[استناد علیه پیروان خلف با احادیث احادی که در مورد احکام و عقاید است:]
این مثال که میگویند حدیث آحاد با متواتر فرق دارد، در برابر شماست. اینها میگویند عقیده فقط با احادیث متواتر ثابت میگردد. در نتیبجه با این عقیدهی شان گاهی در تناقض گوییهای بسیار شگفت انگیز گرفتار میشوند علت آن است که از منهج سلفی دورند؛ چرا که برخی از نصوص شرعی هم زمان مسئلهی اعتقادی و حکمی از احکام فقهی را در بر میگیرد، بطور مثال در صحیحین ابوهریره از پیامبر روایت میکند که هر گاه کسی از شما در تشهد آخر نشست باید از چهار چیز به الله پناه ببرد و بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ وَمِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ الْمَسِيحِ الدَّجَّالِ»: (الهی! از عذاب دوزخ و عذاب قبر و فتنهی زندها و مردهها و شر فتنهی مسیح دجال به تو پناه میبرم). [۲۴]
در این حدیث دستور داده شده است که از این چهار چیز به خداوند پناه ببریم، این از احکام فقهی و خبر واحد است که احکام شرعی با آنها ثابت میگردد؛ به همین سبب راهی جز عمل به این حدیث ندارند، در همین حدیث دستور داده شده از چهار چیز به خداوند پناه ببریم و بگوییم از عذاب قبر، و از فتنهی زندهها مردهها و شر فتنهی مسیح دجال به تو پناه میبریم! آیا آنان به عذاب قبر باور دارند؟ این جاست که گیر میکنند و در ضرب المثل میگویند: «فی حیص بیص»: (در تنگنای سخت گیر کردهاند).
آری، عذاب قبر مربوط به مباحث عقیده است و به باور آنها با روایات متواتر ثابت نشده است بنابراین باید آنان به عذاب قبر ایمان نداشته باشند. البته در قرآن به عذاب قبر در حق آل فرعون تصریح شده است، خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱلنَّارُ يُعۡرَضُونَ عَلَيۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِيّٗاۚ﴾[غافر: ۴۶]. «[آل فرعون] هر صبح و شام بر آتش عرضه میشوند».
درباره این آتش هم میگویند: عذاب فرعون و فرعونیان است. اما برای عموم کفار و سپس آن دسته از مسلمانانی که عذاب قبر برایشان ثابت است، ایمان ندارند. و این انگیزهای جز همان عقیدهی باطلشان ندارد. به این ترتیب آنان شمار بسیار زیادی از احادیث را به گمان این که به درجه تواتر نمیرسند، انکار میکنند. بطور مثال – ان شاء الله- شما آن حدیث صحیح بخاری را به خاطر دارید که ابن عباس میگوید: «أَنَّهُ مَرَّ بِقَبْرَيْنِ يُعَذَّبَانِ فَقَالَ إِنَّهُمَا لَيُعَذَّبَانِ وَمَا يُعَذَّبَانِ فِي كَبِيرٍ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَكَانَ لَا يَسْتَتِرُ مِنْ الْبَوْلِ وَأَمَّا الْآخَرُ فَكَانَ يَمْشِي بِالنَّمِيمَةِ ثُمَّ أَخَذَ جَرِيدَةً رَطْبَةً فَشَقَّهَا بِنِصْفَيْنِ ثُمَّ غَرَزَ فِي كُلِّ قَبْرٍ وَاحِدَةً فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ صَنَعْتَ هَذَا فَقَالَ لَعَلَّهُ أَنْ يُخَفَّفَ عَنْهُمَا مَا لَمْ يَيْبَسَا»:(پیامبر از کنار دو قبر میگذشت که فرمود: این دو عذاب میشوند و به خاطر گناه کبیرهای عذاب نمیشوند، یکی از آنها سخن چینی میکرد و دومی خودش را از قطرات ادرار حفاظت نمیکرد. سپس دستور داد چوب تازهای از درخت خرما گرفت و آن را دو قسمت کرد و بر سر هر قبر یکی را قرار داد. وقتی علت را از ایشان پرسیدند. فرمود: امید است تا این دو تر هستند خداوند متعال از عذابشان بکاهد). [۲۵]
این حدیث در صحیح بخاری است و پیامبر تصریح میکند که این دو نفری که دارند عذاب قبر میکشند، مسلمان هستند و از خدا میخواهد که تا خشک شدن آن دو چوب تر عذابشان را تخفیف دهد. و نیز در حدیثی دیگر پیامبر میفرماید: «تَنَزَّهُوا مِنَ الْبَوْلِ؛ فَإِنَّ عَامَّةَ عَذَابِ الْقَبْرِ مِنَ الْبَوْلِ»: (از قطرههای ادار خودتان را پاک نگه دارید که بیشتر عذاب قبر از قطرهای ادرار است). [۲۶]
به همین صورت احادیث دراین باره بسیار زیادند و از همین دسته احادیث -با این که نمیخواهم بحث طولانی شود- آن حدیثی است که پیامبر از کنار قبر دو مشرکی که در دوران جاهلیت مرده بودند رد میشد که فرمود: «فَلَوْلَا أَنْ لَا تَدَافَنُوا لَدَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يُسْمِعَكُمْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ الَّذِي أَسْمَعُ مِنْهُ»: (اگر بیم آن نبود که از دفن مردگان خود داری کنید [دعا میکردم]عذاب قبر را که من میشنوم، بشنوید). [۲۷]
علی رغم این که این احادیث در مورد عذاب قبر برای مشرکین و مسلمانان ثابت است، آنان این احادیث را قبول ندارند و به این روایات و مفاهیم ایمان ندارند؛ چرا که اینها احادیث آحاد هستند. حال موضع آنان در مورد حدیث ابوهریره که پیامبر میفرماید: «إِذَا تَشَهَّدَ أَحَدُكُمْ فَلْيَسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْ أَرْبَعٍ»: (هرگاه به تشهد (آخر) نشستید از چهار چیز به الله پناه ببرید...) که یکی از آن چهار چیز عذاب قبر است. اگر از عذاب قبر به خداوند پناه ببرند که به این حکم شرعی که وظیفهیشان است عمل کردهاند چون در عمل به احادیث آحاد در احکام با ما اختلاف ندارند و این یک حکم فقهی است که رسول الله به ما دستور داده در تشهد آخر این دعا را بخوانیم، اگر عمل کنند که عقیدهیشان همین است و حق هم هست. چون با ما در این مورد که حکم فقهی است هم نظرند. از طرفی چگونه به این حدیث عمل میکنند درحالی که به عذاب قبر ایمان ندارند؟
به این ترتیب حیران، گمراه و منحرفاند، چون از اصل راه اصحاب پیامبر که بین حدیث احاد و متواتر فرقی قایل نبودند، منحرف شدهاند.
[۲۴] - این حدیث در صحیحین به روایت ام المؤمنین و ابوهریره ثابت است حدیث ام المؤمنین عایشه را بخاری ۲۶۸/۱ و مسلم ۴۱۲/۱ و ابوداود ۸۸۰ و نسائی ۲۶۲/۸ از طریق شعیب بن ابی حمزه از زهری از عروه بن زبیر از ام المؤمنین عائشه آوردهاند. و حدیث ابوهریره را بخاری ۴۲۳/۱ و مسلم ۷۱۳/۱ از طریق هشام دستوائی از یحیی بن ابی کثیر از ابو سلمه عبدالرحمان از ابوهریره آوردهاند. این حدیث دلیل قویی بر رد این پیروان مقلدان خلف است. همانند دیگر احادیثی که هم زمان بیانگر احکام و عقاید هستند. از احادیث آحاد و افراد بشمار میروند که این خلفیها معتقدند از نگاه احکام شرعی عمل به آنها واجب است. اما بُعد اعتقادی آنها را قبول ندارند، این اصل گمراهی است، چون هر گاه نص حدیثی ثابت گردد مخالفت با آن در عقاید یا احکام باشد، جایز نیست. و این تفاوتی که قایل شدهاند هیچگونه ارزشی نزد اهل علم، فهم و تشخیص ندارد. علما و ائمه در گذشته در مباحث اعتقادی و صفات پروردگار به احادیث آحاد استناد کردهاند. این امر موجب شده که مبتدعان و هوا پرستان احادیث آحاد را منکر شوند یا تأویل نادرست کنند. [۲۵] - بخاری ۸۹/۱، ابوداود ۲۱، نسائی ۱۰۶/۴ از طریق منصور بن معتمد از مجاهد از ابن عباس در کتابهای سته از طریق اعمش از مجاهد، از طاوس از ابن عباس روایت کردهاند، بنابراین هر دو روایت به نظر بنده صحیح هستند. چرا که مجاهد حافظ و امام بزرگی است لذا احتمال میرود اول از طاوس این حدیث را شنیده باشد و سپس مستقیماً از ابن عباس. این احتمال جا دارد و این که امام بخاری هر دو روایت را آورده است با تاکید بیانگر همین واقعیت است. [۲۶] - این حدیث را با این متن دارالقطنی در سنن ۲۸/۱ از طریق محمد بن صباح سلمان بصری، قال حدثنا أزهر بن سعد السمان عن بن عون، عن محمد بن سیرین عن ابی هریره بصورت مرفوع آورده است. دارقطنی میگوید: درست این است که این روایت مرسل است. آلبانی در إرواء۳۱۱/۱ میگوید: رجال این سند همه ثقه هستند؛ بجز همین محمد بن صباح که ذهبی در المیزان زندگی نامهاش را آورده و میگوید: اهل بصره است که روایتش از أزهر سمان شناخته شده نیست و روایتش منکر است. گویی به همین حدیث اشاره دارد. و این روایت را ابن ماجه۳۴۸ و دارقطنی۱۲۸/۱ از طریق ابوعوانه از اعمش از ابوصالح از ابوهریره بصورت مرفوع با لفظ: «أَكْثَرُ عَذَابِ الْقَبْرِ مِنْ الْبَوْلِ»: (بیشتر عذاب قبر از قطرههای ادرار است). آوردهاند که دارقطنی میگوید: صحیح است همان طور که میگوید درست است و این حدیث را با الفاظ اول با سند صحیح -البته به روایت انس مالک ابن ابی حاتم در العلل ۲۶/۱ - آورده است. نگا: إرواء الغلیل ۳۱۰/۱. [۲۷] - بخاری۱۸۷/۱ مسلم۶۲۴۴/۲ از طریق فاطمه دختر منذر از اسماء دختر ابوبکر با متن: «إِنَّ هَذِهِ الْأُمَّةَ تُبْتَلَى فِي قُبُورِهَا فَلَوْلَا أَنْ لَا تَدَافَنُوا لَدَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يُسْمِعَكُمْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ الَّذِي أَسْمَعُ مِنْهُ»: (این امت در قبرها مورد آزمایش قرار میگیرد، اگر بیم آن نبود که مردگان را دفن نکنید، قطعا دعا میکردم آن چیزی که از عذاب قبر میشنوم، شما هم بشنوید).