پایه های ایدئولوژی اسلامی در پرتو قرآن و سنت

«عقیده اثبات و تنزیه»

«عقیده اثبات و تنزیه»

۳۸- آنچه را پروردگار ما از ذات و صفات و اسماء و افعال برای خودش ثابت کرده و توسط پیامبر صبه ما رسیده ما نیز آن را ثابت می‌کنیم، و به همین قدر اکتفا می‌نمائیم و چیزی بر آن نمی‌افزائیم. و در آنچه ثابت می‌کنیم، از هرگونه مماثلت و مشابهت وی به مخلوقاتش او را مبرّا می‌دانیم. «نزول» و «استواء» و امثال آن را ثابت می‌کنیم و آنچنان‌که لایق ذات پاکش باشد بلا کیف به حقیقت این قبیل صفات ایمان داریم همچنان معتقدیم که آنچه از ظاهر این‌گونه صفات برداشت می‌شود مراد نیست. خداوند می‌فرماید:

﴿وَيُحَذِّرُكُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ[آل عمران: ۲۸].

«و خداوند شما را از ذات خودش می‌ترساند».

﴿تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَۚ[المائدة: ۱۱۶].

«تو می‌دانی آنچه را که من در دل دارم و نمی‌دانم آنچه را که تو می‌دانی».

حضرت ابوهریرهس می‌فرماید: رسول خدا جده نفر را برای مأموریتی فرستادند ـ مشرکین بنی لحیان خیانت کردند و آنان را تحویل مشرکین قریش دادند. از جمله آن‌ها یکی حضرت خبیبسبود ـ هنگامی که حضرت خبیب را از حرم مکه بیرون بردند تا بدار بکشند، خوشحالی‌کنان چنین سرود:

ولست أبالي حين اُقتل مسلماً
علی أي جنب كان في الله مصرعى
وذلك في ذات الإله وإن يشأ
يبارك على أوصال شلو ممزع

مادامی‌که مسلمان کشته می‌شوم و برای خشنودی او فدا می‌گردم هیچ باکی ندارم که برکدام پهلو بیفتم. این هم در اختیار ذات پروردگار است اگر بخواهد بر بند‌های جدا شدۀ من برکت می‌اندازد. هنگامی که او و یارانش شهید شدند پیامبر صدر همان روز توسط وحی اطلاع یافتند و بلافاصله خبر شهادت آنان را به صحابه اطلاع دادند[۲۴].

خداوند می‌فرماید:

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ[الإسراء: ۱۱۰].

«بگو ای پیامبر که خدا را به اسم «الله» یا به اسم «رحمن» به هر اسمی که بخوانید اسمای نیکو همه از آن اوست».

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ[الأعراف: ۱۸۰].

«خدا را نام‌های نیکو است او را بدانها بخوانید».

﴿ٱلَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ ٢ وَٱلَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ ٣ وَٱلَّذِيٓ أَخۡرَجَ ٱلۡمَرۡعَىٰ ٤ فَجَعَلَهُۥ غُثَآءً أَحۡوَىٰ ٥[الأعلی: ۲-۵].

«خدایی که همه را خلق کرد و (در قالبی که می‌خواست) برابر نمود آن خدایی که هر چیز را قدر و اندازه‌ای داد و به راه کمالش هدایت نمود. آن خدایی که گیاه را سبز و خرم از زمین رویانید و آنگاه خشک و سیاه گردانید».

﴿فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ ١٦[البروج: ۱۶].

«هرچه بخواهد با کمال قدرت و اختیار انجام می‌دهد».

﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَمۡلِكُ لَهُمۡ رِزۡقٗا مِّنَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ شَيۡ‍ٔٗا وَلَا يَسۡتَطِيعُونَ ٧٣ فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧٤[النحل:٧۳-٧۴].

«و مى‏پرستند بجز خدا کسى را که نمى‏توانند براى ایشان چیزى روزى دادن از آسمان‌ها و زمین چیزى از توانائى و قادر نمى‏شوند. پس براى خداوند مثل‌ها مزنید. به یقین خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانید».

﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١[الشوری: ۱۱].

«آن خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست و او شنوا و بینا است».

۳٩- عقل ناقص بشر نمی‌تواند ذات و صفات و اسماء آن اله کامل را احاطه کند.

﴿وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ[البقرة: ۲۵۵].

«و خلق عاجز به ذره‌ای از علم او احاطه نتواند کرد بجز چیزی که خود بخواهد».

و پیامبر بزرگ اسلامصدر یکی از دعاهایشان می‌فرمایند: «لاَ أُحْصِى ثَنَاءً عَلَيْكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ»[۲۵]. «پروردگارا، آنچنان‌که تو لایق ثنایی و بر خویش ثنا گفته‌ای، من از حمد و ثنای تو عاجزم».

همچنان در دعای «کرب»[۲۶]می‌فرمایند:

«اللَّهُمَّ إِنِّى عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ وَابْنُ أَمَتِكَ نَاصِيَتِى بِيَدِكَ مَاضٍ فِىَّ حُكْمُكَ عَدْلٌ فِىَّ قَضَاؤُكَ أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِى كِتَابِكَ أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِى عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِيعَ قَلْبِى وَنُورَ صَدْرِى وَجَلاَءَ حُزْنِى وَذَهَابَ هَمِّى وَغَمِّی»[۲٧].

«پروردگارا، من بنده تویم، فرزند بنده و کنیز تویم، اختیارم در دست توست، حُکمت بر من نافذ است و قضاوتت در بارۀ من عین عدالت، از تو به یکایک اسمایت که چه بر خود نهاده‌ای، یا در کتابت نازل کرده‌ای، یا کسی از مخلوقات را آموخته‌ای، و یا در علم غیب نزد خودت محفوظ داشته‌ای مسئلت دارم که قرآن را بهار قلب و نور سینه‌ام گردانی ـ آن دو را با آن صیقل دهی- و غم و پریشانی‌ام را با آن بزدایی».

۴۰- یکی از صفات او تعالی «حیات» است. می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ[البقرة: ۲۵۵].

«خدا یکتاست، جز او معبود برحقی نیست همیشه زنده و تدبیرکنندۀ (امور کائنات) است».

﴿۞وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَيِّ ٱلۡقَيُّومِۖ[طه: ۱۱۱].

«و چهره‌ها برای پروردگار همیشه زنده و تدبیرکننده زبون شوند».

﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ[الفرقان: ۵۸].

«و بر خدای زندۀ ابدی توکل کن که هرگز نمی‌میرد».

۴۱- دیگر از صفات او تعالی «قدرت» است، قدرت بر ایجاد کردن و از بین بردن هر ممکن.

﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٠٩[البقرة: ۱۰٩].

«البته خداوند بر همه چیز تواناست».

﴿وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقۡتَدِرًا ٤٥[الکهف: ۴۵].

«خداوند بر هر چیز اقتدار و تسلط کامل دارد».

﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعۡجِزَهُۥ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَلِيمٗا قَدِيرٗا ٤٤[فاطر: ۴۴].

«هیچ موجودی در آسمان و زمین ـ نمی‌تواند ـ خدا را عاجز کند زیرا که او بسیار دانا و ـ تواناست (و علم و قدرت او مطلق و لا محدود است)».

۴۲- یکی دیگر از صفات خداوند، اراده و مشیت مطلق‌اش در تمامی ممکنات است.

﴿فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ ١٦[البروج: ۱۶].

«هر آنچه اراده کند بر انجام دادن آن تواناست».

﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ[الإنسان: ۳۰].

«هیچ خواست و اراده شما جامه عمل نتواند پوشید مگر اینکه خدا بخواهد».

۴۳- یکی دیگر صفات آن ذات با عظمت «علم، است که تمامی معلومات اعم از واجب و ممکن و محال را برای وی منکشف می‌گرداند. حالت همه را با همه تحولاتی که بر آنان خواهد آمد می‌داند» آشکار و پنهان در نزد او یکسانست. می‌فرماید:

﴿وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٤٠[الأحزاب: ۴۰].

«خداوند همیشه بر همه چیز دانا است».

﴿أَلَا يَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ ١٤[الملك: ۱۴].

«آیا نمی‌داند آنکه آفریده است، درحالی که تنها اوست باریک‌بین خبر دار».

﴿رَبَّنَآ إِنَّكَ تَعۡلَمُ مَا نُخۡفِي وَمَا نُعۡلِنُۗ وَمَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ ٣٨[إبراهیم: ۳۸].

«پروردگارا، براستی که تو می‌دانی هرآنچه ما پنهان کنیم یا آشکار، (زیرا که تو خدایی) و بر خدا چیزی در آسمان و زمین پوشیده نمی‌ماند».

۴۴- دیگر از صفات پروردگار «سمع» است، شنوایی، که با آن هرآنچه شنیدنی است می‌شنود.

۴۵- دیگری «بصر» است، بینایی، که همه دیدنی‌ها را با آن می‌بیند. می‌فرماید:

﴿وَكَانَ ٱللَّهُ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا ١٣٤[النساء: ۱۳۴].

«و خداوند همیشه بر همه چیز شنوا و بیناست».

﴿قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ[المجادلة: ۱].

«ای رسول ما ـ محققاً خداوند سخن آن زنی را شنید که در باره شوهرش با تو به مجادله بر خواسته و از او نزد خدا شکوه می‌کرد».

در حدیث ابی موسی اشعریسآمده است که گفت: با پیامبر جدر سفری بودیم، هرگاه جای بلندی می‌رسیدیم (به آواز بلند) تکبیر می‌گفتیم فرمود: «أَرْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ فَإِنَّكُمْ لاَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِباً [بَلْ] تَدْعُونَ سَمِيعاً بَصِيراً قَرِيباً»[۲۸]. (بر نفس‌های خودتان رحم کنید. زیرا شما کسی را نمی‌خوانید که کر باشد یا غائب، بلکه ذاتی را می‌خوانید، که بسیار شنوا و بیناست و به شما نزدیک است).

۴۶- از صفات دیگر او تعالی «کلام» است (سخن گفتن) که بر همه معلومات دلالت دارد.

﴿وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكۡلِيمٗا ١٦٤[النساء: ۱۶۴].

«خداوند با موسی ـ پیامبر ـ آشکارا سخن گفت».

۴٧- خداوند در ذات و صفات و افعالش یکتاست.

او در ذات خودش
ثانی و شریک و مانند ندارد
او در أسماء خود
ثانی و شریک و مانند ندارد
در صفات خود
ثانی و شریک و مانند ندارد
در افعال خود
ثانی و شریک و مانند ندارد
زیرا که می‌فرماید:

﴿لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ ٢٢[الأنبیاء: ۲۲].

«اگر در آسمان و زمین غیر از خدای یکتا معبودان دیگری می‌بود، بدون شک نظام آن‌ها مختل می‌گردید پس خداوند مالک عرش، از آنچه مشرکان و جاهلان به او نسبت می‌دهند پاک و منزه است».

﴿هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَيۡرُ ٱللَّهِ[فاطر: ۳].

«آیا غیر از خدا خالق دیگری هست»؟

﴿هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا ٦٥[مریم: ۶۵].

«آیا ـ با همین صفات و کمالات ـ همنام دیگری برای او سراغ داری».

﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ[الشوری: ۱۱].

«هیچ چیزی مانند آن خدای یکتا نیست..».

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ ٤[الإخلاص].

«ای پیامبر ما، بگو: او خدای یکتاست، خدایی که از همۀ عالم بی‌نیاز است، و همۀ عالم به او نیازمندند. نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی، و نه هیچکس مثل و مانند و همتای اوست».

[۲۴] مسند احمد. [۲۵] مسلم حدیث (۴۸۶) عائشهل. [۲۶] کرب: یعنی غم و پریشانی. [۲٧] مجمع‌الزوائد حدیث شماره (۱۰/۱۳۶) و مسند امام احمد حدیث شماره (۳٧۱۲). [۲۸] صحیح مسلم.