[اشعریها و ماتریدیها در این مسئله با معتزلیها مخالفت کردهاند:]
ما تریدیها و اشعریها که در تاویل آیات و احادیث صفات - همان طور که گفتیم- همنظرند؛ در دو صفت شنوایی و بینایی با مذهب سلف هستند و میگویند: منظور از او شنوا و بیناست این است که خداوند دو صفت شنوایی و بینایی دارد. اما وقتی معتزلیان به آنها بگویند: پذیرفتن این صفات تشبیه است، چرا که انسان نیز به گواهی قرآن شنوایی و بینایی دارد. آن جا که در مورد اولین انسان، آدم میفرماید: (پس او را شنوا و بینا گردانیدیم) لذا معتزله میگویند: اگر بگوییم خداوند صفت شنوایی و بینایی دارد، قطعاً او را شبیه مخلوقات قرار دادیم. در این جا اشعریها و ماتریدیها پاسخ سلف را به آنها میدهند، میگویند: ما خداوند متعال را با اوصافی که خودش را وصف کرده است، توصیف میکنیم و میگوییم: (او شنوا و بیناست). لیکن (هیچ چیز همانند او نیست). ما به این ماتریدیها و معتزلیها میگوییم در تمام آیات و احادیث صفات با سلف باشید و صفاتی را پروردگار برای خودش ثابت دانسته با منزه دانستن او تعالی از شبیه، ثابت بدانید که میفرماید: (هیچ چیز همانند او...) آیا آنان راه و روش سلف پایبند و مؤمن میشوند؟!!
در واقع قاعدهای که آنان را از آیات و ادلهی صریح صفات و راه سلف منحرف کرده، آن است که میگویند: علم خلف عمیقتر و محکمتر است؛ ولی علم سلف فقط سالمتر است!» گویی آنان علم سلف را علم درویشهایی میدانند که در فهم نصوص تعمق نکردهاند؟! ولی خلف عالمتر و محکمترند! این سخن بسیار خطرناکی است که میگوید: از دهانشان خارج میشود، و چیزی جز دروغ نمیگویند! [۳۲]
[۳۲] - ابن تیمیه میگوید: این بدعتیهایی که عقیدهی فلسفه گرایان، پیروان و امثالشان – را بر عقیدهی سلف برتری میدانند و ترجیح میدهند لذا به پندار خود راه سلف را ایمان خشک و خالی به الفاظ قرآن و حدیث بدون فهم میدانند، چنانکه گویی سلف افراد امی و درس نخواندهای بودند که خداوند متعال درباره آنها میفرماید: (و برخی افراد درس نخواندهای هستند که از کتاب آسمانی چیزی جز توهمات نمیدانند) عقیده و راه خلف استنباط معانی عوض شدهی بجای معانی حقیقی نصوص با انواع مجازها و معانی ناشناخته و غریب است. آری، گمان دروغین موجب شد که آن حرف را بزنند که معنای آن پشت کردن به اسلام است، آنان در حق عقیدهی سلف دروغ گفتند و در این که راه خلف را صحیح پنداشتند گمراه شدند. به این ترتیب بی خبر به عقیدهی سلف با دروغ گفتن به نام آنان و بی خبر و گمراهی در درست پنداشتن راه خلف، در آنها وجود دارد. (مجموع الفتاوا (۹/۵)