مرواریدهای پنهان، مختصری از سیرت رسول الله

(۱۴۳) سَرِیّه ذات السَّلاسِل:

۴۶۷- در جمادی الآخر سال ۸ هجری رسول الله جبه عَمرو بن عاص سفرمودند: "می‌خواهم تو را فرمانده‌ی لشکری کنم، الله تو را به سلامتی به آن برساند، و غنیمت نصیبت کند".

۴۶۸- عَمرو بن العاصسدر جواب گفت: "ای رسول الله من به خاطر مال مسلمان نشده‌ام بلکه به خاطر جهاد و بودن در رکاب تو مسلمان شده‌ام.

۴۶۹- رسول الله جفرمودند: "این عمرو، بهترین مال، مالی است که برای مرد صالح باشد". سپس رسول الله جاو را به همراه ۳۰۰ نفر به سریه‌ی ذات السلاسل فرستادند.

۴۷۰- عَمرو به همراه جنگجویانش به طرف دشمن حرکت کرد، و هدف، مبارزه با گروهی از قبیله‌ی قُضاعة بود که برای حمله به مدینه آماده شده بودند. عَمروسبه آنان حمله کرد و خسارت‌های سنگینی به آنان وارد نمود.

۴۷۱- او پیروزمندانه به مدینه بازگشت. هیچ یک از افراد لشکر مسلمانان در سریه‌ی ذات السَّلاسِل کشته یا زخمی نشدند، و رسول الله جبا دیدن آنان بسیار مسرور گشتند.

۴۷۲- در شعبان سال ۸ هجری رسول الله جابو قتادة حارث بن رِبْعی را به سریه‌ای فرستادند، که هدف این سریه مبارزه با گروهی از قبیله‌ی غَطَفان بود که قصد حمله به مدینه را داشتند.

۴۷۳- ابو قَتَادهسو همراهانش توانستند به این گروه حمله کنند و عده‌ای از آنان را به قتل برسانند و عده‌ای دیگر را به اسارت بگیرند. و گروهی نیز فرار کردند.