(۱۶۷) غزوه تَبوک ۷:
۶۱۲- رسول الله جراهشان را به سوی تبوک ادامه دادند، و نمازها را نیز جمع میخواندند، ظهر و عصر را با هم و مغرب و عشا را نیز نیز همچنین با هم جمع میکردند.
۶۱۳- مردم تشنه بودند و نیازشان به آب بسیار زیاد شده بود، و از این امر نزد رسول الله جشکایت کردند.
۶۱۴- رسول الله جدعای باران کردند، ابرها جمع شدند و باران بارید، همه آب نوشیدند و هر آنچه با خود داشتند نیز پر کردند.
۶۱۵- در مسیر تبوک لشکر شبانه وقبل از نماز صبح در محلی فرود آمدند. رسول الله جبرای قضای حاجتشان رفتند و مغیره بن شعبهسنیز برای خدمتشان با ایشان همراه شدند.
۶۱۶- رسول الله جبرای اقامه نماز صبح تأخیر کردند، صحابه بعبد الرحمن بن عوف را امام کردند و نماز صبح را خواندند.
۶۱۷- وقتی عبد الرحمن بن عوفسبه رکعت دوم رسید پیامبرجرسیدند، یک رکعت را با امام خواندند و رکعت دوم را کامل نمودند.
۶۱۸- وقتی عبد الرحمن بن عوفسسلام داد متوجه شد که پیامبر جرکعتی را که نرسیده بودند را میخوانند و این در قلبهای صحابه اثر گذاشت.
۶۱۹- وقتی پیامبر جسلام دادند به آنان گفت: "خوب کردید" یا "درست انجام دادید" (روایت مسلم). و پیامبر جآنان را بر منتظر نشدنشان برای اقامهی نماز در وقتش تأیید کردند.
۶۲۰- اما حدیث: "هیچ پیامبری از دنیا نرفته مگر اینکه پشت سر مرد صالحی از امتش نماز بخواند". امام احمد و ابن سعد آن راویت کردهاند، و حدیثی ضعیف است.