ابن اسحاق در سیرت با اسنادی ضعیف آن را روایت کرده).

۴۶۶- رسول الله جبعد از به شهادت رسیدن جعفرسدر مؤته، از خانواده‌ی او دلجویی می‌نمودند وبه دیدار آنان می‌رفتند. و به خانواده خویش می‌فرمودند: "برای خانواده‌ی جعفرسغذایی آماده کنید. زیرا چیزی برایشان رخ داده که آنان را مشغول کرده است". (روایت ابن ماجه وسند آن حسن است)