یک نکته در مورد زبان شناسی
در اینجا به همین مناسبت توجهی شما را به یک نکته در مورد زبان و ادب، جلب میکنم بسیاری از کلمات دخیلکه از یک زبان به زبان دیگر وارد شدهاند در قدرت و ادای مفهوم، با زبان اصلی فرق دارند، زیرا کلمات نیز، سیر تاریخی دارند، همانگونه که نسلهای بشر و تمدن و اندیشههای انسانی سیر تاریخی دارند، برخی کلمات در طول این سفر تاریخی، بسیاری از ویژگیهای خود را از دست میدهند و از عوامل خارجی و محلی تأثیر میپذیرند.
در زبان اردو و فارسی نیز بسیاری از کلمات عربی وجود دارد که فهمیدن و بکاربردن معنی و مفهوم صحیح آنها برای انسان مشکل است و قدرتی را که در اصل زبان داشتند از دست دادهاند، از جمله این کلمات، لفظ: «ضلالت» است که برای هرنوع فساد عقیده و فساد عمل و انحرافهای جزیی و لغزشهای کوچک و بزرگ به کار میرود، اما معنای واقعی این کلمه بسیار عمیقتر و فراتر از یک گمراهی محدود و جزیی است. تحقیقات در مورد زبانشناسی نشان میدهد همانگونه که اجسام و موجودات خارجی دارای درجهی حرارت (TEMPERATURE) هستند، الفاظ و کلمات نیز دارای یک نوع درجه حرارت خاصی هستند و همانطورکه اجسام دارای سایز و اندازههای مختلفی هستند، کلمات نیز قطعها و اندازههای متفاوتی دارند، شگفت این جا است که خداوند، حقیقت بزرگی را به زبان شخصیت برگزیدهی خویش که تاریخ مسیحیت را مطالعه نکرده بود و در مورد آن هیچگونه وسیلهی اطلاعرسانی در دست نداشته است و مسافرتش به یک کشور مسیحی فقط چند روز و ملاقاتش با یک فرد مسیحی، فقط برای چند دقیقه ثابت است، آشکار ساخته است و آن اینکه کلمهی «المغضوب علیهم» را در حق یهود و واژهی «الضالین» را در حق مسیحیها بکار برده است. [۲۱]
تنها همین جمله، برای اثبات اینکه قرآن کلام الهی است کافی میباشد، ممکن بود در حق مسیحیان به جای این واژه، ده کلمهی دیگر به کار برده شود، بلکه در زبان غنی عربی امکان داشت بیش از پنجاه لفظ استعمال شود که همه در حق آنها صادق و با احوال آنان منطبق باشند، اما خداوند، یک فرق واضح و آشکار بین مسیحیان و یهودی را در نظر داشته است و برای یهود کلمهی «المغضوب علیهم» بکار برده است. هرکس تاریخ یهود را مطالعه کرده است میداند که سراسر تاریخ یهود بیانگر این واقعیت است که آنها همواره «مغضوب علیهم» (مستحق و مورد خشم الهی) بوده و هستند. [۲۲]
با توجه به نقش ویرانگر یهود و آثار منفی و ناگواریکه این جرثومههای فساد بر اخلاق و رفتار جوامع بشری گذاشتهاند و با آگاهی از نقشههای فاسد و توطئههای نافرجامیکه یهود در طول تاریخ بکار برده است و بااطلاع از نافرمانی و سرکشیهای این قوم ذلیل در برابر احکام خدا که موجب محرومی آنان از برکات و نصرت خداوندی گردیده است، به حق یقین میکنیم که عنوانی مناسبتر از واژهی «المغضوب علیهم» در حق آنان وجود ندارد.
[۲۱] علّامه ابن کثیر در تفسیر معروف خود روایتی به نقل از حضرت عدی بن حاتم آورده استکه ایشان گفتند: من از رسول اکرم ج پرسیدمکه مصداق «المغضوب علیهم» چه کسانی هستند؟ فرمود: یهود، سپس پرسیدم «ضالین» چه کسانی هستند؟ فرمود: این گمراهان نصاری هستند، عیناً روایتی به همین مفهوم از حضرت ابوذر نیز نقل شده است، ابن ابی حاتم میگوید: همه مفسران اتفاق نظر دارند که مراد از «المغضوب علیهم» یهود و مقصود از «ضالین» نصاری (مسیحیان) هستند. (تفسیر ابن کثیر، جلد:۱، ص: ۵۳ و ۵۴. [۲۲] ما در عصر خود شاهد ذلّت و خواری یهود بوده و هستیم به ویژه در زمان حاضرکه یهود از اطراف جهان، اخراج و تحت برنامههای خاصی به سوی اسرائیل رانده میشوند تا در آنجا اسکان داده شوند، ولی اهالی آنجا نیز وجود نحس آنها را تحمل نمیکنند و به بهانههای مختلف، مانند ترس از فقر و بیکاری، اعتراض خود را علیه این طرح، ابراز میدارند. (مترجم)